کد خبر: ۵۴۳۳۰۱
زمان انتشار: ۱۴:۰۷     ۰۵ اسفند ۱۴۰۳
در عصری که شکاف نسلی به عمیق‌ترین حالت خود رسیده، والدین با چالش‌های جدی در تربیت و ارتباط با فرزندان روبرو هستند. این راهنمای جامع، با ارائه راهکارهای علمی و عملی، به خانواده‌ها می‌آموزد چگونه بدون آسیب زدن به رابطه با فرزندان، نگرانی‌های خود را مدیریت کنند.

به گزارش پایگاه خبری 598، خانم دکتر حیدری، کارشناس تربیت و مشاور خانواده و نوجوان در برنامه «پرسمان تربیت» رادیو معارف به سؤالات والدین درباره «رمزگشایی از معمای نسل جدید» پاسخ داد که سه محور مهم این پرسش و پاسخ، «خودآگاهی»، « نحوه مواجه با تغییر پوشش فرزندان» و «بحران‌های روحی پس از ازدواج های ناموفق» و «دغدغه‌های بزرگ‌ترهای خانواده در مورد مواجه با تغییر پوشش فرزندان» با ارائه راهکارهای عملی، منبعی ارزشمند برای خانواده‌ها در مسیر تربیت نوجوانان است که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

 

* خودآگاهی یعنی چه و چگونه می‌تواند به رشد فردی و تصمیم‌گیری بهتر کمک کند

 

در همه انسان ها، خودِ واقعی شامل نقاط قوت و ضعف فرد می‌شود، اما خودآگاهی ابعاد متعددی دارد که در اینجا به‌صورت کلی به آنها اشاره می‌کنم، چراکه فرصت پرداختن مفصل به هر یک از این ابعاد در این برنامه وجود ندارد.

پس از خود واقعی، «خود آرمانی» قرار دارد. خود آرمانی همان آرزوها، رویاها و اهدافی است که فرد در زندگی به دنبال آنها می‌گردد؛ تصاویری که از آینده خود در ذهن می‌پروراند، مانند خانه‌ای که قصد دارد بسازد یا شغلی که خود را در آن تصور می‌کند.

«خودِ تاریک» یکی دیگر از ابعاد خودآگاهی است. این بخش از وجود فرد، شامل اسرار و زوایایی است که هنوز برای دیگران آشکار نشده و فرد آنها را بازگو نکرده است.

«خودِ معنوی» نیز از دیگر ابعاد خودآگاهی محسوب می‌شود. این بعد، به باورها و اعتقادات فرد درباره زندگی، دین و معنای هستی مربوط می‌شود.

در کنار آن، «خودِ اجتماعی» قرار دارد که به تصوری اشاره می‌کند که فرد از جایگاه خود در اجتماع دارد.

ممکن است یک مادر خانه‌دار، خود را آن‌چنان مؤثر بداند که بتواند فرزندانی پرورش دهد که نقش مهمی در جامعه ایفا کنند، درحالی‌که فردی دیگر، با وجود داشتن جایگاه مدیریتی، ارزش خود را پایین‌تر از آنچه هست ببیند و نتواند عملکرد مناسبی ارائه دهد.

«خودِ جنسی» نیز بخشی از خودآگاهی است که به درک فرد از هویت و تمایلات جنسی خود مربوط می‌شود.

در کنار آن، «خودِ فیزیکی» قرار دارد که به تصور فرد از ظاهر و ویژگی‌های جسمانی خود برمی‌گردد.

در دوران نوجوانی، این بعد از خودآگاهی تأثیر چشمگیری بر رفتارها دارد، مانند گرایش به انجام جراحی‌های زیبایی، پیروی از رژیم‌های خاص و تغییرات ظاهری با هدف بهبود تصویر فرد از خود.

اگر فرد بتواند تمام این ابعاد را بشناسد، یعنی خود واقعی، خود آرمانی، خود تاریک، خود معنوی، خود اجتماعی، خود جنسی و خود فیزیکی خود را درک کند، به سطحی از خودآگاهی خواهد رسید.

