به گزارش جهان، تالار نیمه روشن ساختمانی واقع در خیابان آفریقای تهران،
محل دیدار ما با سفیر کشوری بود که این روزها فراز و نشیبهای فراوانی
را پشت سر مي گذارند. برخورد خوب کارکنان سفارت جمهوری عربی سوریه نشان از
حس دوستانهای است که سوریه این روزها بیش از گذشته نسبت به ما دارد.
گفتوگوی پنجره با دکتر حامد حسن بیش از یک ساعت طول کشید و در آن به مسائل
مختلف پیرامون سوریه پرداخته شد. البته این نشست با ریتم جالبی از سوی
سفیر دنبال میشد و تنها خندههای دستهجمعی میتوانست کمی از شور و
هیجانی که در طول مصاحبه داشت بکاهد.
اکنون نزدیک به 16 ماه از ناآرامی در سوریه میگذرد. در حال حاضر اوضاع در سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
شرایط
کنونی در سوریه بهتر از گذشته شده و پیشبینی میکنیم كه این شرایط روز به
روز بهبود پیدا کند؛ زیرا میتوانم بگویم بدترین فاز توطئه علیه سوریه پشت
سر گذاشته شده است. البته من وضعیت موجود را ناآرامی نمیدانم بلکه سوریه
با یک توطئه روبهروست؛ توطئهای که با ابزارهای خارجی کشورهای اروپایی و
واشنگتن انجام میشود. این توطئه دارای اشکال مختلف داخلی جنبههای سیاسی
و دیپلماتیک است. فشارهایی در اتحادیه عرب و شورای امنیت علیه سوریه
اعمال شده است. همچنین فشارهایی بر روابط دیپلماتیک سوریه اعمال شده است
از جمله آنکه تعدادی از سفرای سوریه از اروپا و کشورهای عربی و همچنين
آمريكا و ترکیه اخراج شدند.
چه فشارهای دیگری به سوریه وارد شده است؟
ما
از سوی رسانههای وابسته به همین کشورها تحت فشاریم. اظهارنظرهای
غیردوستانه بعضی همسایگان همزمان با ارسال تسلیحات برای گروههای تروریستی
در داخل سوریه صورت میگیرد. آنها میلیاردها دلار برای خرابکاری در سوریه
اختصاص دادهاند و رسانههای آنها در بالعكس جلوه دادن واقعیتها کمک
میکنند. شبکههای الجزیره و العربیه بههمراه تعدادی از شبکههای
تلویزیونی و ماهوارهای دیگر علیه دولت سوریه تبلیغ کرده و مردم را تحریک
میکنند و اتهاماتی را علیه دولت ما اعلام میکنند. گروههای تروریستی،
مردم و نیروهای امنیتی و ارتش را مورد هدف قرار میدهند ولی این شبکههای
گمراه کننده، ارگانهای دولتی را متهم به ارتکاب این جنایات میکنند.
بهطور مثال در الحوله جنایتی اتفاق افتاد و بسیاری از زنان و کودکان به
شهادت رسیدند.
معارضان میخواستند این افراد را مجازات کنند، فقط
به جرم اینکه این افراد در انتخابات شرکت کرده بودند و کاندیدا شده بودند.
در بین کشتههای الحوله حتی نام عبدالمعطی مشعب هم به چشم میخورد که در
همین انتخابات توانسته بود رأی مردم را کسب کرده و وارد پارلمان شود. او از
شخصیتهای معروف سوری بود و متأسفانه خانواده و بستگان ایشان هم در این
کشتار، قربانی شدند. همچنین در کشتار الحوله تعداد زیادی از شیعیان قرباني
شدند. اینکه بگویند دولت آنها را کشته است، وارونه کردن حقیقت برای گمراه
کردن مردم است. با این دورغ میخواهند دعوای مذهبی میان شیعه و سنی راه
بیاندازند.
