اقتصاد، زماني مي تواند به شكوفايي و رشد مناسب خود برسد كه بسترهاي مناسب آن فراهم آيد. از جمله بسترها و عوامل شكوفايي اقتصادي و رشد آن مي توان به منابع انساني متفكر و كارآمد، سرمايه مادي كافي، مديريت و برنامه ريزي، توليد كيفي كالا، ارائه مناسب خدمات و مانند آن اشاره كرد.
كيفيت محصولات و ارائه مناسب خدمات از مهم ترين علل و عوامل رشد اقتصادي است؛ زيرا اعتماد عمومي به كالا و خدمات را افزايش مي دهد و بزرگترين سرمايه جامعه يعني اعتماد به توليدات و خدمات به دست مي آيد. و از اين رهگذر اقتصاد، در مسير رشد و شكوفايي حركت كرده و در برابر هرگونه فشارهاي بيروني مقاومت مي كند.
نويسنده دراين مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه هاي وحياني اسلام، نقش كيفيت مناسب و خوب كالا و خدمات را در رشد و شكوفايي اقتصادي و اقتصاد مقاومتي بيان كند.
اتقان و استواري در امور، گامي به سوي كمال
يكي از واژه هايي كه در ادبيات اقتصادي و كار و كارگري اسلامي بسيار مورد توجه و تأكيد است، واژه اتقان دركارهاست. اتقان از واژه يقين به معناي استوار و استحكام در چيزي است. يعني اينكه كسي كه سخن را مي گويد يا عملي را انجام مي دهد براساس يقين و قطع باشد و با اما و اگر و ظنون سخني نگويد و عملي را انجام ندهد، بلكه سخن را چنان بگويد كه بدان يقين دارد و سديد و محكم سخن بگويد و همچنين عملي را با استواري و استحكام انجام دهد به گونه اي كه كم ، رخنه در آن راه يابد.
برپايه آموزه هاي اخلاقي اسلام، مسلمان هر كاري را كه انجام مي دهد مي بايست به درستي و استواري آن را انجام دهد و به گونه اي عمل نكند كه كارش مخدوش و ناقص و ناتمام باشد. پيامبراكرم(ص) پس از آن كه بناي قبري را با نهايت دقت و محكم كاري تمام كرد تا مرده اي را در آن خود دفن كنند، فرمود: مي دانم كه پس از مدتي اين قبر دوباره با خاك پر مي شود و فرو مي ريزد. ايشان در ادامه فرمود: رحم الله امرء عمل عملا فاتقنه؛ خداوند فردي را كه كار نيكويي انجام دهد و آن كار را محكم و متقن گرداند، مورد رحمت قرارمي دهد. (مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، علي بن جعفر(ع)، ص93)
در برخي منابع آمده است كه آن حضرت(ص) فرمود: و لكن الله يحب عبدا اذا عمل عملا احكمه؛ ليكن خدا بنده اي را دوست دارد كه وقتي كاري را انجام داد، آن را محكم و استوار سازد. (وسائل الشيعه، ج3، ص230)
اين بدان معناست كه استحكام و استواري حتي در كاري كه به سرعت خراب مي شود نيز امري مطلوب است حتي اگر قبري باشد كه با قراردادن و دفن كردن مرده اي در آن خراب مي شود و به همان سرعتي كه ساخته شده نابود مي شود. اثر اخلاقي و تربيتي اين عمل متقن و مستحكم، آن است كه آدمي عادت كند كه هر كاري را به درستي و با كيفيت مطلوب آن انجام دهد حتي اگر خانه و كاخي شني در كنار دريا باشد كه با موجي يا بادي خراب مي شود. عادت كردن به اتقان و استحكام در كارها همانند عادت كردن به راستي است كه در همه جا پسنديده است، چنانكه دروغ حتي به مزاح و شوخي ناپسند و زشت است.