 

حال این پرسش مطرح می‌شود که هر فرد در کدام‌یک از این مراحل قرار دارد و تا چه حد این ابعاد را در خود شناسایی کرده است؟

ویژگی‌های روان‌شناختی که فرد را از دیگران متمایز می‌کند، می‌تواند او را در معرض آسیب‌های روانی قرار دهد یا از این آسیب‌ها دور کند.

برای مثال، آیا فرد برون‌گراست یا درون‌گرا؟ علایق و نیازهای او چگونه است؟ دیگران او را چگونه می‌بینند؟ نقش او در جامعه چیست و دیگران چه ارزیابی‌ای از او دارند؟

همچنین، فرد باید بتواند به این پرسش پاسخ دهد که مأموریت او در زندگی چیست و چه باورها و ارزش‌هایی برایش اهمیت دارند.

اگر فرد در خودآگاهی معنوی ضعف داشته باشد، ممکن است احساس گناه، اضطراب شدید و سرزنش مداوم را تجربه کند و در برخی موارد برای فرار از این احساسات به سمت رفتارهای ناسالم مانند مصرف مواد مخدر و سیگار سوق پیدا کند.

همچنین، میزان رضایت از ظاهر و ویژگی‌های جسمانی نیز در این خودآگاهی نقش مهمی ایفا می‌کند.

هرچه شناخت فرد از این ابعاد عمیق‌تر باشد و بتواند احساسات مثبت و منفی خود را شناسایی کند، احتمال دستیابی به رضایت بیشتر در زندگی افزایش می‌یابد.

شناخت نقاط قوت و ضعف و مهارت‌های فردی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا می‌تواند فرد را به سمت داشتن یک زندگی ارزشمند هدایت کند.

در نهایت، خودآگاهی شامل درک افکار، احساسات و رفتارها نیز می‌شود. به عبارت دیگر، افراد همان‌گونه رفتار می‌کنند که احساس می‌کنند و همان‌طور احساس می‌کنند که می‌اندیشند.

فردی که کمال‌گرا و جاه‌طلب است، در صورت از دست دادن کنترل اوضاع، دچار آشفتگی بیشتری خواهد شد.

بنابراین، میزان انعطاف‌پذیری و شناخت معیارهای فکری در فرایند اجتماعی شدن می‌تواند تأثیر بسزایی در اصلاح و بهبود باورها و افکار فرد داشته باشد.

در مسیر خودآگاهی، هر فرد باید این آمادگی را داشته باشد که در صورت لزوم، تغییرات کوچکی در باورهای خود ایجاد کند.

ممکن است فردی تا دیروز تصور می‌کرد که یک تفکر خاص درست است، اما امروز به این نتیجه برسد که آن تفکر نیاز به اصلاح دارد. این توانایی برای تغییر و تطبیق، یکی از نشانه‌های رشد و بلوغ خودآگاهی است.

 

* برخی والدین با تغییر پوشش فرزندانشان مواجه می‌شوند و نگران تأثیرات آن هستند. در چنین شرایطی چگونه می‌توان بدون آسیب به رابطه، ارزش‌های مدنظر را منتقل کرد؟

 

برای بررسی این موضوع، ابتدا باید یک آسیب‌شناسی دقیق انجام دهیم.

باید ببینیم دلیل کنار گذاشتن چادر از سوی این دختر خانم چیست.

آیا تحت تأثیر دوستانش قرار گرفته؟

آیا نگرش جدیدی نسبت به حجاب پیدا کرده که او را از استفاده از چادر منصرف کرده است؟

یا اینکه عواملی دیگر باعث این تغییر شده‌اند؟

 

درک دقیق دلیل این تصمیم اولین گام برای حل مسئله است، چرا که بدون شناخت علت، نمی‌توان راهکاری ارائه داد.

* یکی از عوامل ممکن، سختی استفاده از چادر است.

چادر ساده‌ای که مادران ما با مهارت و بدون نیاز به کش یا گیره از آن استفاده می‌کنند، ممکن است برای نسل جدید دشوار باشد.

شاید این دختر خانم هنوز مهارت لازم برای استفاده از چادر را ندارد و این موضوع باعث شده که از آن صرف‌نظر کند. در این صورت، می‌توان گزینه‌های جایگزین را بررسی کرد، مثلاً چادرهایی که استفاده از آن‌ها آسان‌تر است اما همچنان پوشش کامل را حفظ می‌کنند.