فکر میکنید انگیزه کشورهایی که در سوریه دخالت میکنند و بهطور مشخص سه کشور ترکیه، عربستان سعودی و قطر چیست؟
آمریکا
و صهیونیستها در این توطئه نقش اصلی را دارند. ترکیه در پیمان ناتو عضویت
دارد و نقشههای این پیمان را در منطقه اجرا میکند. عربستان بزرگترین
همپیمان منطقهای آمریکا بوده و قطر هم بزرگترین پایگاه آمریکا را در
منطقه دارد، و البته روابط خیلی آشکاری هم با رژیم صهیونیستی دارند. این
کشورها مجري بخشی از طرح آمریکا در منطقه خاورمیانه هستند. در مقابل، ما
میبینیم سوریه بخشی از محور مقاومت در منطقه است که همواره با سلطهگری
صهیونیسم و قدرتهای استعماری در منطقه مخالفت کرده است. بعد از اشغال
عراق، زمانی که کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا به سوریه آمد، طرحی 6
مادهای را به ما داد که حاوی درخواستهایی از سوریه بود. در این طرح
درخواستهايي در ارتباط با منطقه و مقاومت مطرح شده بود.
اما حکومت
سوریه با این درخواستها مخالفت کرد و بر استقلال خود در تصمیمگیری و
حمایت از مقاومت تأکید ورزید و به حمایت خود از مقاومت در لبنان و فلسطین
ادامه داد. درخواست اول آنها این بود که حمایت خود از مقاومت لبنان، عراق و
فلسطین را متوقف کنيم. آنها از ما خواستند که به روند صلح پيوسته و با
شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونیستی مطرح میکنند، خود را وفق دهيم. همچنین
آنها از سوریه خواستند که از ایران و محور مقاومت دوری کند. اما برخلاف
آنچه آمریکا از سوریه خواست، موضعگیریهای ما در سال 2006 هنگام تجاوز
به لبنان و جنگ با حزبالله و در سال 2008 هنگام تجاوز به غزه و جنگ با
حماس مشخص است.
همچنین سوریه روابط ویژه خود را با جمهوری اسلامی
ایران ادامه داد. همه میدانند که هر دو کشور پایههاي مقاومت در منطقه را
تشکیل میدهند و ستون این مقاومت هستند. ما خیلی روشن میگوییم که در
راستای بازگرداندن حقوق از دست رفته ملت سوریه قدم بر میداریم. همچنین ما
سرسختانه بهدنبال آزادسازی بلندیهای جولان هستیم.
چرا گروههای معارض، انتخاباتهایی که در سوریه را كه در راستاي اصلاحات سياسي برگزار شد، تحریم کردند؟
در
ارتباط با مقوله اصلاحات یک حقیقت وجود دارد که من در اینجا باید آن را
آشكار بسازم. از زمانی که بشار اسد بهعنوان رییسجمهوری منتخب شد،
اصلاحاتی را در کشور شروع کرد که زمینههای مختلفی همچون سیاست، اقتصاد،
جامعه و دموکراسی را شامل شد. با اين حال معارضين، اصلاحات در سوریه را
نمیخواهند و علیه آن عمل میکنند. دلیل این ادعا این است که بشار اسد
رییسجمهوری سوریه اصلاحات فراگیری بهخصوص در ماههای اخیر انجام داده
است که شاخصترین آن لغو حالت فوق العاده در کشور بود.
البته این
قانون از ضرورتهایی بود که جنگ با رژیم صهیونیستی و آماده باش برای وقوع
حملات احتمالي اقتضا ميكرد. با این حال این قانون لغو شد و تغییراتی در آن
ایجاد شد بهگونهای که دشمنی میان سوریه و رژیم صهیونیستی باقی بماند و
کمرنگ نشود.
در اقدامی دیگر قانون انتخابات شوراهای پارلمانی محلی
به تصویب رسید و اولین انتخابات آن هم در پایان سال گذشته میلادی با
مشارکت خوب مردمی برگزار شد. قانون جدید رسانهها هم به تصویب رسید و نقش
وزارت اطلاعرسانی را کمرنگ کرد آزادی بیشتری به رسانهها و مطبوعات داد.
