امام زینالعابدین(ع): «یا عَمَّه اُسکُتی فَفِیالباقی مِن الماضی اِعتبار وَ اَنتَ بِحَمدالله عالَمِه غَیرِمُعَلِّمَه، فَهمِه غَیرِ مُفهِمَه». ای خواهر پدرم (عمه) آرام باش! گذشته مایهی اعتبار آینده است. تو الحمدالله، دانا و آگاه هستی که کسی به تو نیاموخته و درک کننده و فهمیدهای هستی که کسی به تو نفهمانده است.
تاریخ دین اسلام مملو از شخصیتهایيست که هر کدامشان در یک یا چند نقطهی عطف تاریخی زندگی کرده و مثمر ثمرات گوناگونی بودهاند. حضور این بزرگان در بزنگاههای حساس بشریت باعث شده تا ویژگیهای خاصی از ایشان متبلور شده و به این ترتیب، نظام الگویی ما را تشکیل دهند. از این دست نمونهها، حضرت زینب (س) است که با قرار گرفتن در تنها یا حداقل یکی از حساسترین مقاطع زیست بشری، و نمایش ویژگیهای عالی انسانی در آن شرایط خطیر، شایستگی این را یافته است تا در قاموس عضو برجستهای از نظام الگویی جهان اسلام دربیاید.
حال سؤالی در اینجا مطرح میشود و آن اینکه چه چیزی، زینب (س) را تبدیل به الگو کرده و از ایشان، یک نمونهی عالی انسانی ساخته است؟ به عبارت دیگر، برجستهترین صفت این بانوی گرامی که مسبب الگو شدن ایشان گشته، چه بود؟ سعی میکنیم در ادامه به شرح این مسئله بپردازیم.
اصولاً در حوزهی مسائل انسانی و اجتماعی، و جریانهایی که در هر بخشی به وجود میآید، یک نکتهی بسیار مهم وجود دارد و آن اهمیت فوقالعادهی ماندن و ادامه دادن، نسبت به تبدیل شدن و شروع کردن است. در توضیح این نکته باید گفت که با نگاه سطحی به تاریخ متوجه میشویم چه بسیار نهضتها و فعالیتهایی که با شور و هزینهی زیاد آغاز شدهاند و حتی در آن زمان، تغییرات گستردهای ایجاد کردهاند، اما با گذشت یکی دو نسل، هیچ اثری از آنها باقی نمانده و به عبارت صحیحتر، تداوم پیدا نکردهاند.
هر چند شروع یک کار بزرگ، به نوبهی خود از ارزش فراوانی برخوردار است و اصولاً پیشتاز بودن و مبدع آثار خیر بودن، به علت مرارتهایی که دارد عمل فوقالعادهای محسوب میشود، اما اگر آن کار بزرگ، ادامه نیابد گویی هیچگاه شروع نشده و در پیشگاه قضاوت تاریخی، چندان مهم تلقی نمیشود. برای درک دقیقتر این موضوع، مثالی میزنیم تا قضیه واضحتر شود.
تصور کنید فردی سالها به دور از فضای تحصیل و علمآموزی بوده و ناگهان طی یک اتفاق، تصمیم میگیرد که در روش زندگیاش تغییر اساسی ایجاد کند و دنبال درس و بحث برود. اینکه این آدم تصمیم میگیرد چنین کار بزرگی را انجام دهد، در خور ستایش فراوان است زیرا به خوبی معلوم است که با وجود مسائل و ابعاد مختلف زندگی یک انسان، تغییر به این بزرگی چه هزینه و سختیهایی دارد. اما چیزی که برای آن فرد مهمتر از شروع این تغییر بزرگ است، تداوم آن است. اگر فرد مذکور، بعد از گذشت چند ماه از طی مسیر خود کوتاه بیاید و پیگیر هدف ترسیم شده نباشد، نه تنها از ارزش شروع کردن آن تغییر اساسی کاسته میشود بلکه در موردش این گمان میرود که باری به هر جهت بوده و دارای ثبات در نظر و عمل نیست و بودن دوراندیشی دست به انجام کارهایش میزند.
در نتیجه، با وجود همهی ارزشی که آغازگر بودن و پیشتاز بودن دارد، تداوم عمل و استقامت در راه پیگیری آن، از برخی جهات حساستر و مهمتر بوده و رعایت این موضوع، دقیقاً همان چیزیست که از زینب (س)، الگو میسازد. به معنای دقیقتر، ویژگی برجستهی زینب (س) این است که نهضت برادر شهید خود را ادامه داد و آنچه را امام حسین (ع) آغاز نمود، تداوم بخشید و به همهی تاریخ تسری داد. نکتهای که باعث میشود تا این عمل زینب (س) را با ارزشتر بدانیم، تداوم راه شهید کربلا در شرایط بسیار دشوار و بدون هرگونه ظرفیت و آمادگی اجتماعی بود. یعنی دختر حیدر کرار، در شرایطی ادامه دهنده و مبلّغ راه برادر شهیدش میشود که نه از ناحیهی خودیها توان و رمقی وجود دارد و نه جامعهی آن روز، پذیرای چنین افکار و اعمالیست و حال خودتان حساب کنید چقدر بهانه برای ادامه ندادن هست و ایشان باز به راه برادر ادامه میدهد.