* عامل دیگر می‌تواند نگرشی باشد که او نسبت به حجاب پیدا کرده است.

اگر احساس کند که جامعه به او به‌عنوان فردی «عقب‌مانده» نگاه می‌کند، طبیعی است که تمایلی به استفاده از چادر نداشته باشد.

در این شرایط، باید اعتمادبه‌نفس او را در این زمینه تقویت کرد.

می‌توان نمونه‌هایی از زنان موفق و چادری را به او معرفی کرد، از جمله خانم دکتر لبافی، فوق تخصص زنان و زایمان، که فردی متدین و انقلابی است.

یا مثال‌هایی از دختران چادری موفق، مانند حنانه خرم‌دشتی، برنده المپیاد نجوم، که با چادر در سطح بین‌المللی مطرح شده است. هدف این است که دخترتان درک کند چادر مانعی برای پیشرفت نیست، بلکه مسئله‌ای شخصی و هویتی است.

* اگر این مسائل را با گفتگو نمی‌توان حل کرد، پیشنهاد می‌شود که با همکاری خود او به یک روان‌شناس مراجعه کنید.

این گفتگو باید در فضایی دوستانه و صمیمی صورت گیرد. می‌توانید به او بگویید: «من تو را دوست دارم و تو هم من را دوست داری. پس بیا با هم به روان‌شناس مراجعه کنیم تا این مسئله را حل کنیم.» در چنین فضایی، او نیز متوجه نگرانی‌های شما خواهد شد.

* یکی از دغدغه‌های مهم والدین در خانواده‌های مذهبی این است که حجاب دخترشان بر آینده او، از جمله خواستگاران متدین، تأثیر بگذارد.

مادرانی که دخترانشان حجاب ندارند، نگران‌اند که افراد شایسته‌ای برای ازدواج به سراغ آن‌ها نیایند.

درحالی‌که این مادران به خوبی از پاکی و نجابت دخترشان آگاه‌اند، اما معتقدند که ظاهر او پیامی اشتباه به دیگران منتقل می‌کند.

این نکته را می‌توان در قالب گفتگو با دختر مطرح کرد که: «هرچند تو فردی پاک و نجیب هستی، اما دیگران از ظاهر تو این پیام را دریافت نمی‌کنند.» آگاهی از این مسئله می‌تواند او را به بازنگری در انتخاب خود ترغیب کند.

نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، نبود استدلال قانع‌کننده درباره حجاب در میان خانواده‌ها و جامعه است.

بسیاری از والدین و مربیان تنها بر لزوم رعایت حجاب تأکید می‌کنند، بدون اینکه دلیل قانع‌کننده‌ای برای آن ارائه دهند.

درحالی‌که برای پذیرش هر امر مهمی، نیاز به باور و استدلال وجود دارد. همان‌طور که ما به نسخه پزشک اعتماد می‌کنیم و حتی نیمه‌شب برای مصرف دارو بیدار می‌شویم، چون به تأثیر آن باور داریم، پذیرش حجاب نیز نیازمند استدلالی قوی و روشن است.

در نتیجه، لازم است که ابتدا علت اصلی کنار گذاشتن چادر را شناسایی کنید. سپس، بسته به دلیل، با راهکارهای مناسب مانند تسهیل استفاده از چادر، تقویت اعتمادبه‌نفس، معرفی زنان موفق چادری، گفتگو در فضایی صمیمی و در صورت لزوم مراجعه به روان‌شناس، این چالش را مدیریت کنید.

در نهایت، باید استدلال منطقی و قانع‌کننده‌ای درباره ضرورت حجاب ارائه دهید تا این مسئله به یک باور درونی تبدیل شود.

 

 

* پس از یک ازدواج ناموفق، برخی افراد دچار بحران‌های روحی شدید می‌شوند. چگونه می‌توان از سلامت روانی فرد در چنین شرایطی حمایت کرد و به بهبود او کمک کرد؟

 

 

اولین نکته‌ای که تأکید می‌کنم، این است که همه والدین و اطرافیان باید موضوع افسردگی، افکار خودکشی یا حتی صحبت درباره آن را کاملاً جدی بگیرند.