بعد از آن نیز قانون جدید فعالیتهای حزبی به تصویب رسید.
یکی
از ایرادهایی که در خصوص نظام سیاسی شما مطرح ميشود، این است که در نظام
سیاسی شما تا قبل از ایجاد همین اصلاحات، فقط حزب بعث حضور جدی داشت و
حکومت را در دست گرفته بود.
خیر. برخلاف آنچه که دشمنان و
شبکههای ماهوارهای ضدسوریه تبلیغ میکنند، ما از قبل هم تعدد حزب در
کشور داشتهایم و حتی قبل از تغییر قانون احزاب، به غیر از حزب بعث در کشور
احزاب دیگری هم بودند که اجازه فعالیت داشتند. ما پیش از این 10 حزب رسمی
داشتیم که در کشور فعال بودند. احزابی مانند سوسیالیست، سوسیالیست دموکرات،
سوسیالیستهای عرب، اتحادیه سوسیالیستی، اتحادیه سوسیالیستی فراگیر، حزب
ناسیونالیستی سوری و همچنین دو حزب با رویکرد کمونیستی، تشکلهایی بودند
که پیش از تغییر قانون احزاب هم فعال بودند و در چهارچوب جبهه [ترقی خواه]
ملی در انتخابات حضور داشتند و در پارلمان نیز نماینده داشتند بهگونهای
که جبهه ملی در سراسر کشور شعبه و دفتر داشت.
تعدد احزاب در سوریه
چیز جدیدی نیست ولی قانون جدید باعث ایجاد گروههای سیاسی جدیدی شد که
تأسیس 10 حزب جدید از نتایج آن بود. بنابراین در حال جاضر 20 حزب در عرصه
سیاسی کشور ما فعال هستند.
از جمله قوانینی که مورد اعتراض
منتقدان قرار ميگرفت، ماده 8 است. اولا بفرمایید داستان این ماده 8 چه
بود؟ ثانیا آیا این ماده نیز در جریان تغییر قانون اساسی دستخوش تغییر شده
است؟
ماده 8 که همه درخواستهايي در قبال آن داشتند، بر
این اساس بود که رهبری کشور و جامعه باید به دست حزب بعث و جبهه ترقی خواه
ملی باشد. اما پس از بازنگری در قانون اساسی، این ماده لغو شد. در قانون
جدید، انتخابات پارلمان هم به تصویب رسید و شرایط را بهگونهای رقم زد که
در انتخابات پارلمانی، برخی مخالفین دولت نیز شرکت کردند و رأی هم آوردند.
مثلا حزب اراده ملی، حزب ناسیونالیستی سوریه نوین و حتی یک حزب دیگر با
گرایشات کمونیستی در انتخابات شرکت کردند.
حتی گروههای مستقل نیز
در این دوره از انتخابات بهصورت فراگیر حضور یافتند. اما از اول برای ما
روشن بود که هرچه این اصلاحات بیشتر پیش میرود و موفقیتهای بیشتری در
کشور مشاهده ميشود، عملیات تروریستی نیز افزایش مییابد. این یعنی آنکه
مخالفین تروریست خواهان اصلاحات نیستند و سوریه را بهعنوان میهن و ملت خود
مورد هجوم قرار دادهاند. بنابراین همانطور که پیشبینی کردیم،
برخوردهای مناسبی از سوی آنها نسبت به اصلاحات صورت نگرفت. ولی در سطح
مردم، اصلاحات با استقبال فراگیری مواجه شد بهگونهای که اکثریت بالای 65
درصدی در همهپرسی قانون اساسی شرکت کردند. این در حالی بود که تهدیدات،
کشتارها و عملیاتهای تروریستی را شدت داده بودند تا مردم ترسیده و در
انتخابات شرکت نکنند.
