روزنامه شرق نوشت: اين پيام خوشآمد غيرمنتظرانه درست زماني دريافت شد كه
خبرنگاران از هواپيماي پرواز بندرعباس-ابوموسي پياده شدند و بر آسفالت داغ
فرودگاه كوچك اين جزيره در قلب آبهاي خليجفارس گام گذاشتند.
البته
شبكه «ايرانسل» در ابوموسي آنتن نميدهد و فقط گهگاهي نشانهاي كوچك آنتن
تلفن همراهش بالا ميآمد و كمي بعد هم پنهان ميشد. اما در همين مدت اندك
پيام خوشآمدگويي «ايرانسل» با مضمون ورود به امارات را به گوشي خبرنگاران
رساند.
پيام خوشآمد به كشور «امارات متحده عربي» در حالي از سوي
شبكه «ايرانسل» به گوشيهاي تلفن همراه ارسال شد كه اين كشور در سواحل
جنوبي خليجفارس و در فاصله 60 كيلومتري از جزيره ابوموسي ادعاهايي مبني بر
مالكيت بر اين جزيره را دارد و چندي پيش نسبت به سفر استاني محمود
احمدينژاد به اين جزيره واكنشهاي بسيار تندي نشان داد.
در همين
حال آرش كرمبيگي مدير روابط عمومي ايرانسل در اينباره به شرق ميگويد:
«چون ايرانسل با اپراتور اماراتي «اتصالات» رومينگ به معناي گسترش سرويس
اتصال در مكاني غير از مكاني كه آن سرويس ثبت شده است، دارد وقتي كسي وارد
جزاير بشود شبكه اتصالات شما را در حوزه كشور امارات ميبيند و پيغام مشترك
خود را ارسال ميكند. اين مساله به دليل همپوشاني فضاي فركانسي است.»
پس
از ادعاهاي مقامات امارات بود كه هيات دولت جمهوري اسلامي ايران در قالب
مصوبهاي، ابوموسي را به عنوان منطقه نمونه گردشگري انتخاب و معرفي كرد.
مسوولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري هم اعلام كردند تلاشهاي خود را
براي رونق صنعت گردشگري در اين جزيره شتاب خواهند داد.
سفر
خبرنگاران به اين جزيره نيز اولين تور بازديد از ابوموسي نام گرفت چون پيش
از اين هيچ برنامهاي به اين شكل براي غيرساكنان جزيره صورت نميگرفت.
خبرنگاران حاضر در اين سفر از سوي معاونت گردشگري سازمان ميراث فرهنگي براي
بازديد از ابوموسي رفته بودند تا هم اين جزيره و جذابيتها و قابليتهايش
را از نزديك ببينند و هم شنواي وعدهها و برنامههاي مديران سازمان براي
اين منطقه نمونه گردشگري تازه تاسيس باشند.
رسيدن به ابوموسي تنها
از طريق هوايي و از مسير فرودگاه بينالمللي بندرعباس امكانپذير است:
خبرنگاران با پرواز ساعت 5:30 دقيقه تهران - بندرعباس با حدود 30 دقيقه
تاخير به اين شهر رفتند و پس از آن با پرواز ساعت 10:30 بندرعباس – ابوموسي
به جنوبيترين نقطه از خاك ايران پا نهادند. هر روز دو پرواز از بندرعباس
به ابوموسي انجام ميگيرد؛ يكي در ساعت هشت صبح و ديگري در ساعت 10:30
دقيقه. مدت زمان اين پروازها براي رسيدن به جزيره 35 دقيقه است. پروازهاي
برگشت از ابوموسي به بندرعباس هم حدود يك ساعت پس از رسيدن پروازهاي ورودي
انجام ميشود
اين پروازها براي ساكنان جزيره رايگان است اما هر شخص
در ماه سهميه محدودي براي سفر به بندرعباس خواهد داشت. ساكنان براي دريافت
سهميه و اعلام دليل سفر بايد تقاضاي خود را حدود دو هفته زودتر به
فرمانداري ابوموسي ارايه كرده و منتظر اعلام موافقت يا مخالفت فرمانداري
باشند. علاوه بر اين در شرايط كنوني سفر به ابوموسي براي ديگر ايرانيان
امكانپذير نيست، مگر در شرايطي كه مجوزهاي لازم را از استانداري و
فرمانداري هرمزگان و ابوموسي دريافت كرده و دليل موجهي براي سفر به اين
جزيره داشته باشند. وقتي هواپيما آماده نشستن در فرودگاه ابوموسي ميشود از
پنجره كه به جزيره نگاه كني، در سمت چپ باند فرودگاه و ضلع جنوبي جزيره
اندك خانههايي به رنگ كاهگلي ديده ميشود كه محل زندگي اتباع كشور امارات
است، در ضلع سمت راست هم كه ساختوسازها زياد است و ساختمانهاي دو، سه
طبقه ديده ميشود محل زندگي ايرانيان جزيره است.