اگر نوجوان یا فردی در اطراف شما بارها از ناامیدی سخن می‌گوید، قصد خودکشی را مطرح می‌کند یا علائم افسردگی شدیدی دارد، این مسئله را نادیده نگیرید.

در چنین شرایطی، بهترین اقدام معرفی فرد به یک مشاور متخصص است.

والدین نباید واکنش‌های شدید یا غیرمنتظره نشان دهند، بلکه باید درک کنند که این افکار از اختیار فرد خارج است و ناشی از فشارهای روحی و ناتوانی در حل مشکلات است.

* پس اولین گام این است که دختر شما تحت نظر یک مشاور یا روان‌پزشک قرار گیرد تا در صورت نیاز، از درمان‌های دارویی و جلسات درمانی مناسب بهره ببرد.

نکته مهم دیگر این است که طلاق، تجربه‌ای عمیق و دردناک است.

دومین گام این است که افراد برای بازگشت به ثبات روانی باید پنج مرحله سوگواری را طی کنند:

ابتدا انکار، سپس خشم، پس از آن چانه‌زنی و گفت‌وگوهای درونی در مورد اشتباهات احتمالی، سپس افسردگی، و در نهایت پذیرش و ورود به زندگی جدید.

هر فرد بسته به شرایط خود، این مراحل را در زمان‌های متفاوتی طی می‌کند.

بنابراین نباید انتظار داشت که دخترتان به‌سرعت از این بحران عبور کند. مراجعه به مشاور، کمک می‌کند تا مشخص شود که او در کدام مرحله از این فرایند قرار دارد و چگونه می‌توان به او یاری رساند.

* علاوه بر درمان تخصصی، برخی اقدامات حمایتی نیز می‌تواند تأثیر بسزایی در بهبود او داشته باشد. از جمله:

ورزش و فعالیت بدنی:

ورزش تأثیر مستقیمی بر بهبود وضعیت روحی دارد. پیشنهاد می‌شود که مادر و دختر با هم برنامه ورزشی داشته باشند، مثلاً پیاده‌روی کنند یا شنا را امتحان کنند.

اجتناب از سرزنش:

خانواده باید از سرزنش کردن و یادآوری مداوم اشتباهات گذشته پرهیز کنند. تکرار مداوم وقایع تلخ نه‌تنها کمکی به بهبود روحیه او نمی‌کند، بلکه می‌تواند روند درمان را دشوارتر کند.

تمرکز بر جنبه‌های مثبت:

به جای بازگویی سختی‌های گذشته، بر نکات مثبتی که از این تجربه حاصل شده تمرکز کنید. طلاق ممکن است در نگاه اول تلخ باشد، اما اگر ازدواجی اشتباه بوده، ادامه آن می‌توانست مشکلات بیشتری به همراه داشته باشد. تأکید بر این نکته که دخترتان اکنون فرصت‌های جدیدی در زندگی دارد، به او در پذیرش شرایط و امید به آینده کمک خواهد کرد.

حفظ ارتباط معنوی:

گرایش به معنویات و پناه بردن به خداوند متعال می‌تواند نقش مهمی در آرامش روحی او داشته باشد. تقویت ارتباط با خدا، امید به آینده را در او زنده نگاه می‌دارد.

در نهایت، باید زمان کافی به او داده شود تا احساسات خود را پردازش کند و به تعادل روانی برسد. حمایت خانواده، درک عمیق شرایط او و بهره‌گیری از مشاوره تخصصی، مسیر بهبود را هموار خواهد کرد.

 

 

* چگونه منِ مادربزرگ‌ می‌توانم بدون ایجاد تنش در خانواده، نگرانی‌های خود را درباره پوشش نوه‌هایم بیان کرده و تأثیرگذار باشم؟

 

 

قبل از هر چیز، دعا کردن برای فرزندان و نوه‌ها تأثیر معنوی زیادی دارد. اما در کنار این، باید به روش‌های عملی و علمی نیز توجه داشت.

پوشش، زبان اجتماعی افراد است و اگر به‌درستی انتخاب نشود، می‌تواند پیام‌های نامناسبی را به اطرافیان منتقل کند. به همین دلیل، لازم است نوجوانان را در این زمینه آگاه کرد.