مردم ایران اطلاعات چندانی از ترکیب معارضین حکومت سوریه ندارند. دسته بندی رسمی دولت سوریه از معارضین داخلی و خارجی چگونه است؟
همانطور
که گفتم ما 20 حزب با رویکردهای سیاسی و اجتماعی مختلف لیبرالیستی،
سوسیالیستی، کمونیستی و... داریم. اما سؤال این است كه وقتي که این همه
گروه سیاسی فراگیر با گرایشات سیاسی مختلف داریم، مخالفین بیرون از چهارچوب
این حزبها چه کسانی میتوانند باشند؟ آیا نمیتوان اینطور در نظر گرفت
که گروههای خارج از این چهارچوب، درصدد پیاده کردن اهداف بیگانگان هستند؟
ما بر این باوریم که معارضین سوریه که متکی به خارجیها هستند، دستورات
خود را از واشنگتن، ریاض، دوحه و استانبول و در درجه بالاتر از رژیم
صیهونیستی دریافت میکنند.
جدای از اینها، من سؤالم
این است که آیا این گروههای معارض برای کشور برنامه سیاسی، اجتماعی و
اقتصادی دارند و آيا آن را ارائه کردهاند؟
تا به حال که
چیزی ندیده ایم! به همین دلیل مخالفین وقتی دیدند که نمیتوانند مردم سوریه
را بهسوی خود جذب کنند، به قتل و ارعاب روی آوردند تا کشور را ناامن کنند
و هزاران شهید از مردم و نیروهای امنیتی بر جای گذاشتند. البته ما
معارضینی هم در داخل كشور داریم که مخالف بعضی سیاستهای اقتصادی و سیاسی
حکومت هستند یا خواستار حضور فراگیرتر در صحنه سیاسی و مجلس بودند؛ اما در
عینحال مخالف دخالت بیگانگان در کشور نیز هستند. ما هميشه با این گروهها
مذاکره کرده و میکنیم.
از بحث سیاسی و احزاب بگذریم. آیا در کشور شما تشکلهای غیرسیاسی همچون سندیکاها حضور دارند؟
بله.
ما سندیکاهای مختلفی داریم که مختص گروههای مختلفی از جمله پزشکان،
مهندسان، دانشجویان، کشاورزان، کارگران، وکلا و اساتید است. تمامی این
سازمانها در کشور فعالیت میکنند و دفاتر مختلفی در شهرها دارند. در
مجالس محلی نماینده دارند که از راه انتخابات مردمی وارد آن میشوند.
مسئولان این سندیکاها را هم دولت تعیین نمیکند و انتخاب آن به دست خود
اعضاست. بنابراین ما میتوانیم ادعا کنیم که صحنه سیاسی - اجتماعی کشور بر
اساس تکثرگرایی بنا نهاده شده و منعی برای مشارکت فراگیر اقشار مختلف وجود
ندارد.
باور عمومی این است که اسد تنها به علویان میدان
بازی میدهد و سایر گروهها نقش چندانی در صحنه سیاسی کشور ندارند. من
سؤالم را دوباره تکرار میکنم و بر بخشی که نتوانستم جوابش را بگیرم تأکید
میکنم. آیا قومیتهای مختلف و مذاهب مختلفی که در کشور سوریه حضور دارند
مثل کردها، شیعیان، مسیحیان و حتی دروزیها میتوانند در صحنه سیاسی فعالیت
کنند؟
گروههای قومیتی میتوانند از طریق همین
سازمانها و احزابی که درباره آن صحبت کردیم، فعالیت سیاسی داشته باشند.
قشرهای متعددی در سوریه داریم ولي فعالیت سیاسی در چهارچوب همین حزبها
انجام میگیرد. مثلا در بعضی از مراحل که حزب بعث حکومت میکرد، نخستوزیر
کشور از برادران کرد ما بود؛ یا تعداد زیادی از مسئولین هم از ترکها و
ترکمنها هستند. اینها در همین احزاب و سازمانهایی که اسم بردم فعالیت
کردهاند. در ارتباط با وضعیت ویژه نژادها بايد بگويم كه یک حقوقی دارند
که از آن استفاده میکنند.