بر سر در ورودي
فرودگاه ابوموسي هيچ تابلويي نصب نشده است. در فرودگاه بندرعباس هم براي
سفر به ابوموسي بليت ارايه نميشود و فقط كارت پرواز به شما ميدهند. در
كارت پروازها هم فقط نام شما، شماره پرواز و شماره صندلي نوشته شده است.
داخل فرودگاه هم هيچ نشانهاي كه به شما يادآوري كند الان در جزيره ابوموسي
هستيد، وجود ندارد. تنها بالاي قسمتي از ريل بار فرودگاه يك تابلو نقش
برجسته گلي بزرگ نصب شده كه روي آن خليجفارس، رستم، شعرهايی از فردوسي و
چند نشان ديگر ملي حكاكي شده است. تنها در نزديكي در خروجي سالن انتظار
فرودگاه تابلويي نصب شده كه آرم اداره بهزيستي شهرستان ابوموسي را در قسمت
بالاي سمت چپ خود داشت و روي آن نوشته بود: «اغلب معتادان، مواد را نخستين
بار در جمع دوستان مصرف كردهاند. دوست فرزند خود را بشناسيد. در 60 درصد
موارد، اعتياد با تعارف دوستان شروع ميشود. كميته فرهنگي شهرستان ابوموسي»
ابوموسی شهری مانند همه شهرها
با
خارج شدن از فرودگاه و تردد در خيابانهاي جزيره اگر آب و هواي گرم و شرجي
و نماي دريا در افق را به حساب نياوريم، ابوموسي هيچ تفاوتي با ديگر
شهرهاي كشور ندارد، طرح و نام تابلوهاي خيابانها، مدل و نوع ماشينهاي در
حال عبور و مرور (پرايد، پيكان، وانت پيكان و سايپا، پژو، موتوسيكلت و...)
نوع ساخت و ساز و جنس مصالح به كار رفته در ساختمانها و همه نشانههاي
ديگر شهر كوچك ابوموسي كاملا منطبق و مشابه اغلب شهرهاي ايران است. ساختمان
تازه ساختهشده دانشگاه پيام نور ابوموسي بزرگ است و معماري و نماي زيبايي
دارد. در طراحي آن از ويژگيهاي معماري ايراني مانند بادگير و پنجرههاي
طاقدار استفاده شده و نماي ساختمان تلفيقي از آجر زرد رنگ و سنگ سفيد است.
شماره پلاك اتومبيلهاي ابوموسي هم همان شماره شهر بندرعباس (84) مركز
استان هرمزگان بود. تعدادي از خودروهاي جزيره نيز پلاك منطقه آزاد قشم را
بر خود داشتند.
يكي از ساكنان ابوموسي كه كارمند دانشگاه پيامنور
جزيره است به «شرق» ميگويد: «در ابوموسي 34 اداره و دستگاه دولتي وجود
دارد كه به رتق و فتق امور مردم مشغول هستند، البته بعضي از ادارات تنها يك
كارمند دارند و همان يك نفر همه كارها را انجام ميدهد.» از او درباره
استادان دانشگاه ميپرسم و پاسخ اين است: « در دانشگاه سه رشته حقوق،
مديريت بازرگاني و مديريت جهانگردي تدريس ميشود؛ برخي استادان پروازي
هستند و از بندرعباس ميآيند. برخي ديگر هم كاركنان ساكن در جزيره هستند كه
در كنار آن تدريس هم ميكنند.»