اما اگر این اتفاق نمیافتاد و زینب (س) به خاطر آن همه دلیل که برای ادامه ندادن به نهضت حسینی وجود داشت (و برای ما، تنها یکی از آن دلایل کافیست تا خیلی از کارها را معطل کنیم) حسین (ع) و عاشورا را در کربلا نگه میداشت، تاریخ اسلام چه مسیر دیگری را طی میکرد؟ اولین و ابتداییترین نتیجهی این اتفاق، انحصار امام حسین (ع) و نهضتش در محرم 61 و چند صد متر از خاک کربلا بود. دیگر نه خبری از قیام بود و نه خبری از دین. اگر این اتفاق میافتاد، معلوم نیست که امروز، چه چیزی از اسلام به ما میرسید و قوهی محرک این همه انقلاب که نه تنها در جهان اسلام که در دنیا رخ داده و امام حسین (ع) را به عنوان سرمشق خویش عنوان کردهاند، کدام جریان میشد و آیا اصلاً این انقلابها انجام میشد؟
در نتیجه، با همین توضیح اندک و سطحی متوجه میشویم که تداوم نهضت امام حسین (ع) توسط حضرت زینب (س)، چه عمل خطیری بوده و از یک طرف، درسیست برای همهی انقلابها و نهضتها که اگر زینبها را نداشته باشند، عمل حسینیشان به جایی نمیرسد و ترکیب این دو با هم هست که یک جریان را زنده نگه میدارد. و چه زيبا گفت آن شاعر اهل بيت (ع) كه:
كربلا در كربلا ميماند اگر زينب نبود
سرّ ني در نينوا ميماند اگر زينب نبود
از همین رو امام خمینی (ره) با درس گرفتن از حضرت زینب (س) در مورد اهمیت تداوم نهضت میفرمایند:
«... آنچه باقی مانده است، ریشههای استعمار است که به این زودی این ریشهها را نمیتوانیم از بیخ دربیاوریم مگر اینکه همه این نهضت را حفظ کنید و این وحدت کلمه را حفظ کنید. اگر گمان بکنید که پیروز شدید، سست خواهید شد. پیروزی سستی میآورد. تا در راه هستید محکم هستید، مستحکم هستید. وقتی که به منزل انسان رسید، سست میشود، میخوابد. ما الآن بین راه هستیم. و ما راه طولانی دیگری داریم. و آن اینکه ریشههای گندیدهی استعمار را از بیخ و بن انشاءالله به خواست خدا در بیاوریم و این میسور نیست، میسر نیست مگر اینکه این نهضت را به همین طور که تا اینجا آمده حفظ کنید.» (صحیفهی نور، ج6، ص419)
رهبر انقلاب نیز در این خصوص میفرمایند:
«به جوانان عزیز عرض مىكنم فرصت جوانى را براى خودسازى فكرى و روحى و جسمى مغتنم بشمارید. كشور خود را بشناسید و جایگاه رفیعى را كه ایران و ایرانى به بركت انقلاب اسلامى در جهان و در منطقه و در میان امت بزرگ اسلامى به دست آورده قدر بدانید، خود را به علم و معرفت و پارسایى مجهز كنید و همچون جوانان دوران پیروزى انقلاب و دفاع مقدس، خود را الگو و اسوهى جوانان كشورهاى دیگر سازید. تداوم راه پرافتخار انقلاب اسلامى كه كشور را به قلهى رفیع هدفهای بزرگ مىرساند، به نیرو و نشاط جوانانهى شما نیازمند است و امروز بار این وظیفهى بزرگ بر دوش شما است.» (پیام رهبر انقلاب به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی 21/11/77)
آنچه بدیهیست، یکی از مهمترین نیازهای اساسی جمهوری اسلامی در شرایط فعلی، وجود و تربیت نسلیست که بنا بر سخنان امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب، ادامه دهنده و پیگیر انقلاب اسلامی باشند و در شرایطی که ناکثین داخلی و دشمنان خارجی، انواع و اقسام موانع را بر سر راه تداوم میراث خمینی کبیر و صدها هزار شهید انقلاب و دفاع مقدس ایجاد میکنند، وجود نسل زینبی از نان شب هم برای ما واجبتر است.
اما تربیت و ایجاد چنین نسلی، نیازمند یک الگوی عملی و جواب پس داده است تا از یک طرف ثابت کند که میتوان با دستهای خالی و دلهای پر از ایمان، و در میان همهی دنیای کفر و نفاق، حامل و عامل دین خدا بود و از طرف دیگر راه مقاومت و صبر بر مشکلات پیمودن مسیر الهی را به ما بیاموزد و روشهای تداوم نهضت را پیش پای ما بگذارد. و برای این کار، کدام الگو بهتر از زینب کبری (س) که همهی موارد بالا را یکجا دارد.
بولتن نيوز/ سیدمجتبی نعیمی