اما نكته اي كه بايد در نظر داشت آنكه در ادبيات و فرهنگ اسلامي سخن از استحكام و استواري و اتقان در كارهاست، نه از كمال در آن؛ چرا كه كمال به معناي رسيدن به حد نهايي چيزي كه هيچ گونه نقص و كمبودي در آن نباشد و همه چيز آن در همه ابعاد صددرصد باشد، بسيار سخت و دشوار است و گاه معطل كردن كار براي رسيدن به كمال آن مي تواند موجب ناتمام گزاري آن كار شود و يا انسان را خسته كند و يا منابع مالي و انساني را به هدر دهد. از اين رو سخن از اتقان در كار و استحكام آن است نه كمال آن.
عوامل ايجادي كيفيت
واژه كيفيت داراي چند معناي متفاوت است. در فلسفه و در نظريه شناخت، منظور از كيفيت، چگونگي يك چيز است.
در زمينه هاي اقتصادي، مراد از كيفيت، همان مرغوبيت و مطلوبيت است؛ يعني مجموعه ويژگي هاي يك كالا و خدمات آن، كه موجب مي شود تا كالا و خدمات، مورد تقاضا قرار گيرد و به فروش رود.
كيفيت در حوزه اقتصادي داراي دو مفهوم مكمل است: اول: كيفيت يعني وجود ويژگي هايي در محصول (ويژگي هاي كيفي) كه نيازهاي مشتري را پاسخ دهد و موجب رضايت مشتري گردد. هدف، كيفيت بالاتر، ايجاد رضايت بيشتر در مشتري و انتظار درآمد فزون تر است. ايجاد ويژگي هاي بهتر كيفيت، مستلزم سرمايه گذاري و افزايش هزينه است. لذا از اين زاويه، كيفيت بالاتر، هزينه بردار است، اما براي درآمد بيشتر. در اين جا كيفيت با درآمد مربوط است.
دوم؛ كيفيت يعني عدم عيب و خطا. عيب و خطا موجب ضايعات، تعميرات، دوباره كاري، محصول مرجوع، نارضايتي مشتري، شكايت، جريمه و از دست دادن مشتري مي شود و همه اينها هزينه آور هستند. بدين ترتيب، كيفيت بالاتر حاوي عيب و خطاي كمتر و در نتيجه هزينه كمتر است. در اينجا كيفيت با هزينه مربوط است.
برخي ها كيفيت را به مناسب بودن هر كار و چيزي با هدف مورد نظر تعريف كرده و ارتقاي كيفيت را نيز به معناي افزايش روزافزون كالا و خدمات با هدف مورد نظر و بهبود و تعالي آن به طور فرآيندي دانسته اند.
در علم اقتصاد بر اين نكته تأكيد مي شود كه كيفيت، امري نسبي است ولي مشتري است كه كيفيت يك كالا و خدمات را مشخص مي كند. علماي اقتصاد بر اين باورند كه مشتري، تعيين كننده نهايي كيفيت است. پس ارتقاي كيفيت جرياني است كه آغاز دارد، ولي پايان ندارد؛ چرا كه سلايق و علايق مشتريان، دايم در حال تغيير است و در كيفيت كالا افزون بر مناسب بودن با هدف مورد نظر، بر زيبايي كار و خدمات و ارايه آن نيز توجه دارند؛ چرا كه حس زيباشناختي انسان نيز در انتخاب كالا و استفاده از آن، نقش بسيار مهمي را ايفا مي كند.
اهميت زيباشناسي در كيفيت
بر همين اساس رهبر معظم انقلاب مي فرمايد: يك نكته ديگر هم مسئله نوآوري و ابتكار و زيبائي است در توليدات كشور، از جمله چيزهائي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد، نوآوري كردن در همه توليدات به صورت پي درپي و لحاظ حس، يعني اشباع حس زيباشناسي در مصرف كننده است. اين يكي از مسائل قابل توجه است كه بايستي به آن اهميت بدهيم. من حقيقتاً از دوستاني كه در اين زمينه ها تلاش مي كنند، كار مي كنند، تشكر مي كنم.
