کد خبر: ۵۸۱۹
زمان انتشار: ۱۸:۰۲     ۲۳ مهر ۱۳۸۹
حتما می دانید اینکه هرکسی می خواهد خود را به عنوان هنرمند جا بزند رو به مسخره کردن اصول و ارزشهای ما میآورد اتفاقی نیست. دقت کردید که طی یکسال ونیم گذشته گردن کشی ها در حوزه ی علوم انسانی و هنر از حد گذشته ؟

حسین زاده ی نوری- یقیناً از ماجراهای خانه ی سینما مطلع و آگاهید . و حتما می دانید که  این اتفاقات را دیگر نمی شود حواشی نامید که متن این مراسمات اخیرا همین رنگ است.

قطعا آگاهید که اگر آوازه  خوانی  به  محض یک اتفاق سیاسی دستپاچه  به جبهه ی اغتشاشگران می پیوندد  به شکل ناگهانی دلش برای کسی نسوخته و مدتها صبر کرده تا فرصتی برای تاختن به نظام اسلامی بیابد

و حتما می دانید اینکه هرکسی می خواهد خود را به عنوان هنرمند جا بزند رو به مسخره کردن اصول و ارزشهای ما میآورد اتفاقی نیست.

دقت کردید که طی یکسال ونیم گذشته  گردن کشی ها در حوزه ی علوم انسانی و هنر از حد گذشته ؟

دفت کردید به لطف جنجال های رسانه ای اساتیدی که علیه نظام  قدم بر می دارد ، حاشیه ی امنیتشان بیشتر از بقیه اساتید است؟

تا بحال از خود پرسیده اید که  علت این حرمت شکنی ها روز افزون  چیست ؟

چرا همان هایی که از تصفیه های اول انقلاب سود برده اند ، حالا طلبکار انقلاب شده اند ؟

یادتان هست  بنیانگزار انقلاب اسلامی  امام خمینی ( رحمة الله علیه ) در وصیت نامه ی خودشان در مورد نشر فرهنگ اسلامی و پیام انقلاب چه فرمودند ؟

مگر قرار نبود که ما هنر و  سینمای ایران و اسلام را مبلغ باشیم ؟

مگر پیر جماران نفرمودند  که موجبات گسترش  اسلام و انقلاب و پیامشان در سطح جهان باشیم؟

مگر قرار نبود که ندای آزادیخواهی را در جهان فریاد کنیم ؟

چگونه است که امروز فریاد بردگی استکبار را با محکوم کردن پاسخ می دهید  !
آقایان !

مستحضرید که لزوما هر متخصص یا هنرمندی دارای شعور سیاسی نیست و تاریخ هم گواهست. هنرمندی که آگاهی سیاسی دارد با هنرمند سیاست زده زمین تا آسمان فرق دارد. هنرمندی که هنرش در خدمت شیطان و اذنابش بروز می کند مسلما خیر خواه انسان نخواهد بود.

سؤال ما اینست آقایان تهمت های این عده زبان دراز را نمی بینید به خودتان و نظام ؟

مگر نمی بینید که چگونه  به نظامی که با این دریده زبان ها با مهربانی رفتار میکند انگ مککارتیسم می زنند ؟

مگر نمی بینید سکوت شما را به حساب ضعفتان می گذارند و باز به شما و اصول نظام می تازند؟

شما را که به  رویکرد لیست سیاه متهم کرده اند ، دیگر از چه مسامحه می کنید ؟

شما که حالا به دیکتاتوری نداشته  و سرکوب نکرده محکومید دیگر از چه می ترسید ؟

بالاتر از سیاهی هم رنگی هست ؟

اینهمه سال  مسامحه چه نتیجه ی مقبولی داشت که هنوز در این پیچ می مانید ؟

مگر نمی بینید با رأفت نظام اسلامی چقدر دهان گشاد شده اند ؟

نمی بینید که از نظامی که در قبال خیانت و حماقت های آنها خرج کششان بوده ، طلبکارند ؟

بعضی اسامی که من در لیست امضا کنندگان نامه ی جدید اهالی خانه ی سینما دیدم ، بسیار در هنر بازیگری و کارگردانی تبحر دارند و موفق بودند و هستند ، اما یک سؤال مطرح است.

آقایان ! خانم ها ! اگر انقلاب نشده بود و خیلی از رقبای آنها از کشور نمی رفتند ، آنها الان کجای کار بودند ؟

البته این  سؤال شامل حال آقایی که زمانی مشاور هنری فرح بودند و هنوز به لطف همان اغماض انقلاب اسلامی مشغول فعالیت هستند ، کمتر می شود !

