به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، این روزها، همزمان با تهدیدات مداوم رژیم صهیونیستی و افزایش تنشها در منطقه، در داخل کشور شاهد آغاز دوباره بازی تکراری سیاست خارجی هستیم. در این بازی، هراسافکنی و ایجاد فضای اضطراب از سوی برخی اصلاح طلبان و جریانهای داخلی، همراه با زمزمههایی در خصوص ازسرگیری مذاکرات و ارائه برجامهای جدید، به عنوان تنها راهحل معرفی میشود.
این سناریو که بارها در گذشته تکرار شده، گویی هیچ گزینهای غیر از مذاکره و سازش با طرفهای خارجی وجود ندارد. در صورتی که تجربه دولت روحانی ثابت کرد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد:
" ...حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است. بیانات رهبر انقلاب در آخرین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت دوازدهم ۱۴۰۰/۰۵/۰۶ https://khl.ink/f/48356"
در یک چرخه آشنا، ظریف و تکراری؛
اسرائیل تهدیـد میکند!
ترامپ تحریــــــم میکند!
اصلاحطلب هراسافکنــی میکند!
اروپا در نقش ناجی میانجیگــری میکند!
برجام ۲، ۳، ۴... تنها مسیـــــر معرفی میشود...
رژیم صهونیستی، با تهدیدهای مداوم، تلاش میکند تنشها را در منطقه افزایش دهد.
آمریکا، به ویژه در دوران ترامپ، با سیاست فشار حداکثری و تحریمهای اقتصادی، چالشهای جدیدی را ایجاد میکند.
اصلاحطلبان در داخل، با برجستهسازی بحران و هراسافکنی، بر ضرورت مذاکره و سازش تأکید میکنند.
اروپا نیز در نقش ناجی وارد میدان شده و با شعار میانجیگری، راهحلهایی را پیشنهاد میدهد که عموماً در راستای حفظ منافع غربی است.
و در نهایت، "برجامهای ۲، ۳، ۴ و..." به عنوان تنها مسیر ممکن معرفی میشود.
این الگو بارها تکرار شده و صرفاً ابزاری برای تحمیل فشارهای بیشتر و کسب امتیاز از سوی طرفهای خارجی است. آیا زمان آن نرسیده که سیاستی متفاوت در پیش گرفته شود؟