بنابراين، تنها در كيفيت كالا نبايد به نوآوري در اتقان و استواري كالا و ابتكارات جديد در اين حوزه بسنده كرد، بلكه اين نوآوري ها و ابتكارات بايد در راستاي بهبود كيفيت زيباشناختي نيز قرارگيرد. در حقيقت، برآورد كردن حس زيباشناسي مردم در كالا و خدمات، يك اصل مهم است؛ چرا كه موجب گرايش به حالا و خدمات خاصي مي شود و تقاضا را نسبت به آن افزايش مي دهد كه افزايش تقاضا خود به معناي توليد بيشتر و گردش سالم اقتصادي است، به گونه اي كه ثروت به شكل كنز و سكه اندوخته نمي شود بلكه در بخش توليد و ارايه خدمات و كالا، سرمايه گذاري مي شود و اين گونه است كه هدف اساسي در اقتصاد اسلامي به دست مي آيد كه همان گردش سالم و جريان آزاد ثروت و سرمايه در ميان اقشار مردم است.
بايد براي ارتقاي كيفيت و نيز ارتقاي فرايندها يك روش علمي توأم با ابزار ساده و كاربردي وجود داشته باشد و همه مديران و كاركنان و كارگران نيز در رابطه با استفاده از روش و ابزار مورد نظر آموزش ببينند. وجود روش و ابزار استاندارد و استفاده از آنها زبان مشترك ايجاد مي كند تا كالا و خدمات به بهترين شكل مطلوب از نظر مشتري در اختيار او قرارگيرد.
از مهمترين عوامل افزايش و ارتقاي كيفيت مي توان به مهارت هاي فني و علمي اشاره كرد. در فرهنگ قرآني، علم و مهارت ها در كاري كه انجام مي گيرد بسيار مهم و ارزشمند تلقي شده است. از اين رو حضرت يوسف(ع) به علم و دانش خود براي مديريت اقتصادي به ويژه در زمان بحران تأكيد مي كند و اين كه مي تواند با امانت داري و دانش و تخصصي كه در اختيار دارد، از منابع موجود به درستي بهره برداري كرده و جامعه را از بحران هاي اقتصادي برهاند. (يوسف، آيه55 و آيات ديگر)
رهبر معظم انقلاب نيز مي فرمايد: يكي از كارهاي ديگري كه برعهده مسئولين دولتي است، توسعه مهارتهاست. اين هنرستانهاي فني و صنعتي، اين دانشگاه هاي علمي كاربردي، اين فني حرفه اي ها، آموزشكده هاي فني- حرفه اي، بايد توسعه پيدا كند. ما به علم احتياج داريم، اما به پنجه كارآمد هم احتياج داريم. يكي از كارهاي اساسي به نظر من اين است كه در زمينه صنعت و كشاورزي بايستي كار كنيم.
بنابراين، براي افزايش كيفيت و بهبود كالا و خدمات مي بايست آموزش مهارت ها در دستور كار قرار گيرد، چنان كه لازم است در همين راستا به تربيت نيروي متخصص و توانا نيز انديشيد. رهبر معظم انقلاب در اين باره نيز مي فرمايد: به ترتيب نيرو، بخصوص در صنايع دانش بينان بايد خيلي اهميت داد. در بعضي از بخشها خوشبختانه اين كار شده است. در بخش انرژي هسته اي ما اطلاع داريم، در بخش رويان از نزديك اطلاع داريم كه تربيت نيروي ماهر، نيروي كارآمد، نيروي دانشمند و محقق انجام گرفته. بايستي به اين در بخشهاي مختلف توجه كرد.
نقش كيفيت در اقتصاد
هر كسي چيزي را كه به قصد بهره گيري از آن مي خرد با توجه به اهدافي است كه براي كالا و خدمات تعريف شده است. اگر كالا نتواند اهداف مورد نظر را به سادگي و آساني برآورده سازد، در حقيقت از كيفيت نامطلوبي برخوردار است. البته از آن جايي كه حس زيباشناختي نيز در انتخاب كالا و خدمات تاثير دارد، هر كسي مي كوشد تا كالايي را خريداري كند كه افزون بر استفاده در هدف مورد نظر از نظر زيبايي نيز جذاب و جالب باشد و در يك كلام كالاي دلپسند باشد.
همچنين تضمين مناسب كالا و ارايه خدمات پس از فروش نيز بيانگر آن است كه كالا نه تنها از استواري و اتقان برخوردار است بلكه مشتري نگران مشكلات پس از خريد آن نخواهد بود؛ زيرا امكان هرگونه تغيير يا تعمير كالا وجود دارد. اين باعث مي شود كه انگيزه براي خريد يك كالا كه داراي چنين ويژگي هايي باشد افزايش يابد.
