به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598-رضا احمدزاده/ عملیات وعده صادق ۱ و ۲، با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، بهعنوان یک اقدام استراتژیک و نمادین از سوی جمهوری اسلامی ایران شناخته شده است. ایشان تأکید کردهاند که اگر لازم باشد، این عملیاتها ادامهدار خواهد بود و ایران به وظیفه خود در این مسیر عمل خواهد کرد. در این زمینه، نکاتی حائز اهمیت وجود دارد که باید در تحلیل عملیاتهای احتمالی آینده مدنظر قرار گیرد:
تا زمانی که رژیم صهیونیستی و سیاستهای تجاوزگرانه آمریکا در منطقه بهصورت بیرحمانه ادامه دارد، شرایط جنگی نیز استمرار خواهد داشت. این وضعیت به دلایل متعددی از جمله نیاز آمریکا و متحدانش به حفظ وضعیت ناپایدار، به کشتارها و درگیریها ادامه خواهد داد. در چنین فضایی، منطقه به سمت تأمین نیازهای نظامی و دفاعی سوق داده میشود و صلح مسلح به شکل گستردهای وجود خواهد داشت. این شرایط، کشورهای منطقه را به افزایش توان نظامی و دفاعی خود ترغیب میکند.
کشورهای غربی و بهویژه آمریکا بهخوبی از توانمندیهای ایران و نقش استراتژیک آن در منطقه آگاهی دارند. صهیونیستها با عبور از خطوط قرمز ایران، بارها منافع ملی و انقلابی کشور را تهدید کردهاند. بنابراین، هرگونه حرکت علیه منافع ایران با پاسخی قاطع و کوبنده مواجه خواهد شد. ایران بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه، آماده است که به هرگونه تهدید و تجاوز بهشدت واکنش نشان دهد.
در صورت ادامه عملیاتهای دفاعی ایران علیه صهیونیستها، آینده عملیاتها پیچیدهتر و غافلگیرانهتر خواهد بود. در عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲، همچنان برخی از اجزای دیپلماسی حضور داشتند، اما در عملیاتهای آتی ممکن است این خطوط دیپلماتیک کاملاً حذف شوند. پیامدهای چنین تغییری بهشرح زیر است:
زمان و مکان عملیاتهای آینده نامشخص خواهد بود: عدم تعیین زمان و مکان عملیاتها به طرف مقابل امکان پیشبینی و اقدامات دفاعی را نخواهد داد. این موضوع باعث افزایش تلفات و تخریبهای احتمالی خواهد شد، چرا که دشمن قادر نخواهد بود تجهیزات، نیروی انسانی و زیرساختهای خود را محافظت کند.
گسترش اهداف عملیاتی: اگر در عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲ اهداف نظامی خاص و مناطق اشغالی هدف قرار گرفتند، در عملیاتهای آینده این محدودیتها برداشته خواهند شد. هر نقطهای که با منافع غرب و صهیونیستها مرتبط باشد، میتواند بهعنوان هدفی بالقوه در نظر گرفته شود، و این اهداف ممکن است شامل مناطق غیرنظامی و اقتصادی در سراسر جهان باشد.
گسترش جغرافیای میدان نبرد: در عملیاتهای آینده، محدوده جغرافیایی عملیاتها دیگر به مناطق مشخصی محدود نخواهد شد. این میدان نبرد میتواند به تمامی کشورها و مناطق استراتژیک در خشکی و دریا گسترش یابد، بهویژه مناطقی که شاهرگهای حیاتی اقتصادی و نظامی غرب را تحت تأثیر قرار میدهند. نمونههایی از این رویکرد را میتوان در اطلاعیههای نظامی کشورهای محور مقاومت مشاهده کرد.
کشورهای غربی و بهویژه آمریکا بهوضوح نشان دادهاند که زبان دیپلماسی را نمیفهمند و بیشتر با زور و قدرت ارتباط برقرار میکنند. در داخل کشورهایشان حمل سلاح آزاد است و هر از گاهی شاهد قتلعامهای جمعی هستیم، در سیاست خارجی نیز همین زبان را بهکار میگیرند. تجربههای تاریخی از ویتنام تا امروز نشان داده که هرگاه کشوری مقابل آنها با زور و مقاومت ایستاده، توانسته آنها را مهار کند.
نمونهای از این مسئله را میتوان در رفتار آمریکا نسبت به ایران دید. در حالیکه رئیسجمهور ایران تلاش داشت آمریکا را بهعنوان "برادر" خطاب کند، پاسخ آنها تحریمهای سنگین، بمباران و ترور فرماندهان نظامی ایران بود. این نشان میدهد که تعامل بدون قید و شرط و به هر قیمتی با غرب، به ضرر منافع ملی خواهد بود.
در نهایت، سیاستهای دفاعی و امنیتی ایران نشان میدهد که هرگونه تهدید علیه منافع کشور، با واکنشی قاطع مواجه خواهد شد. عملیاتهای آینده احتمالی ایران علیه رژیم صهیونیستی و دیگر متجاوزان، ممکن است با رویکردی غافلگیرانهتر، گستردهتر و بیرحمانهتر همراه باشد. از سوی دیگر، تجربه ثابت کرده که تعامل با غرب تنها زمانی به نتیجه میرسد که با قدرت و مقاومت همراه باشد.