بولتن نیوز، روزنامه شرق در شماره روز چهارشنبه خود با یکی از چهرههای ضدانقلاب که ارتباط نزدیکی با سازمان جاسوسی آمریکا دارد، گفتگویی در خصوص تحریمهای غرب علیه ایران انجام داده است.
این روزنامه که به تیم رسانه ای نزدیک به هاشمی رفسنجانی تعلق دارد، تریبونش در خصوص مذاکرات هستهای میان غرب و ایران و تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورمان را به "مهرداد عمادی" اختصاص داده و از وی به عنوان "مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا" یاد کرده است و البته از سمت واقعیاش نام نبرده است.
مهرداد عمادی گزارشگر بخش عملیات روانی سایت ها، نشریات و مهمتر از آن شبکه های تلویزیونی ضدانقلاب درباره تحریم های "کشنده" غرب است، وی در سال های اخیر دهها ساعت برنامه در "بی بی سی فارسی" با عنوان مجعول "مشاور اقتصادی" اجرا کرده است تا جایی که در ماجرای تحریم نفتی ایران به صورت لحظه ای به روی آنتن این شبکه انگلیسی می آمد و از وضعیت اسفبار ایران پس از اعمال این تحریم ها سخن می گفت.
عمادی در گزارش های متنوع خود تحریم های غرب علیه ایران را یک پیروزی بزرگ می داند و تاکید می کند که با این تحریم ها کار ایران تمام است! وی یکبار در جملهای تاریخی گفته بود: در مهرماه در ایران، گرسنگی در سطح کشورهای صحرای آفریقا خواهیم داشت.
او میگوید: "از روزی که کد سویفت از نهادهای مالی ایران گرفته شود، سیستم تجارت ایران دچار فلج شدید در تمام سطوح خواهد شد."
حالا مهرداد عمادی مورد سوال روزنامه شرق قرار می گیرد و وی تاجایی که جا دارد ایران را در موقعیت خطرناک و غیرقابل برگشتی می داند؛ شرق امروز اگر نسخه کاغذی بی بی سی فارسی نباشد دقیقا حرف های مورد علاقه اروپا و امریکا علیه ایران را منتشر کرده است.
عمادی به شرق می گوید: من پرصدمهترین اثر تحریمها را محروم شدن صنایع ایران از تکنولوژی پیشرفته روز میدانم که سبب شده صنعت ما در بعد بهرهوری نیروی کار رو به جلو نرود و توانش برای رقابت با اقتصادهای دیگر در بازارهای جهانی کم شود؛ باید گفت ما از بسیاری بازارها حذف شدیم.
مشکل مهرداد عمادی و روزنامه شرق در این پاراگراف این است که نه نگارنده و مصاحبه گیرنده روزنامه شرق درک درستی از تعریف بهره وری نیروی کار داشته و نه اینکه مهرداد عمادی آنچنان که خود می گوید و برخلاف نظر اتحادیه اروپا که سمت کارشناس اقتصادی را به وی داده است، دارای آنچنان درجه اجتهاد در علوم اقتصادی و مسائل اقتصاد سیاسی ایران است .
برای بهتر درک کردن این موضوع باید گفت طبق تعاریف آکادمیک عوامل موثر برای افزایش سطح بهره وری نیروی کار را میتوان چنین برشمرد:
در عصر حاضردیگر پیشرفت تکنولوژی بدون تحولات نیروی انسانی فاقد کارایی است و تزریق منابع مالی به عنوان فاکتور اصلی توسعه به شمار نمی آید بلکه تحولات و بهره وری نیروی انسانی با رشد خود سبب ارتقای سازمان ها و به تبع آن توسعه نظام های اقتصادی در جهان می شوند، به طوری که سرمایه های انسانی میزان سرمایه های مادی را تعیین می کنند. به جرأت می توان ادعا کرد که هر ماشینی در نهایت یک ظرفیت تعریف شده دارد که بیش از آن نمی توان انتظار داشت اما ظرفیت های انسان تا بی نهایت است و همچنین تا کنون هیچ فرایند تولیدی اختراع نشده است که به کار انسانی نیازمند نباشد.
