رجانیوز: گروه فرهنگي- امير ابيلي- حاشيهها و جنجالهاي ابتداي سال سينماي ايران با همهي فوايد و مضراتش شايد در نظر بسياري تمام شده به نظر برسد، اما عوارض جانبياش اين روزها دامن فيلمهاي شاخص جبهه انقلاب را گرفته است و قطعا لطمات جبرانناپذيري به اين فيلمها خواهد زد. لطماتي كه متاسفانه در حاشيهي بحث و جدلهاي اين روزهاي برنامه هفت و تغيير تيم توليدكنندهاش دارد گم ميشود و كمتر كسي است كه به آن بپردازد.
بعد از دردسرها و جنجالهاي فراوان اكران نوروزي سينماها براي تيم مديريتي سازمان سينمايي و حملات مردم و رسانهها و خطباي جمعه به اشتباهات فاحش اين دوستان در سياستگذاريهاي سينمايي كشور، ظاهرا مديران دولتي سينما در يك اقدام منفعتطلبانه تصميم گرفتهاند كه در طول يكي دو ماه اخير جلوي اكران تمام فيلمهايي كه احتمال ايجاد حاشيه پيرامونشان وجود دارد را بگيرند و در عوض بصورت متوالي و كاملا بيبرنامه دست به اكران آثار شاخص جشنواره سال گذشته بزنند تا كمي آبها از آسياب بيفتد و جو ملتهب ايجاد شده پيرامون فيلمهاي مبتذل مورد حمايت مديران سازمان سينمايي كمي فروكش كند.
اكران «روزهاي زندگي» پرويز شيخطادي، بهترين فيلم جشنواره فجر گذشته و يكي از بهترين آثار دفاع مقدس تاريخ سينماي ايران، در بدترين زمان ممكن و به تعويق انداختن اكران آثار نازلي چون «تلفن همراه رئيس جمهور» و «برف روي كاجها» و.... به دليل احتمال حاشيهسازشدنشان دليليست بر اين مدعا. نكتهي مهمي هم كه بايد به آن توجه شود اين است كه مديران سينمايي كشور براي مصلحت و منفعت خود و همچنين فرارشان از زير انتقادات به حق مردم و رسانهها، دارند آثار شاخص جشنواره، به خصوص فيلمهاي مهم جبهه انقلاب را ذبح ميكنند تا براي فرار خود از زير بار فشارها چندماهي زمان بخرند.
اين درحالي است كه جناب شمقدري در اختتاميه جشنواره فجر وعده داده بودند كه: «لازم است در حوزه اکران یک آسیبشناسی شود و اکران بهتری را در سال بعد داشته باشیم. همین جا پیشنهاد میشود به فیلمهای برگزیده برای اکران عنایت بیشتری داشته باشیم.» بنابراين طبق اين فرمايش، جناب شمقدري يا فيلمي با 5 سيمرغ و دو ديپلم افتخار را جزو آثار برگزيده جشنواره نميدانند، يا نميدانند كه از اواخر ارديبهشت تا نيمه اول تير به دليل امتحانات مدارس و دانشگاهها و كنكور و.... جزو بدترين زمانهاي اكران عمومي فيلمهاست.
مسئلهي مهمتر اما اين است كه اين اقدام مديران سينما نهتنها باعث قرباني شدن فيلمهاي شاخص ميشود، بلكه فرصت اكران در بهترين زمان ممكن را نصيب همان آثار نازلي خواهد كرد كه سيل انتقادات دقيقا به خاطر توليد و اكران همان فيلمها متوجه سازمان سينمايي شده است، يعني مديران سينمايي براي فرار خودشان از مظان اتهام و همچنين فراري دادن كاسبان و شبهروشنفكران سينماي ايران از گزند انتقادات، حاضرند هم منافع كلي نظام را قرباني كنند، هم آثار شاخصي از جبهه انقلاب كه علاوه بر دريافت بيشترين جوايز جشنواره فجر، اميد فراواني هم براي فروش بالا در اكران عمومي دارند را ذبح نمايند.
نكتهي تاسفانگيزتر هم اين است كه با اين وضع اكران فيلمهاي دفاع مقدس و آثار ساخته شده توسط سينماگران ارزشي، دوستان مدير دولتي سينما در يك فرافكني و فرار به جلو آشكار حرف از عدم استقبال مخاطبان از اين آثار ميزنند. جواد شمقدري در افتتاحيه جشنواره عمار گفته است كه: « در سالهای اخیر از سینما انتقاد شد که شاید حق داشتند و عنوان میشد که سینما ناامن و از آن غیرخودیها شده است لذا ارزشیها سینما را رها کردند و دیگران جای آنها را گرفتند. در این باب حتی اگر چند تن از خودیها در صحنه هستند تحویل گرفته نمیشوند و امروز متاسفانه علیرغم حمایت ما از فیلم «33 روز» سالنها خالی است». ولي ايشان و باقي همكارانشان هيچگاه به اين مسئله اشاره نكرده و نميكنند كه همواره بدترين درورهي اكران را هم به اين فيلمها اختصاص دادهاند. دوستان انگار فراموش كردهاند كه «33روز» و «شب واقعه» و «گلوگاه شيطان» و......را يا در آخرين اكران سال سينمايي، چند روز مانده به آغاز جشنواره فجر، نمايش دادهاند، يا در قالب طرح «مخاطب خاص» در چند سانس محدود. همچنين هيچگاه اشارهاي به اين موضوع نميكنند كه اگر فيلمهاي جبهه فرهنگی انقلاب را در شرايط استاندارد اكران كنند مانند «اخراجيها» و «قلادههاي طلا» ركورددار فروش خواهند شد.
«روزهاي زندگي» آخرين ساختهي پرويز شيخطادي فيلميست كه قطعا در آينده از آن به عنوان چند فيلم برتر سينماي ايران در حوزه دفاع مقدس ياد خواهد شد، اما مديران دولتي سينما نهتنها به وظيفهشان براي ايجاد شرايطي استاندارد براي اكران و نمايش بهترين فيلم جشنوارهاي كه خودشان برزگار كردهاند عمل نكردند، بلكه با اكران اين فيلم در يكي از بدترين بازههاي زماني ممكن تمام سعي خود را در ذبح اين اثر به خرج دادند.
نكتهي اساسي و مهم اما اين است كه اكران متوالي فيلمهاي ارزشي نهتنها چيزي از بار اتهامات اين دوستان در حمايت ويژه از امثال حسين فرحبخش براي برخورداري از بهترين شرايط ساخت و اكران فيلمهاي نازل و مبتذلي مثل «خصوصي» كم نخواهد كرد، بلكه قرباني كردن فيلمهاي شاخص جبهه انقلاب به پاي سياستهاي غلط خودشان و همچنين براي اكران مناسب فيلمهاي سطح پائيني چون «تلفن همراه رئيس جمهور» و «برف روي كاجها» و .......كارنامهي كاري اين مديران انقلابي را پراشتباهتر از گذشته خواهد كرد.