سواحل آبی و تمیز
وسعت جزيره
چندان نيست كه گشت وگذار در آن وقت زيادي از شما بگيرد. خاك جزيره مشابه
خاك جزيره هرمز در بسياري از نقاط قرمز رنگ بود و در كنار آن و در نزديك
ساحل تپههاي شني سفيدرنگ ديده ميشد. ميزبانان، خبرنگاران را به بخشي از
ساحل جزيره بردند كه ساماندهي و نورپردازي شده و تعدادي آلاچيق چوبي در آن
احداث شده بود. با اينكه ساعت 11:40 را نشان ميداد، اما هواي ابوموسي در
مقايسه با گرماي 36 درجه و شرجي بندرعباس به وضوح خنكتر و مطبوع بود. آب
دريا هم به دليل قرار گرفتن جزيره در وسط خليجفارس به شكل غيرقابل وصفي
زلال، تميز و آبي و شفاف بود. آبهاي سواحل ابوموسي به ويژه از پنجره
هواپيما هنگام فرود در جزيره و برخاستن از آن تا دهها متر دورتر از ساحل
به دليل عمق كم و تميزي آب با رنگ آبي چشمنوازي خود را نشان ميداد. اين
قسمت از ساحل صخرهاي بود و وقتي پشت به دريا ميايستادي در سمت چپ
بلندترين نقطه جزيره كه به آن كوه حلوا گفته ميشود، ديده ميشد كه روي آن
سه آنتن مخابراتي نصب شده بود.
در سمت راست هم بلندي ديگري به چشم
ميآمد كه ارتفاع آن از كوه حلوا كمتر بود. روي اين بلندي هم يك تيربار ضد
هوايي و آنتن مخابراتي ديده ميشد. در همين محل فرصتي دست داد تا از «مهدي
دريانورد»، مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري هرمزگان پرسشهايي پيرامون
برنامههاي در دست اقدام براي بهبود وضعيت گردشگري ابوموسي بپرسم، آنگونه
كه اين مقام مسوول به شرق گفت؛ «تا چند وقت ديگر زيرساختهاي لازم براي اين
كار آغاز ميشود و در اين راستا برنامه اصلي ارايه تسهيلات و امكانات لازم
به بخش خصوصي براي ساخت ويلا خواهد بود.
به اعتقاد ما براي رونق
گردشگري ابوموسي ويلاسازي از سوي بخش خصوصي بيشتر و بهتر از هتلسازي جواب
ميدهد. علاوه بر اين سرمايهگذار خصوصي تنها با مشاركت و هماهنگي كميته
تخصصي كه در سازمان ميراث و گردشگري مستقر است ميتواند در جزيره ابوموسي
سرمايهگذاري كند.» علاوه بر این در ابوموسی تنها یک رستوران کوچک خانوادگی
وجود دارد.
