پایگاه خبری 598: به واژه حیف و میل دقت کردهاید؟ مضمون این واژه، سوء استفاده و یا اتلاف منابع است. مثلا اگر مدیری دست کج باشد مصداق میل بیتالمال است ولی اگر به خاطر سیاستهای اشتباه و سوء مدیریت، سبب اتلاف منابع و کاهش بهره وری شود مصداق حیف است.
گرچه میل و مصادیق آن (نظیر اختلاس و ...) کاری بسیار ناپسند است اما آنچه برایم عجیب است این است که طی سالهای اخیر، سیاستهای اشتباه و حیفها ، صدها برابرِ میلها به کشور و ملت خسارت زده است اما برخلاف میلها که جامعه نسبت به آن شدیدا حساس است، نسبت به حیفها و خسارتهای کلان حاصل از آن، حساسیت چندانی وجود ندارد و به تبعش، کسی هم پاسخگوی این حیفها نیست!
برای آنکه کلیگویی نکرده باشم به دو مصداق اشاره میکنم: طی چند ماه اخیر، وزیر محترم اقتصاد با اتخاذ سیاستهای اشتباه و با شعار و ادعای حذف رانت ارزی، ارز نیمایی را حذف کرد اما این سیاست اشتباه سبب جهش بیسابقه ارز در بازار آزاد شد به نحوی که بیشترین جهش ارزی در ۱۰۰ روز اول دولتهای پس از انقلاب، در دولت فعلی و با سوء مدیریت بیسابقه ایشان اتفاق افتاده است. تا جایی که نرخ ارز که در شروع به کار ایشان حدود ۵۷ هزارتومان بود اکنون عدد ۸۰ هزار تومان را هم رد کرده است! معنایش آن است که سیاستهای اشتباه ایشان، ارزش پول ملی ما را طی حدود پنج ماه، بیش از ۳۰ درصد کاهش داده است و فیالواقع یک سوم داراییهای تک تک ما ایرانیان با سوء مدیریت و حیفهای ایشان، ظرف پنج ماه باد هوا شده است!
اگر خدای نکرده وزیر محترم اقتصاد، به جای حیف، از طریق میل و اختلاس، فقط یک هزارم این خسارت عظیم را به ما وارد کرده بود قطعا تاکنون بارها به مراجع قضایی و امنیتی احضار شده بود و احتمالا اکنون در بازداشت به سر میبرد اما عجیب است که اکنون که هزاران برابرِ میل، از طریق حیف به ما خسارت وارد کرده است کَک هیچ کس نمیگزد!
مثال دیگرش، سیاستهای اشتباه وزیر محترم راه در زمینه مسکن است. ایشان از مخالفان جدی افقیسازی و عرضه زمین به مردم است و چه زمانی که معاون وزیر بود (در دولتهای سابق) و چه اکنون که در مسند وزارت نشسته است، با سیاستهای انقباضی و عدم عرضه زمین به مردم، حیفها و خسارتهای زیادی به مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه وارد کرده است.
توضیح آنکه طبق مطالعات مبسوط انجام شده و با استناد به تجارب قبلی، زمان بهرهبرداری و اتمام پروژههای انبوهسازی و عمودیسازی، معمولا دو تا سه سال بیشتر از پروژههای افقی به طول میانجامد. معنایش آن است که اگر ایشان حاضر میشد که به جای عمودی سازی و فشردهسازی شهرها، زمین را به خود مردم واگذار کند تا خودشان با الگوهای یک یا دو طبقه خانهسازی کنند، زمان اتمام پروژهها به جای مثلا سه تا چهار سال، به یک تا دو سال کاهش پیدا میکرد.
واضح است که در کشوری که تورم سالیانهاش طی چند سال اخیر دائما چند ده درصد بوده، کوتاهتر کردن زمان اتمام پروژه چه اهمیتی برای مردم دارد. زیرا هر سال بهرهبرداری دیرتر از پروژههای مسکن به معنای تحمیل تورم چهل پنجاه درصدی و هزینههای بیشتر به متقاضیان است و لذا مثلا پروژهای که میشد دو سال پیش با الگوی افقی سازی با آوردهی چهارصد میلیون تومانی مردم تکمیلش کرد سال بعد با آوردهی حتی یک میلیارد تومانیِ مردم نیز تکمیل نخواهد شد! این نوع تحمیل چند صد درصدیِ هزینههای بیشتر به مردم، مصداق بارز حیف منابع ملت است که نتیجه مستقیم سوء مدیریت خانم وزیر است (چه اکنون و چه زمانی که معاون وزیر و دبیر شورای عالی شهرسازی بودند).
پس ایشان با سیاستهای اشتباهش به هر خانوادهای که متقاضی نهضت ملی مسکن است به طور متوسط چندصد میلیون تومان خسارت وارد کرده است. قطعا اگر ایشان خدای نکرده دست کج بود و یک هزارم این ارقام را میل کرده بود تاکنون بارها دادگاهی شده بود اما عجیب این است که اکنون که نه با میل، که با حیف، هزاران برابر خسارت بیشتری به مردم تحمیل کرده است کَک هیچ کس نمیگزد!
این چند سطر را نوشتم تا اولا از ملت شریف ایران استدعا نمایم تا همانقدر که نسبت به میل (اختلاس و کج دستی و ...) حساس هستند لااقل همانقدر هم نسبت به حیف حساس باشند؛ ثانیا به همکاران ارجمندم در مجلس متذکر شوم که سکوت ما در قبال این حیفها، به معنای شریک شدن ما در اتلاف منابع ملت است و بدیهی است که این نوع سکوت و همراهی با اتلاف منابع ملت و اجحاف به آنها چه عواقب اخروی در پی دارد...