لباس تأثیر بسزایی در ایجاد تصویر اجتماعی افراد دارد و پوشش نامناسب ممکن است باعث بروز مشکلاتی در ارتباطات اجتماعی و حتی امنیت شخصی آن‌ها شود.

بسیاری از لباس‌هایی که امروزه در رسانه‌ها و فضای مجازی تبلیغ می‌شوند، به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که اندام‌های بدن را برجسته‌تر کرده و بر جذابیت فیزیکی تأکید کنند. این امر می‌تواند زمینه‌ساز تحریک و قرار گرفتن در معرض آزارهای مختلف شود.

یکی دیگر از چالش‌های ناشی از پوشش نامناسب، احتمال ایجاد ارتباطات ناخواسته است.

فردی که لباس ساده و معقولی می‌پوشد، نسبت به فردی که لباس بحث‌برانگیز و جلب‌توجه‌کننده‌ای دارد، کمتر در معرض نگاه‌های کنجکاو یا برخوردهای نامناسب قرار می‌گیرد.

لباس‌ها، علاوه بر پوشش بدن، نقش رسانه‌ای دارند و پیامی را به دیگران منتقل می‌کنند. نوجوانان ممکن است متوجه نباشند که نوع پوشش آن‌ها، چه تأثیری بر برداشت دیگران از شخصیت و جایگاه اجتماعی‌شان دارد.

دوره نوجوانی با افزایش هورمون‌ها و میل به خودنمایی همراه است. بسیاری از نوجوانان برای یافتن هویت شخصی خود، جذب مد و لباس‌های خاص می‌شوند.

در این سن، ممکن است دختران از لباس‌هایی مانند شلوارهای پاره استفاده کنند تا از طریق مد، هویت خود را تعریف کنند.

به گفته اریکسون، جستجوی هویت یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این دوره است و نوع لباس پوشیدن، بخشی از این هویت را شکل می‌دهد.

اولین نکته این است که نباید انتظار داشت که بتوان برای نوجوان تصمیم‌گیری کرد. با تغییر شرایط اجتماعی و گسترش فضای مجازی، نوجوانان دیگر مانند گذشته، مطیع انتخاب‌های والدین نیستند.

زمانی بود که والدین هنگام خرید لباس برای فرزندان خود تصمیم می‌گرفتند و فرزندان نیز بدون اعتراض، همان لباس‌ها را می‌پوشیدند. اما اکنون نوجوانان تحت تأثیر تبلیغات و شبکه‌های اجتماعی، به‌شدت به سلیقه شخصی خود اهمیت می‌دهند. بنابراین، مهم‌ترین راهکار، افزایش آگاهی و صبوری است.

نباید مستقیماً از سلیقه نوجوان انتقاد کرد، زیرا این کار باعث لجبازی می‌شود. باید به او اجازه داد که در انتخاب لباس خود نظر بدهد، حتی اگر در ابتدا انتخاب‌هایش مناسب نباشد.

با این حال، باید تمام جوانب اجتماعی و خانوادگی پوشش را برای او توضیح داد. در این زمینه، همراهی والدین بسیار مهم است. اگر مادر یا پدر همراهی نکنند، متقاعد کردن نوجوان دشوارتر خواهد شد.

همچنین، به‌جای مسخره کردن یا تحقیر نوجوان، باید با مدارا و گفتگو، او را نسبت به اهمیت «مدیریت تصویر» آگاه کرد.

نوجوان باید متوجه شود که پوشش او به‌طور مداوم تصویری از او به اطرافیان ارائه می‌دهد.

این تصویر نه‌تنها بر حال، بلکه بر آینده، شخصیت، شغل و روابط اجتماعی او نیز تأثیر می‌گذارد.

ازآنجاکه او در یک جامعه زندگی می‌کند، باید نسبت به این تصویر حساس باشد و انتخاب‌های آگاهانه‌ای در زمینه پوشش داشته باشد.

همراهی، گفتگو و ایجاد درک مشترک، بهترین راهکار برای هدایت نوجوانان در مسیر صحیح است.

 

برای دانلود صوت گفت و گو اینجا را کلیک کنید

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها
نیازمندیها
09107726603 تماس یا پیام در پیام رسان های ایتا و تلگرام