ریشه و علل عقب افتادگی کشورهای توسعه نیافته بطور اساسی تحت تاثیر پدیده بهره وری پایین است. بنابراین رشد بالای بهره وری خصوصاً بهره وری نیروی انسانی همه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. استفاده صحیح از نیروی انسانی به مثابه ارزشمند ترین و بزرگترین ثروت هر جامعه به صورت مسئله ای حائز اهمیت مورد توجه دولت ها بوده است. به عبارت دیگر می توان گفت که انسان هم، هدف توسعه و هم عامل آن محسوب می شود و تحقق اهداف توسعه تا حد قابل توجهی به نحوه ی اداره و مدیریت این ثروت و منبع حیاتی بستگی یافته است. در این میان تجربه نشان داده است که کوچک سازی دولت ها و میدان دادن به بخش خصوصی و تعاونی و همزمان سبب صعود روند بهره وری و سرمایه گذاری، مشارکت و منابع انسانی می شود بنابراین بهره وری منابع انسانی یکی از رکن های مهم هر موسسه یا سازمان می باشد که البته بر خلاف نظر مهرداد عمادی و روزنامه شرق ارتباط معنی دارای با محروم شدن صنایع ایران از تکنولوژی پیشرفته ندارد!.
به واقع اینکه بر خلاف پندار برخی که مورد تایید روزنامه شرق هم هستند هر بهره وری ، بهره وری نیروی انسانی نیست و تحریم تکنولوژیک و صنعتی ایران هم رابطه ای به بهره وری نیروی کار ندارد.
بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشتهها مطرح میشود و بیشترین ضوابط و شرایط مربوط به بهره وری را میتوان در آنها مشاهده کرد. بهره وری ملی که مهم ترین عنصر بهره وری است از ارتباط بین دولت، اقتصاد، جغرافیا، جمعیت وفرهنگ بدست می آید که عموما به زبان ریاضیات ترجمه میشود وسپس نقطه بهینه آن بدست می آید.
همچنین برابر آموزه های آکادمیکی که هم در ایران و هم در اروپا و آمریکا تدریس می شود! و لازم می بینیم هم شرق و هم آقای مهرداد عمادی کارشناس اقتصادی محترم اتهادیه اروپا مطالعه فرمایند موانع بهبود بهرهوری است که اینها هم ربطی به تحریم تکنولوژی و صنعتی ندارد و عبارتند از:نداشتن اعتقاد و باور ملی به نتایج وفواید بهبود بهره وری، ترس از برخی نمودهای ظاهری بهره وری از جمله ترس از بیکاری، ناآگاهی عمومی نسبت به مفاهیم وجایگاه بهره وری، میزان اهمیت آن ونقش ووظایف افراد در این راستا، بی توجهی به فکرهای خلاق ومبتکر، عدم توجه به رشته های مدیریت، اقتصاد و حسابداری، مقاومت افراد در مقابل تغییرات وعدم تمایل به ترک برخی عادات، غرق شدن در روشها و تکنیکها و تغییر باورهای فکری، بلند پروازی وبی توجهی به مسائل به ظاهر کوچک وراه حلهای خرد، مشخص ننمودن متولی کار، ناهماهنگی ونبود هدایت ونظارت مناسب، ضعف تعهد اجرایی، عجله در حصول نتیجه، دخالتهای بی جای برخی کارشناسان در سایر حوزههای کاری واظهار نظرهای غیر کارشناسانه، عدم وجود کارشناسان خبره و یا عدم انگیزش آنها در ارزیابی سیستم و تجزیه و تحلیل و اندازه گیری بهره وری، برخورد مقطعی با موضوع بهره وری وناپیوستگی روند بهره وری.