جامعه اسلامي اگر بخواهد داراي اقتصادي شكوفا و كارآمد باشد نمي تواند كيفيت و مسايل جانبي آن را ناديده گيرد. خداوند در آياتي از جمله 85 سوره اعراف و 85 سوره هود و نيز 183 سوره شعراء اين گزاره را تكرار كرده است: «در اجناس مردم كم نگذاريد و در زمين فساد و تباهي نكنيد.»
تاكيد ويژه بر اين عبارت به اين معناست كه هركاري كه انجام مي شود مي بايست به درستي و اتقان و مناسب با هدف تعريف شده آن انجام گيرد. اگر توزين و پيمانه اي به كار مي رود مي بايست به گونه اي توزيع شود كه كم گذاشته نشود، همچنين در كالا و خدمات نيز اين گونه بايد عمل كرد و چيزي از حق و كالاي مردم را كم نگذاريم. پس ارايه جنس و كالاي نامناسب، نامرغوب و خراب از مصاديق فساد در زمين است.
اينكه خداوند كم گذاشتن از كالا و خدمات را از مصاديق فساد در زمين مي داند، از اين روست كه موجب مي شود مردم به جان هم بيفتند و اعتماد عمومي سلب شود و تبادل و معاملات ميان مردم به سختي انجام گيرد كه خود عامل ركود اقتصادي و كاهش كار و كارگري و توليد كالا و خدمات است. آثار مخرب بسياري را مي توان براي اين روش غلط در ارائه كالا و خدمات و توليد آن بيان كرد كه با توجه به نوع كالا و خدمات و حجم آن متفاوت خواهد بود.
افزايش كيفيت و ارتقاي آن در كالا و خدمات موجب افزايش اعتماد عمومي به كالا و خدمات، شده و تبادل اقتصادي را نيز افزايش مي دهد. اين گونه است كه با افزايش تقاضا، امكان افزايش توليد و بهره وري بيشتر فراهم مي آيد و اقتصاد، مسير رشد خود را در پيش مي گيرد.
رهبر معظم انقلاب درباره نقش كيفيت در بهبود وضعيت اقتصادي و شكوفايي آن مي فرمايد: «يك نكته اساسي اي كه در باب كار وجود دارد و كارآفرينان بايد به آن توجه كنند، مسئله مرغوبيت توليد داخلي است؛ كيفيت توليد داخلي است؛ اين خيلي مهم است. البته بخشي از اين، ارتباط پيدا مي كند به همان قضاياي مالي و مقررات و غيرذلك و پشتيباني هاي دولت؛ اما بخشي هم ارتباط پيدا مي كند به عزم و اراده مسئولين، كارآفرين و كننده كار. فرمود: «رحم الله امرا عمل عملا فاتقنه؛ رحمت خدا بر آن انساني كه كاري را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. اين آينده نگري است، غير از امروز.
شما امروز ببينيد در دنيا كمپاني هايي هستند صد سال است اينها دارند كار مي كنند، صد و پنجاه سال است دارند كار مي كنند و محصولاتشان در دنيا فروش مي رود. اسم اينها كافي است كه جنس را در بازار رايج كند؛ به خاطر اينكه درست كار كردند، خوب كار كردند، مشتري مطمئن است به اينها. شما ميگوييد كه ما سفارش كنيم به مردم كه توليدات داخلي را مصرف كنند. من كه چند سال است دارم سفارش مي كنم بنده كه بارها گفته ام، منتها اين با شعار درست نمي شود. بله يك مقداري مردم اعتمادي بكنند، يك اعتنايي بكنند به حرف ما، به خاطري كه مثلا ما گفتيم، بروند يك مقداري چه كنند؛ اين يك بخشي از قضيه است. يك بخش ديگر هم مربوط به كيفيت است. كيفيتها را بايد بالا برد.