آقای سفیر قبول دارند که علویان از قدرت بیشتری برخوردارند؟
نه
در سیستم کشور ما این شرايط اصلا وجود ندارد. ما یک نظام سیاسی داریم که
همگان میتوانند در آن شرکت کنند و بر اساس اصول و برنامههای مشخصی
استوار است و هیچ تفکیک نژادی و مذهبی وجود ندارد. البته من دوست ندارم
درباره این پرسش صحبت کنم چون دوست ندارم راه آمریکاییها را بروم و به
اختلافاتی که متأسفانه بهوجود آمده است دامن بزنم و مردم را تحریک کنم. ما
معتقدیم کشمکشی که بهوجود آمده مسألهای سیاسی است میان نیروهای پایبند
به سوریه و مقاومت و نیروهای معارض حکومت و حامی آمریکا، صهیونیسم و غرب و
نه مسألهای قومیتی و برخاسته از تفاوتهاي مذهبی.
یکی از
کارهایی که دولت سوریه میتواند انجام بدهد تا ثبات را به کشور برگرداند،
استفاده از ابزار گفتوگو با معارضین است. فارغ از دعوتهای مرسوم
دیپلماتیک، آیا حکومت سوریه با معارضین خارجی گفتوگوهای جدی انجام داده
است؟
همانطور كه گفتم مذاکره با معارضین داخلی از قبل
بوده و ادامه هم دارد. البته همانطور که گفتم معارضین خارجی اصلاحات را
قبول ندارند و چون به دشمنان وابستهاند، دلیل خاصی برای مذاکره با آنها
نمیبینیم. آیا با کسی که درخواست تحریم هوایی کشورش را مطرح كرده و از
ترکیه میخواهد که در سوریه دخالت کند میشود مذاکره کرد؟ اصلا درباره چه
چیزی باید با آنها مذاکره کنیم؟ آیا با کسانی که مزدور و تروریست اجیر
کردند و اسلحه از لیبی، عراق، ترکیه و لبنان وارد کشور کردند، میشود
مذاکره و گفتوگو داشت؟
شنیده شده که بعضی از گروههای
معارض سوری با نیروهای میانجی میان معارضین و حکومت وارد مذاکرات شدهاند.
با این حال اخوانالمسلمون سوریه حاضر به مذاکره برای حل و فصل معارضه با
حکومت سوریه نشده است. از آنجا که اخوانالمسلمون بهدلیل شرایط جدید
منطقه، موقعیت ویژهاي را کسب کرده است، نظر آقای سفیر را درباره این تشکل
ریشه دار میخواهیم بدانیم؟
اگر بخواهیم یک ارزیابی از
اخوان المسلمون سوریه داشته باشیمِ، باید به سالهای اولیه تأسیس این
سازمان در سوریه برگردیم که مجال بحث آن نیست. اما سؤال من این است که چرا
اینگونه گروههای اسلامگرای افراطی همگی از لندن سر در ميآورند و
دفاترشان در آنجاست؟ مثلا باید سؤال کنیم چرا این کشورهای غربی از القاعده
که دیگر گروه افراطی است، اینقدر حمایت کردند و بن لادن را کمک کردند؟ ما
هیچگاه یادمان نمیرود که چگونه ریگان رییسجمهوری اسبق آمريكا از این
گروهها بهعنوان قدیس یاد ميکرد. با توجه به اتفاقاتی که این گروهها هر
روز رقم میزنند، به نظر من نه تنها خطری برای سوریه، بلکه خطری برای
منطقه و جهان اسلام محسوب میشوند. رویکرد سیاسی این گروهها برخلاف ظاهری
که اتخاذ کردهاند، در پازل آمریکایی هاست و درصدد هستند تا روابط مسلمانان
با هندوستان، روسیه و چین را بر هم بزنند. شما كافيست به خونهایی که در
پاکستان و افغانستان در این چند سال ریخته شد نگاه کنید.
