جریان تکفیری – صهیونیستی تحریر الشام چنان در ایفای نقش یک اپوزیسیون متشخص و دارای هویت سیاسی قابل احترام در جهان ناشی و بی تجربه است که حتی نمی توان این جریان تازه به دوران رسیده را حتی با طالبان در افغانستان نیز مقایسه کرد، زیرا:
1- طالبان دارای حداقل دو دهه عقبه سیاسی علیرغم سوابق نه چندان خوشنامش می تواند ادعا کند که با آزمایش و خطا و بازخوانی رفتارها و مواضع سیاسی – اجتماعی خود توانسته است که آداب حکومت داری را در گذر زمان و با چنگ و دندان خود بدست آورد. البته باید توجه داشت که طلبان امروز هم، ادعای مستقل بودن هویتشان از غرب محل تردید است. غرب برای اینکه طالبان را مقبول جامعه افغانستان کند احتمالا برخی همراهی را در زمان اسقرار در کابل با ایشان کرده اند اما باید توجه داشت که در افغانستان هیچ دشمن قابل طرحی در برابر آنان وجود نداشت و مرزهایشان مورد تهدید و اشغال قرار نگرفته بود .
2- طالبان افغانستان را با تمامی زیر ساخت ها، ارتش و مظاهر اعمال حاکمیت سیاسی دوره حامد کرزای تمام و کمال بدست آوردند و چون بخوبی پی برده بودند که برای ماندن در قدرت باید از رفتارهای جنایتکارانه همچون داعش پرهیز کرده و به نیروهای مخالف خود امان نامه بدهد و کشورهای همسایه و ذی نفع در افغانستان را با رفتارها و مواضع سیاسی متعادل خود قانع کند که این طلبان طالبان دهه های قبل نیست و بجای زبان ترور و حشت و سلاح باید با زبان دیپلماسی با کشورهای همسایه و ذینفع در کشورش برخورد خواهد کردکه شرایط امنیتی امروز افغانستان می توانددر نگاهی حداقلی این امر را به اثبات برساند.
3- ایران بعنوان فعال ترین بازیگر سیاسی غرب آسیا که در محور مقاومت نیز نقش مهمی دارد که باید در تمامی معادلات کشورهای منطقه باید این نقش لحاظ گردد. سوریه امروز تمام زیر ساخت هایش نابود، ارتشش متلاشی و سیاستمدارانش فرار و عده ای تروریست اسلحه بدست که تلاش می کنند نقش ناجی را برای خود تعریف کنند امورات کشور را بدست گرفته اند و نه تنها با متجاوزان صهیونیستی و آمریکایی و تفکرات تجریه طلبانه به خاک سوریه تنش و چالشی ندارد بلکه جولانی با وقاحت تمام اعلام می کند که مردم دیگر نمی خواهند جنگ کنند .باید از وی پرسید ملتی که در حال فروپاشی و ابطال هویت سیاسی در روی نقشه کشورهاست واقعا چنین خواسته ای دارند ؟ یا اینکه تروریست های اجاره ای در حال تکمیل کردن پازل نابودی سوریه با چهره ای دمکراتیک هستند؟ آیا طالبان در افغانستان چنین رویه ای را تاکنون داشته اند؟ قطعا جواب منفی است.طالبان حیثیت سیاسی به معنای وسع کلمه را ندارد اما مانند: تکفیری های سوریه هم برای تجزیه کشورشان حرکتی نشان نداده اند.
4- تحریر الشام قطعا نماینده تمام مردم و حتی تمام معارضین سوریه و حتی تمام تروریست های سوریه هم نیست. گزارشات منتشره از داخل سوریه نشان می دهد که هم تروریست ها به قتل و غارت مردم و علویان و مخالفان خود ادامه می دهند و هم اینکه زمزمه های مخالفت با تروریست ها در گو.شه و کنار سوریه بگوش می رسد و اگر این امر در وسعت و عمق گسترش یابد شک نکنید که رهنمورد الهی رهبر معظم انقلاب در باره سوریه زودتر از آنچه که تصور می شود جامه عمل بخود خواهد گرفت. رصد حرکت های مردمی و عناصر مسلح میدانی می تواند این امر را بخوبی نشان دهد.
5- در حالی که بیش از دهها گروه مسلح در سوریه حضور دارند ظاهرا تحریرالشام به رهبری جولانی یا همان احمد الشرع کراواتی امروز وارث کاخ ها و منابع سوریه و حتی مورد پذیرش کشورهای پشتیبان تروریست ها قرار گرفته است باید توجه داشت که این وحدت و هماهنگی بین عناصر مسلح بسیار شکننده می باشد و نگاهی به ترکیب این گروهها هر لحظه امکان آغاز درگیری های وسیع را محتمل می سارد که در افغانستان بدلایل مختلفی حداقل تاکنون به عهده تعویق افتاده است با گذر زمان می تواند هم مقبولیت سیاسی بین کشورها و مشروعیت داخلی در افغانستان را برای طالبان داشته باشد امری که با کشتار و غارت و نابود کردن زیر ساخت ها و نبود یک دولت قانونی مقتدر و داشتن نیرو و امکانات اعمال حاکمیت در سوریه و نبود عرق ملی در میان تروریست ها چنین چشم اندازی را برای این کشور نمی توان دید.والسلام