مسئله واردات بي رويه و بي منطق ضرر بزرگي است، خطر بزرگي است؛ مردم هم بايد اين را بدانند. وقتي يك محصول خارجي را ما داريم مصرف مي كنيم، در واقع داريم يك كارگر خودمان را بيكار مي كنيم، يك كارگر ديگر را داريم به كار وادار مي كنيم: اين هست، منتها مسئله مرغوبيت و كيفيت خيلي مهم است.
اگر چنانچه جنس داخلي، توليد داخلي، اين خصوصيات را داشته باشد، به طور طبيعي تمايل پيدا مي شود. البته متاسفانه بعضي هستند كه بر اثر فرهنگ غلط دوره منحوس پادشاهي- دوره طاغوت، دوره وابستگي- هنوز چشمشان به خارج است. يك روزي بوده است كه در اين كشور، مسئولين دولتي ما آمدند صريح گفتند كه ايراني يك لوله هنگ نمي تواند درست كند! عملا هم همه چيز را وارد كردند. در همان دوره طاغوت يك فردي از بلند پايگان دولتي كه تصادفاً بنده را توي يك مجلسي- ما كه با اينها هيچ وقت ارتباطي نداشتيم، ملاقات هم نمي كرديم- ديد، من داشتم انتقاد مي كردم از همان چيزهائي كه بود. اين رو كرد به ما و گفت: چي چي را انتقاد مي كنيد؟ ما مثل آقا نشستيم، كشورهاي ديگر مثل نوكر دارند براي ما كار مي كند، كالا مي فرستند داخل؛ اين بد است؟ شما ببينيد؛ اين منطق دولتمردان دوره طاغوت بود! حالا ظاهرش اين منطق است، باطنش چيزهاي ديگر بود؛ فسادهاي اقتصادي فراوان و فسادهاي اخلاقي فراوان. بله، مسئله واردات و مديريت واردات مهم است. ما آن روز به دوستاني كه اينجا بودند، در جلسه مسئولين و كارگزاران نظام، توصيه كرديم، گفتيم واردات را مديريت كنيد؛ نمي گوييم متوقف كنيد. يك چيزهائي بايد بيايد، يك چيزهائي بايد نيايد. يك مديريت صحيحي بايد انجام بگيرد؛ اين مسلماً هست.»
اگر همه عوامل و بسترهاي مناسب رشد و شكوفايي اقتصادي به درستي شناسايي و مورد توجه قرار گيرد، اين ظرفيت براي جامعه اسلامي هست كه خود را از هرگونه وابستگي اقتصادي رهايي بخشد و در برابر فشارهاي بيروني مقاومت كند و اجازه ندهد كه تحريم هاي كالا يا خدمات آسيبي به اقتصاد جامعه بزند كه قوام جامعه بر آن است.
اينكه رهبري معظم انقلاب اسلامي خواهان جهاد اقتصادي و توليد ملي با بهره گيري از كار فكري و عملي ايراني و سرمايه ايراني است، از آن روست كه استقلال اقتصادي تحقق يابد به گونه اي كه بتواند در برابر فشارهاي بيروني مقاومت كند. هدف ايشان از اقتصاد مقاومتي رسيدن به نقطه اي است كه جامعه با تكيه بر منابع و سرمايه داخلي انساني و مادي بتواند چنان از آسايش و رفاه بهره مند شود كه ديگر نيازي به كالا و خدمات خارجي نباشد.
به سخن ديگر، اقتصاد مقاومتي در چارچوب جنگ نرم و پدافند غيرعامل تعريف مي شود؛ زيرا اين امكان را جامعه اسلامي مي دهد تا اقتصاد يعني ستون اصلي جامعه را به گونه اي بازسازي كند كه هيچ عامل بيروني و فشاري نتواند آسيبي به آن وارد سازد. واژه اقتصاد مقاومتي كه امام خامنه اي بر آن تاكيد دارند بر اين موضوع دلالت مي كند كه اقتصاد اسلامي در جامعه ايراني به عنوان ام القراي اسلام مي بايست به چنان جايگاهي از قدرت برسد كه فشارها و ضربه هاي اقتصادي از سوي نيروهاي متخاصم را سد كند و اجازه ندهد تا تاثيرات منفي بر جامعه بگذارد.