اما این
اتفاقات را اخوان المسلمون رقم نزده است. به نظر من اخوان توانسته است از
افراطیگریها جدا شده و وارد فاز سیاسی شود که نمونه آن را در مصر شاهدیم.
ما که تغییری در عملکرد اخوانالمسلمون سوریه نمیبینیم.
متأسفانه اخوان در سوریه سازمانهای مسلحی به راه انداخته است که بیش از
30 سال هم قدمت دارند و الان در معارضه علیه حکومت نقش دارند. اخوان
المسلمون سوریه اکنون طرحی آمریکایی را دارد اجرا میکند و درصدد است تا به
محور مقاومت شامل ایران، سوریه، حزبالله و حماس ضربه بزند؛ آنها از همان
یک سال پیش، پرچم این چهار گروه را آتش زدند. آیا این اقدام غیر از کمک
کردن به رژیم صهیونیستی است؟
آيا این نگاه در همه اخوانالمسلمون نفوذ کرده است؟
خیر. تنها گروههای افراطی اخوانی که در سوریه حضور دارند، این اقدامات را انجام دادهاند.
طرح شش مادهای کوفی عنان که با حمایت سازمان ملل در حال اجراست، در چه مرحلهای است؟
سوریه
از ابتدا با دید مثبت با ناظرین سازمان ملل همکاری کرده است. ما حتی از
طرح اتحادیه عرب هم که به ریاست مصطفی الدابی ژنرال سودانی در حال اجرا بود
و افرادی از قطر و عربستان هم در آن هیأت حضور داشتند، استقبال کردیم.
آنها به مناطق درگیري هم رفتند و گزارشی واقعی از اوضاع را نوشتند، اما
عدهای مانع ارائه آن به سازمان ملل شدند. آنها از انتشار این گزارش
جلوگیری کردند چون میدانستند با این گزارش معلوم میشود چه کسانی پشت پرده
ایجاد ناامنی هستند و چه کسانی با پول و اسلحه از تروریسم و قتل عام مردم
سوریه حمایت میکنند. ما با کوفی عنان همکاری میکنیم و از او انتظارمان
این است که فضایی واقعی از سوریه برای جهان ترسیم کند و از جنایتهایی که
معارضان با پشتیبانی بیگانگان در سوریه انجام میدهند برای دنیا بگوید.
آیا شما به این فکر کرده اید که ممکن است روسیه حمایت خود از سوریه را بردارد؟
روابط
سوریه و روسیه کماکان بسيار خوب است و آنها در موضعگیریهای خود خوب عمل
کردهاند. روسیه تاکنون دو بار در دفاع از حاکمیت، دولت و مردم سوریه،
قطعنامهها را وتو کرده است. محافل غربی درصدد هستند تا در این رابطهها
تشکیک ایجاد کنند ولی ما هرگونه تردیدی در روابط دوجانبه روسیه - سوریه را
رد میکنیم؛ همانطور که معتقدیم روابط ایران - سوریه و چین - سوریه استوار
و پابرجا خواهد ماند. سوریه از حمایت دوستان خود [روسیه، ایران و چین]
اطمینان خاطر دارد و عادت هم نداریم که هر روز بخواهیم موضعگیری دوستان
خود را آزمایش کنیم.
بهعنوان سؤال آخر، پیشبینی خود را از آینده تحولات سوریه بفرمایید؟
سوریه
بعد از 16 ماه رویارویی با این توطئه، اعتماد به نفس خوبی نسبت به خود و
رهبر و حکومت خود پیدا کرده است. مردم ما به روند اصلاحاتی که بشار اسد به
جریان انداخته است، اعتماد دارند و در برابر تروریسم موضع شفافی پیدا
کردهاند. سوریه هم چون به دوستان خود در سطح بینالملل اعتماد دارد و
امیدوار است با پیروزی از این بحران خارج شود