نهایت اینکه بهبود و ارتقای بهرهوری مستلزم کوشش و تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه از سوی افراد و مسئولین ذیربط است که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییر محرکهها و روشهای انگیزشی کارکنان، بهبود نظامها، دستورالعملها، قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها، روشها، فناوری و غیره میشود نه آنچنان که مهرداد عمادی و روزنامه شرق به کشف آن نایل شده اند مربوط باشد به تحریمهای مالی و تکنولوژیک صنایع ایران.
مهرداد عمادی و روزنامه شرق در بخش دیگر ازمصاحبه منتشره، با دامن زدن به موضوع تحریمها به نکته مهمی اشاره می کنند و آن اینکه تحریمهای وضع شده بیشتر بر زندگی روزمره مردم تاثیر گذاشته چراکه با افزایش قیمت دلار، در واقع تاثیر تحریمها بر اقتصاد و معاش شهروندان ایرانی است. در واقع در این پاراگراف نویسنده و مصاحبه شونده اعتراف می کنند که غرب با ادامه تحریمها و فشارهای وارده به اقتصادایران سعی دارد ضمن فشاروارد کردن به بخش ضعیف و متوسط ، شرایط را هر چه بیشتر به این بخش از جامعه تنگ کرده و با ایجاد بیکاری و نارضایتی مصنوعی ، قشر متوسط جامعه را نسبت به مسولین حکومتی دلسر نمایند.
به واقع اینکه هدف از تحریمها چیزی نیست جز فشار هر چه بیشتر به مردم ایران برای اعتراض و تغییر در نظام و این مانند این است که برای اعتراف گرفتن و مجبور کردن شخص به عملی غیرقانونی، فرزند وی را تحت شکنجه قرار دهند. کاری به دور از انسانیت که امروز از سوی غرب به شدت دنبال می شود و رسانه های غرب با علم به آن و برخی رسانه های داخلی، دانسته یا ندانسته به تعریف وتمجید از آن می پردازند و از تحمل فشار توسط قشر ضعیف جامعه لذت می برند.
در ادامه مصاحبه منتشره از سوی شرق، مهرداد عمادی با بیان اینکه "باور شخصی من این است که اگر در نشست بغداد گام عملی و سریعی برای بیرون رفتن از بنبست برداشته نشود، شرایط فعلی هم ادامه نخواهد یافت و تحریمهای بعدی تعیین میشود" عملا نشان می دهد که برای او تنها چیزی که پر اهمیت است سرنگونی جمهوری اسلامی است و بس و عالمانه از فشار بیشتری به بخش کم درامد جامعه ابراز خرسندی می نماید.
عمادی در ادامه با ایراد بیاناتی کاملا متناقض در عین حال که می گوید: "تمامی پروژههای انرژی ما که شریک غربی، ژاپنی و کرهجنوبی داشتهاند لغو شدهاند و پس رفتهاند. سیستم بانکی ایران از سیستم بانکی جهانی و سوئیفت جدا شده است. چین، ژاپن، اتحادیه، هند و حتی ترکیه خرید نفت خود را از ایران کم کردهاند. میزان نفت ذخیره ناخواسته که نفت قابل صادرات است بالا رفته و ایران از تانکرها به عنوان انبار نفت استفاده میکند. ادامه می دهد " تولید صنعتی بسیار پایین آمده و ما کاملا به بازار بدون رقیب برای کالاهای چینی، هندی و مالزی تبدیل شدهایم."
نکته مهم در این پاراگراف این است که عمادی و روزنامه شرق به این موضوع توجه نکرده اند که به فرض اینکه تمامی این گفته ها درست باشد. پس چگونه بازار ایران که از سوی چین، ژاپن، اتحادیه اروپا، هند و حتی ترکیه مورد تحریم قرار گرفته و اینها خرید نفتشان را هم به شدت از ایران کم کرده اند. لطف کرده و بازارهای ایران را کاملا با کالاهای خود اشباع کرده اند!. اگر این طور است که از خداوند منان آرزو می کنیم برای این انفاق و بخشش این کشورها به اقتصاد ضعیف و درمانده و مردم مستحق و مستمند ما، به آنها خیر داده و در آن دنیا ایشان قرین رحمت نماید.