آن خواننده ی خوش صدایی که دم از دلسوزی برای مردم وطن می زند و برای آمریکا چهچهه می زند در هشت سال جنگ کجای کار بود ؟

زمانی که همین آمریکا به قاتل مسافران پرواز 655 جایزه می داد ، آقای خوش صدا کجا خفه خون گرفته بودند ؟

یعنی کور و کر بودند ؟

ان زمان که جوانان این سرزمین هشت سال جانانه و مردانه  در مقابل دشمن نامرد ایستادند این هنرمندان مدعی کجا مخفی شده بودند ؟

شما برای مردم بگویید ماجرای مک کارتی چیست ؟

آقای رییس خانه ی سینما که دم از مککارتیسم می زنند ، چقدر از ماجرای لیست سیاه مطلع اند ؟

آخر کجای آن تفتیش عقاید در ایران اجرا شده ؟

تصورشان این است که خودشان تنها هنرمندان این سرزمینند ؟

اگر این دو روها نباشند قحطی هنر گریبانگیر ما می شود ؟

خدا را گواه می گیرم که اگر آنها از این دایره خذف شوند ، نسل نویی ظهور خواهد کرد که چشمها را خیره خواهد کرد.

آقایان متولی فرهنگ !

مگر نمی دانید دیکتاتوری این اقلیت نان به نرخ روز خور زشت ترین نوع دیکتاتوریست !

از بیت المال همین مردم دادید خوردند  و حالا از همین مردم انتقام می خواهند ؟

از بودجه ی دولتی همین نظام به جایی رساندینشان که حالا عربده کش چهار راه هنر شدند ؟

مگر ارث پدرشان است ؟

آن دختر جو گیر و مادرش نمی دانند که  اگر نظام مککارتیسم در نظام اسلامی بود ،  نه تنها مجری ورزشی شبکه ی ملی سیما کس دیگری بود ، بلکه تهیه کنندگی کارگردانی را هم باید به خواب می دیدند

بی حیای و بی غیرتی را ندیدید که در خانه ی سینما موج می زند ؟

از خود پرسیده این که چرا آنها که از وضع موجود ناراضی هستند ، مثل باقی دوستان گریخته شان  دم مبارک را به کولشان نمیگذارند و زحمت کم نمی کنند ؟

غیر از این است که  بیش از هر جایی در این جا به آنها خوش میگذرد ؟

غیر از این ست که به لطف نا توانی متولیان امر هر روز دارند پروار تر از قبل می شوند ؟

غیر از این است که هنوز از برکات این انقلاب امرار معاش می کنند ؟

غیر از اینست که  بعضی از انها حقوق بگیر همین دولت مظلومند که بدترین جفا را در حقش نثار می کنند؟

این چه لیست سیاهی ست که آنها در آشکار ، نه در خفا هر چه می خواهند به اصول حاکمیت می تازند ،  به ارزش ها دهن کجی می کنند و بعد در اوج ترک تازی پیراهن چاک می کنند از ادعای مظلومیت ؟

این چه لیست سیاهی ست که این همه سال نتوانسته  زالو صفتانی که از خون دل ملت ارتزاق کرده اند و چاق شدند را از جسم این ملت جدا کند ؟

آقایان مسؤل در امور فرهنگ ! شما در قبال این آب و خاک و مردمش مسؤلید !

در قبال خون کسانی که برای حفظ اسلام و ایران جان دادند مسؤلید !

در قبال هر روزی که اینها از بیت المال بهره ای ببرند مسؤلید !

اینها داد محدودیت و فشار سر می دهند ؟ به حرفشان عمل کنید تا لا اقل حرفشان دروغ نشود

اصلا پیشرفت امروز هالیوود در همان تصفیه ی عقاید 60 سال پیش آنهاست .

اگر نبود آن ماجرا و قاطعیت مککارتی  ، آیا هالیوود می توانست به این جایگاه امروزش برسد ؟

آقایان ! اگر میخواهید موفق باشید باید جرأت خطر کردن را هم داشته باشید !

آنها در باطل خود جرأت و شهامت داشتند و به حق خود رسیدند ، اما شما در باطلتان سستید !

اگر جرأت ندارید ، جای خود را به کسی بدهید که بتواند نخاله های هنر را الک کند تا هنرمندان مظلومی که علیرغم هنر و تعهدشان زیر چرخ دنده های باند بازی له شدند  راهی برای بروز خود پیدا کنند.

تا ببینیم که آنهایی که نا عادلانه از گردونه ی مافیای هنر در ایران محو شدند ، می توانند انقلابی در سینمای نوین پدید بیاورند !

این ذهن های کپک زده را با تجربیات ناب و  موج نو ی حاصل از آن عوض کنید !

آنها لیاقتشان همان رضاخان میر پنج است که مثل سگ با آنها رفتار کند و  از ترس جلویش خود را خیس کنند !

