به گزارش سرویس سواد رسانه پایگاه خبری 598، هنگامی که به موضوع جنگ رسانهای فکر میکنیم، تصور مقابله با شرکتهای چند صد میلیارد دلاری که سالها در زمینه نفوذ و عملیات روانی تجربه دارند، به نظر دشوار میرسد. اما همانطور که مجاهدان حماس با اراده و تفکر خود در میدان جنگ بر اسرائیل غلبه کردند، در عرصه افکار عمومی نیز موفق شدند دشمن را به چالش بکشند و تنها یک رسوایی جهانی برای اسرائیل به جا بگذارند. این پیروزی نشاندهنده قدرت ایمان و اراده است، حتی در نبود امکانات و زیرساختهای رسانهای.
عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به عنوان یکی از حوادث مهم منطقه به شمار میرود. پس از این عملیات اهمیت سواد رسانهای و نقش بسیار مهم رسانه در هدایت افکار عمومی بیش از پیش نمایان شد. درک اهمیت رسانه به لزوم آموزش سواد رسانهای میانجامد. در شرایطی که فضای رسانهای پر از اطلاعات نادرست، اخبار جعلی و تبلیغات جهتدار است، مخاطبان باید تواناییهای تحلیلی خود را تقویت کنند. مهارتهایی نظیر بررسی منابع معتبر، شناسایی شایعات، و تفکیک بین اخبار واقعی و جعلی به افراد کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند و از افتادن در دام ترفندهای رسانهای و جنگ روانی جلوگیری کنند.
یکی از چالشهای مهم، انتشار سریع اخبار بدون تأیید است. با گسترش شبکههای اجتماعی و سرعت بالای انتقال اطلاعات، کاربران بهراحتی در معرض حجم زیادی از محتواهای نادرست قرار میگیرند. در این میان، ابزارهای بررسی حقیقت (fact-checking) و استفاده از منابع معتبر و مستقل نقش مهمی ایفا میکنند. برای مثال، در حادثه ۷ اکتبر، بسیاری از اطلاعات ضدونقیض درباره درگیریها و طرفین مختلف از سوی رسانههای مختلف منتشر شد که نیاز به بررسی دقیق داشت.
افزایش سواد رسانهای بهعنوان یک مهارت ضروری برای مقابله با جنگ روانی و انتشار اطلاعات نادرست، به افراد و جوامع کمک میکند تا با دقت بیشتری به تحلیل حوادث بپردازند و از آسیبهای ناشی از اطلاعات گمراهکننده دوری کنند. در حوادثی مانند ۷ اکتبر، این مهارت نهتنها درک بهتر رویدادها را ممکن میسازد، بلکه به حفظ امنیت روانی و اجتماعی افراد نیز کمک میکند.
جنگ روانی حماس در عملیات ۷ اکتبر
ران شلایفر (Ron Schleifer) - متخصص جنگ روانی و رئیس «مرکز دفاع و ارتباطات آریل» اسرائیل - در کتاب "Psychological warfare in the context of the Arab-Israeli conflict" بر این نکته تأکید میکند که جنگ روانی از زمان قیمومیت بریتانیا در فلسطین تا مناقشات اخیر، به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی اسرائیل برای کنترل افکار عمومی عربها مورد استفاده قرار گرفته و اسرائیل به طور مداوم سعی کرده تا از این ابزار برای ایجاد شکاف در جبهه مخالفان و مدیریت تصویر خود در اذهان عمومی بهرهبرداری کند.
آنها همواره پس از هر عملیات نظامی یا تروریستی، یک عملیات روانی قدرتمند نیز به راه میاندازند تا مکمل اهداف اولیه شود؛ احساسات را جهت بدهد، تحلیلها را مخدوش سازد، افکار عمومی را به سمتی که میخواهند هدایت کند و زمینهساز عملیات آینده شود.
این عملیات روانی میتواند با هدف القای احساس شکست، حس تحقیر، سست کردن عزم مقاومت، از بین بردن اعتماد عمومی، فروپاشی روانی یا ایجاد تنش و تفرقه در جبهه مقابل باشد.
اما اینبار در عملیات ۷ اکتبر حماس توانست با بهرهگیری از عملیات روانی، ترس و ناآرامی را در میان مردم اسرائیل ایجاد کند. حماس با انتشار ویدئوها و تصاویر از درگیریها، توانست روایتسازی از وقایع را بهگونهای که خود میخواست انجام دهد و پس از آن با انتشار جنایات رژیم صهیونیستی توانست خوی وحشی گری این رژیم را نمایان کند و اجازه نداد اینبار رژیم اسرائیل افکار عمومی را به سمت خود منحرف کند.
حماس در عملیات ۷ اکتبر از چندین روش برای پیش برد عملیات روانی بهره برد. برخی از این روش ها شامل:
بررسی برخی نظریههای رسانهای در عملیات طوفانالاقصی
نظریههای تأثیر رسانه، از جمله نظریه برجستهسازی، تأکید دارند که رسانهها میتوانند توجه عمومی را به موضوعات خاصی جلب کنند. در عملیات طوفانالاقصی، رسانهها با برجستهسازی روایتهای حماس و نمایش تصاویر تأثیرگذار، احساس همدردی و نگرانی جهانی را تحریک کردند.
این نظریه بر این باور است که مردم بهدنبال استفاده از رسانهها برای تأمین نیازهای خود هستند. حماس با شناخت نیازهای عاطفی و سیاسی جامعه، به تولید محتوای رسانهای پرداخت که این نیازها را پاسخ میداد.
این نظریه بیان میکند که رسانهها واقعیت را شکل میدهند. حماس با کنترل روایتها و انتشار اطلاعات، سعی در ساختن یک واقعیت سیاسی و اجتماعی داشت که منافع مقاومت و مردم غزه را تأمین کند.
صرفنظر از عملیات نظامی طوفان الاقصی، عملیات رسانهای آن باید سرمشق فعالیتهای رسانهای نیروهای جبهه فرهنگی و رسانهای انقلاب اسلامی باشد. طوفان الاقصی همچون کلاس درسی است که حتما درسهای فراوانی برای ما دارد و خواهد داشت.