پس از ديداري كوتاه از اين بخش از ساحل ساماندهي شده
ابوموسي نوبت به بازديد از شهر و زندگي مردم عادي جزيره ميرسد، قسمتي از
شهر كه بازارچه اصلي ابوموسي در آن واقع است قديميترين بخش شهر است،
بازارچه مستطيل شكل است و يك حياط مركزي دارد، تعدادي درخت در حياط كاشته
شده، در چهارسوي بازارچه مغازههايي واقع است، در آن ساعت از روز (ساعت
حدود 13) اغلب مغازهها بسته بودند و فقط يك ميوه فروشي كه تنها ميوهفروشي
شهر و متعلق به يكي از كاركنان شهرداري ابوموسي است باز بود، فروشنده دختر
خانمي جوان با چادري سياه بود، در اين مغازه همه نوع ميوه فروخته ميشد و
قيمتها تفاوت چنداني با بازار ديگر نقاط ايران نداشت و حتي از قيمتها در
تهران ارزانتر بود، قيمت فروش برخي ميوهها نصب شده بر تابلوي ميوه فروشي
ابوموسي در تاريخ 20 ارديبهشت: «سيب درختي قرمز و زرد 2000، بادمجان 650،
گوجه گلخانهاي 1200، موز 3000، پياز 200، سيب زميني 650، زردآلو 4500،
گوجه سبز 5000» (قيمتها به تومان است). با توجه به اينكه بار براي ابوموسي
از طريق هوايي فرستاده ميشود به نظر ميرسد اين قيمتها بسيار ارزان و
مناسب باشد يا دستكم ميتوان اينگونه گفت كه موج افسار گسيخته گراني و
تورم كه اين روزها در همه جاي ايران بازارها را تسخير كرده به ابوموسي
نرسيده است.
پرسوجو از وضعيت زندگي عربهاي ساكن در ابوموسي از
مسوولان و ساكنان جزيره نتيجه قاطع و روشني ندارد، آمارهايي كه گفته ميشد
به شدت متفاوت و عجيب بود، 100، 400 و كمتر از يك هزار نفر آماري بود كه از
تعداد آنها گفته ميشد، رفتن به محل زندگي عربها ممنوع بود حضور آنها در
سمتي كه ايرانيها زندگي ميكنند نيز ممنوع است، با اين حال آنها ميتوانند
از بيمارستان ابوموسي كه نام پارس را بر خود دارد استفاده كنند، آنگونه كه
تعدادي از ساكنين جزيره ميگويند؛ ساكنين قسمت عربي ابوموسي به كار خاصي
مشغول نيستند و گهگاهي ماهيگيري ميكنند، اما هرهفته خورد و خوراك و
مايحتاج ضروري زندگيشان به وسيله يك لنج كوچك باري از كشور امارات آورده
ميشود.
آنها همچنين اجازه ساختوساز جديد در جزيره را ندارند و
تنها ميتوانند خانههاي قديمي خود در جزيره را مرمت كنند، براي اين كار هم
بايد مجوز لازم را از فرمانداري و شهرداري ابوموسي دريافت كنند، مصالح
لازم براي مرمت را بايد با ارايه درخواست و اعلام دقيق مقدار و نوع مصالح
از شهرداري ابوموسي دريافت كنند. يكي از ايرانيان ساكن در ابوموسي در رابطه
با ساكنان قسمت عربنشين جزيره به شرق ميگويد: «بيشتر آنها هندي و
فيليپيني هستند و هيچ كاري انجام نميدهند، به دليل اينكه بيشتر عربهاي
بومي و اصلي ساكن جزيره براي شرايط بهتر زندگي به امارات رفتهاند دولت
امارات تنها براي آنكه اين قسمت از سكنه خالي نشود آنها را به جزيره
فرستاده است و هزينه زندگيشان را تامين ميكند و ماهانه مقرري معيني به
آنها ميدهد.»
البته جزيره ابوموسي با همه اين ويژگيها بيشتر به
منطقهاي نظامي ميماند اينگونه كه يكي از نظاميان ساكن در جزيره به شرق
ميگويد: «اين منطقه قابليتهاي زيادي براي گردشگري دارد اما در اصل نظامي
است، به همين دليل صدور مجوزهاي گردشگري و ورود و خروج گردشگر بايد به
تاييد فرماندهي كل نيروهاي مسلح و شورايعالي امنيت ملي برسد؛ با توجه به
موقعيت ويژه ابوموسي و بحثهايي كه پيرامون آن هست من فكر نكنم به اين زودي
شاهد اتفاق خاصي در زمينه گردشگري در اين جزيره باشيم. حتي به نظر من بهتر
است قابليتهاي نظامي جزيره افزايش پيدا كند، مسوولان هم پتانسيلشان را
روي قشم و كيش بگذارند و آنها را بيش از پيش رونق دهند.»