لیاقتشان محمد رضاست که پیشرفتشان در گرو هنر زنانشان باشد در حرمسرای همایونی !

آنها را چه به عزت و احترام ؟

آنها چه می فهمند از احترام متقابل و انسانیت ؟

آنها هم فهمیدند که هر چه بیشتر به نظام بتازند نزد بعضی مسؤلین مسامحه گر محبوب تر می شوند !

زبان درازیشان از شکم سیری شان است و الا  چه کاری برای کمک به  باقی اهالی سینما و هنر کردند ؟

آقایان مسؤل !

باور کنید بازیگران و هنرمندانی که اول انقلاب از ایران خارج شدند بهتر بودند ! چه اینکه آنها آنقدر جروزه داشتند که حرفشان را بزنند و پای حرفشان بایستند ، اما اینها پشت پرده ی وفاداری هر از گاهی که وضع کشور را بحرانی دیدند از پشت سر خنجر کشیدند !

آقایان ! نفاق هنری را دریابید !

در اسلام نفاق حتی اگر در مسجد باشد زدودنی ست ، شما در چه مانده اید ؟

نفاق را از ریشه نزدید که اینگونه هر از گاهی میوه هایش را می بینید .

هنرمندی که جای پرورش روح انسانیت و زیبایی چهره ی کریه دنیا پرستی و وطن فروشی را به نمایش می گذارد سن نمایشش ایران نیست.

امروز اگر در مقابل این دهان گشادی ها سکوت کنید ، به دریده زبانی آنها کمک می کنید.

عرصه ی هنرو وسینمای ایران هوای تازه می خواهد ، این نفس های شوم و بوی ماندگی وتحجر می دهد .

در هر حال ما مسلمانیم و ایران اسلامی ، آمریکای لیبرالی نیست که از تفکری بترسد ، و نمی گوییم که مانند برخورد ناجوانمردانه ی مککارتی با این واپس گراها برخورد شود .

سؤاستفاده از هر عنوانی جرم است.

وقتی هنرمندی از محبوبیتش سؤ استفاده می کند و اقدام به فریب مردم میکند جرم نیست ؟

این مجرمان را محاکمه هم نکردید ، نکردید . اما از این به بعد همانطور که ادعا دارند با آنها  رفتار کنید. مگر نمی گوین محدودیت دارند و لیست سیاهی و تصفیه ای ؟ شما همان را نشانشان بدهید تا بفهمند رابطه ی یک من ماست با کره را.

همین !

راهش هم خیلی ساده و جوانمردانه است.

بهترین راه برخورد با این میهن فروشان  اینست که به حال خودشان وا بگذاریدشان. مختارند بروند به پارادایس و بهشت موعودشان یا بمانند در این همه سیاهی های مورد ادعایشان .

اما امتیازی از جیب نظام به آنها ندهید. نه اینکه  این افراد را بهره مند از امکانات جمهوری اسلامی کنید . آبشخورهای مالی این افراد مدعی را از بیت المال مسلمین قطع کنید.

این افراد که نظام را قبول ندارند مجوز های فعالیت هایشان را بروند از دولتهای محبوبشان بگیرند.

بگذارید در همان هوا تنفس کنند.

دست این افراد را از پروژه ها و امکانات ویژه ای که از بودجه ی ملی و دولتی هزینه می شود کوتاه کنید .

کرسی های استادی که بواسطه ی چند اثر تجربی و غیر آکادمیک کسب کردند را از آنها پس بگیرید.

تفتیش عقاید کار ما نیست و در دین ما مذموم ، اما به آنها که دریده زبانی می کنند هم قرار نیست مسامحه ای شود.

این افراد را از بازی در فیلم های تلویزیون ملی محروم کنید تا بروند در تلویزیون ملی بت هایشان بازی کنند.

اگرچه خوب میدانیم و می دانید که این صحنه خالی نمی ماند و  ما هنرمندان بسیاری داریم که به دور از تعلقات سیاسی و بی عقده می توانند رنگ تازه ای به این بوم خط خطی بزنند.

آقایان ! مسؤلین !

یک بار به هنرمندان متعهد  بایکوت شده ی این مافیا فرصت بدهید !

یکبار اعتماد کنید !

یک بار تجربه کنید !

یکبار جرأت به خرج دهید !

مرگ یکبار ، شیون یکبار  !

اگرچه معتقدم  مرگ  هنر پوسیده و مقلد ، تولد هنری نو و مرجع خواهد بود !

بار دیگر عرض می کنم ، در صورت هرگونه  کاهلی در برخورد با این خودفروختگان عواقب این مسامحه را خواهید دید.

قبل از اینکه در آن دنیا باید در محکمه عدل الهی پاسخگو باشید ، در این دنیا هم اعمالتان از چشم مردم دور نمی ماند.

والسلام من التتبع الهدی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها