گروه اقتصادی برهان/ وحید شقاقیشهری؛
زمانیکه طرح هدفمندی یارانهها در محافل عمومی مطرح شد دیدگاههای موافق
و مخالف بر سر نحوهی اجرای طرح مطرح گردید. با این حال آنچه تاکنون در
این طرح اتفاق افتاده عملاً کاهش یا حذف یارانهی تولیدکنندگان و انتقال
آن به طرف مصرفکننده بوده، لذا در این طرح نوعی انتقال و جابهجایی توزیع
یارانه از طرف تولید به طرف تقاضا و مصرف ملاک میباشد.
با این حال آنچه در اکثر کشورها تحت عنوان طرح هدفمندی یارانهها اجرا
شده، کاهش یا حذف یارانه از کالاهای غیرضرور یا با ضرورت مصرف کمتر به سمت
مایحتاج ضروری و کالاهای اساسی مردم بوده است. بنابراین آنچه تاکنون در
اقتصاد ایران اتفاق افتاده عملاً با هدف اصلاح الگوی توزیع و مصرف یارانه
بیشتر تطابق داشته و چندان سنخیتی با طرح هدفمندی یارانهها که در اکثر
اقتصادهای دنیا اجرا شده، نداشته است.
بنابراین به نوعی انحراف در تفسیر و برداشت طرح هدفمندی یارانهها از همان
آغاز، در محافل علمی و مدیریتی مشاهده شد و این طرح با این انحراف در
برداشت به صورت موجی در بین عموم مردم و مسؤٍولان از منظر نحوهی اجرا و
پیادهسازی بیشتر مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و چندان به خود
مفهومشناسی و نامگذاری این طرح توجهی نگردید، چراکه مناسبتر بود
عنوان دیگری بر روی این طرح انتخاب میشد؛ مانند تغییر الگوی توزیع
یارانهها.
انحراف دیگر در مرحلهی اجرا مشاهده میشود. هدف اصلی اجرای طرح هدفمندی
یارانهها در اکثر اقتصادهای جهان به نوعی آزادسازی اقتصادی و
تحرکبخشی به اقتصاد رقابتی با محوریت مدیریت بهینهی تولید و ارتقای
بهرهوری است. ولی با اجرای این طرح در کشور مشاهده میشود که عملاً بخش
تولید مورد غفلت واقع شده و بیشترین هزینه، بر دوش تولید گذاشته شده و از
سوی دیگر نیز با اقتصاد دستوری، افزایش قیمتهای بازاری کنترل شده است. در
واقع بهنظر میرسد اجرای این طرح در فاز اول، رکود تورمی را در اقتصاد
افزایش داده و به سوداگری در اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی غیر مولد بیشتر
دامن زدهاست.
در جمعبندی مطالب، پیشنهاد بنده برای تداوم اجرای طرح بدین صورت است که:
1. کنترل بیشتری بر روی قیمت کالاهای اساسی و ضروری مردم صورت گیرد و در صورت امکان، بخشی از کاهش یا حذف یارانهها به صورت یارانه آن هم به بخش تولید کالاهای ضروری منتقل گردد.
2. با توجه به نامگذاری سال جاری از سوی مقام معظم رهبری تحت عنوان تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی، چنانچه تصمیم بر اجرای فاز دوم طرح است، بخش تولید و سرمایهگذاری بیشتر مدنظر قرار بگیرد و بستههای حمایتی در قالب طرح مزبور با محوریت رونق اقتصاد مولد مصوب و اجرایی شود.
3. فضای سوداگری در بازار کنترل گردد و به نحوی سیاستگذاری شود که نقدینگی دردست مردم به بازارهای غیر مولد هدایت نشوند چرا که این بحث افزایش حباب گونه قیمتها را به دنبال خواهد داشت.
4. بازارهای مالی و سرمایهای در اقتصاد تقویت شده و توسعه یابند و گزینههای متنوعی برای سرمایهگذاری و جذب نقدینگی مردم درنظر گرفته شود.
5. به این طرح به صورت مجزا، مستقل و فارغ از دیگر سیاستهای اتخاذشده و رخدادهای اقتصادی و سیاسی نگاه نشود. به عبارت دیگر، این طرح به صورت تکبعدی ملاک اجرا نباشد و در قالب بسته اجرایی مدنظر قرار بگیرد، چراکه موفقیت هر طرحی نیازمند نگاه چندبعدی و همهجانبه است و در صورت عدم توجه و تحلیل جامع ممکن است اتخاذ سیاست دیگری، نتایج اجرای این طرح را خنثی یا حتی معکوس سازد.
6. آرامش و امنیت فضای اقتصادی مهمترین
سیاستی است که مدیریت کلان باید مدنظر قرار دهد. برای تأمین و تزریق بار
امنیت روانی به جامعه و سرمایهگذاران، از اتخاذ سیاستهای عجولانه و
شتابزده و تغییرات مکرر قوانین و سیاستها و تصمیمات جلوگیری شود.
7. فرهنگسازی نحوهی مصرف در دستور کار قرار بگیرد. اصلاح الگوی مصرف که
از سوی معظمله در قالب سیاستهای کلی نظام ابلاغ شده، تأثیر بسزایی در
موفقیت طرح هدفمندی یارانهها دارد و این امر نیازمند فرهنگسازی و
اقناعسازی است و باید با جدیت توسط مسؤولان، رسانههای جمعی و مطبوعات
دنبال شود.