ضمنا عمادی به این موضوع پاسخ نداده که اگر نفت ایران مشکل فروش دارد و داخل تانکر نگهداری می شود، برای نگهداری ماهانه بیش ا از 74میلیون بشکه نفت که از ایران به خارج صادر می شود ( به جز میعانات گازی) چه تعداد تانکر و کشتی لازم است!!!.
همچنین با حسابی سر انگشتی به راحتی می توانیم دریابیم که در صورت در نظر گرفتن بهای 100 دلار در هر بشکه و فقط در قسمت فروش نفت، درامد حاص از فروش 900 میلیون بشکه نفتی ایران در سال چیزی بالغ بر 90 میلیارد دلار خواهدبود. سوال هر خواننده ای که به مصاحبه عمادی و روزنامه شرق دقت می کند ان است که ایا جمهوری اسلامی ایران برای گرفتن حدود 90 میلیلرد دلار در سال و یا پرداخت بخش از آن در بازارهای بین المللی از گاری و یا تریلی استفاده می کند!. یا به جز سویفت راه های دیگری هم برای تجارت بین الملل وجود دارد و از نظر کارشناس محترم اقتصادی اتهادیه اروپا مغفول مانده است!.
ضمنا نظر روزنامه شرق و کارشناس اقتصادی اتحادیه اروپا که می گویند تمام پروژه های نفتی و صنعتی ایران خوابیده است و جمهوری اسلامی ایران آچمز شده راجع به آخرین آمار اقتصادی ذیل که تنها مربوط به بخشی از صنعت ایران می شود چیست:
موسی سوری در سومین روز از نمایشگاه بین المللی صنعت نفت با بیان اینکه پیشرفت پالایشگاه خشکی فازهای 22 تا 24 از مرز 60 درصد عبور کرده و خرداد سال آینده جشن راه اندازی نخستین پالایشگاه فازهای 35 ماهه برگزار خواهد شد در مقایسه با روند توسعه فازهای پارس جنوبی گفت: فازهای 2 و 3 پارس جنوبی با گذشت 30 ماه از فعالیت خود، فازهای 4 و 5 در ماه سی و سوم، فازهای 6 تا 8 پارس جنوبی در ماه 51 و فاز 9 و 10 پارس جنوبی در ماه 53 به 30 درصد پیشرفت رسیده بودند. وی همچنین پیشرفت فازهای 13 و 22 تا 24 پارس جنوبی به ترتیب 41 و 47 درصد اعلام کرد.
موسی سوری فازهای 13 و 20 تا 24 را به عنوان فازهای پیشتاز در گروه فازهای 35 ماهه اعلام و تصریح کرد: پیشرفت این فازها در شانزده ماه به 30 درصد رسیده است که این مهم نشان می دهد سرعت متخصصان داخلی پارس جنوبی حدود 2 برابر بیشتر از پیمانکاران بین المللی بوده که در فازهای قدیمی پارس جنوبی فعالیت داشتند.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با بیان این که سال گذشته 12.4 میلیارد دلار سرمایه در پارس جنوبی جذب شد، گفت: امسال در بازبینی که بودجه پارس جنوبی صورت گرفت مقرر شد 22.8 میلیارد دلار به شرکت نفت و گاز پارس اختصاص یابد.
احمد قلعه بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز در این روز از اجرای بیش از 130 میلیارد دلار پروژه در دست اجرا در این شرکت خبر داد و گفت: سال گذشته بیش از 22.6 میلیارد دلار سرمایه برای اجرای پروژه ها جذب شد که نسبت به سال پیش از آن 16.7 درصد رشد داشته است.
و ......