کد خبر: ۵۴۰۳۱۹
زمان انتشار: ۰۹:۰۴     ۰۹ مهر ۱۴۰۳
وقتی ترسوها بهانه‌تراشی می‌کنند؛
روزنامه اصلاح‌طلب هم‌میهن با رویکردی محافظه‌کارانه، در گزارشی با تیتر "ارتقای سطح تنش" به بررسی حوادث پس از ترور اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله پرداخته است. این روزنامه با طرح این پرسش که آیا ایران توانایی واکنش به حملات اسرائیل را دارد، تلاش کرده است تا با برجسته‌سازی مشکلات داخلی، توجیهی برای عدم اقدام قاطعانه علیه اسرائیل ارائه دهد. تحلیلی که بیشتر از مقاومت، نشانه‌ای از هراس و وابستگی به قدرت‌های غربی به‌نظر می‌رسد.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، روزنامه اصلاح‌طلب «هم‌میهن» در گزارشی با عنوان "ارتقای سطح تنش" به موضوع ترورهای اخیر رهبران جبهه مقاومت، از جمله اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله، پرداخته و تحلیل کرده که در چنین شرایطی چه واکنشی از سوی ایران مناسب است.

این روزنامه با طرح این پرسش که آیا ایران توانایی واکنش به حملات اسرائیل را دارد، تلاش کرده است تا با برجسته‌سازی مشکلات داخلی، توجیهی برای عدم اقدام قاطعانه علیه اسرائیل ارائه دهد. تحلیلی که بیشتر از مقاومت، نشانه‌ای از هراس و وابستگی به قدرت‌های غربی به‌نظر می‌رسد.

تحلیلی از گزارش روزنامه هم‌میهن:

ضعف بازدارندگی: روزنامه با اشاره به تجربه عملیات "وعده صادق" و واکنش‌های اسرائیل، تأکید دارد که بازدارندگی مورد انتظار در عمل ایجاد نشده است، و هرگونه پاسخ تندتر از سوی ایران ممکن است باز هم به تداوم اقدامات اسرائیل منجر شود.

مقایسه توان نظامی: این گزارش با اشاره به تفاوت‌های توان هوایی ایران و اسرائیل، تردیدهایی در مورد توانایی ایران برای دفع حمله احتمالی اسرائیل مطرح می‌کند و به احتیاط در سطح حکمرانی کشور در این زمینه اشاره دارد.

مشکلات داخلی ایران: روزنامه هم‌میهن با برجسته کردن وضعیت اقتصادی ایران و مشکلات داخلی، به این نکته اشاره می‌کند که ایرانِ ۱۴۰۳ شرایط متفاوتی نسبت به دهه‌های گذشته دارد و ورود به یک جنگ مستقیم برای کشور هزینه‌بردار خواهد بود.

موقعیت بین‌المللی ایران: گزارش در ادامه تحلیل خود تأکید می‌کند که ایران نمی‌تواند از حمایت‌های تمام‌قد چین و روسیه در یک درگیری نظامی با اسرائیل بهره‌مند شود. چین به‌عنوان شریک تجاری بزرگ آمریکا و اسرائیل، منافع خود را در اولویت قرار می‌دهد و روسیه نیز درگیری‌های دیگری دارد که ممکن است ایران را بیش از پیش در مشکلات منطقه‌ای گرفتار کند.

این روزنامه با تأکید بر لزوم احتیاط و پرهیز از واکنش نظامی مستقیم، به‌نوعی نتیجه‌گیری می‌کند که ایران باید به‌جای واکنش نظامی، به دیپلماسی و مذاکرات برای کاهش تنش‌ها اتکا کند(!)، زیرا هرگونه اقدام نظامی می‌تواند پیامدهای گسترده و جبران‌ناپذیری در منطقه و برای ایران داشته باشد.

این تحلیل روزنامه اصلاح‌طلب به‌طور آشکارا نشان‌دهنده نوعی ترس و تسلیم‌طلبی در برابر قدرت‌های غربی و به‌ویژه آمریکا است. متن تلاش می‌کند از موضعی محافظه‌کارانه، بهانه‌ای برای اجتناب از پاسخ‌گویی به تجاوزات رژیم صهیونیستی و حمایت بی‌چون و چرای آن از ترورهای اخیر ارائه دهد.

در نوشتار زیر، نگاهی انتقادی به این دیدگاه خواهیم انداخت و به نقد ترس‌ها و نگرانی‌های مطرح‌شده خواهیم پرداخت؛ نگرانی‌هایی که برخلاف واقعیات تاریخی و منطقه‌ای، تنها به تقویت مواضع منفعلانه و پذیرش وضعیت تحمیلی منجر می‌شوند.

ترس از پاسخ نظامی: نویسنده به‌طور پیوسته از این هراس دارد که ایران در صورت واکنش نظامی به ترور سید حسن نصرالله یا دیگر رهبران مقاومت، با پاسخی شدیدتر از سوی اسرائیل و آمریکا مواجه شود. این نوع تحلیل به‌جای تقویت روحیه مقاومت، بیشتر به دنبال پذیرش وضعیت موجود و عقب‌نشینی در برابر تجاوزات است. در حالی که مقاومت و پایداری، جوهره انقلاب اسلامی است، این تحلیل به نحوی ضعیف و بی‌روح به مسائل نگاه می‌کند.

نادیده گرفتن توانایی‌های مقاومت: در بخشی از متن، نویسنده سعی می‌کند استدلال کند که حتی اگر ایران وارد یک جنگ مستقیم شود، قادر به مهار اسرائیل نخواهد بود و به سرعت به یک بحران منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل خواهد شد. این طرز فکر بیانگر نوعی ضعف استراتژیک است که توانمندی‌های جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت را نادیده می‌گیرد. تجربه‌های مقاومت، از جنگ ۳۳ روزه تا پیروزی‌های حماس، نشان داده که ایستادگی در برابر تجاوزات، بازدارندگی واقعی را ایجاد می‌کند.

نویسنده به نوعی هراس از واکنش‌های اسرائیل و آمریکا در برابر اقدامات نظامی ایران اشاره می‌کند و این تحلیل‌ها به جای تقویت روحیه مقاومت، به پذیرش وضعیت موجود منجر می‌شوند. با نادیده‌گرفتن توانمندی‌های جبهه مقاومت و اهمیت آرمان‌های انقلاب اسلامی، این تحلیل به شکل سطحی و ضعیف، خواسته‌های ملت ایران را تحریف کرده و به تسلیم در برابر قدرت‌های خارجی دعوت می‌کند.

تحلیل‌های سطحی و ضعیف درباره روابط بین‌الملل: متن به‌نحوی سطحی بیان می‌کند که روسیه و چین در صورت وقوع درگیری از ایران حمایت نخواهند کرد، در حالی که تحولات ژئوپلیتیک کنونی به‌وضوح نشان می‌دهند که رقابت‌های جهانی و منطقه‌ای به‌طور مداوم در حال تغییر است و ایران در محور مقاومت همواره از حمایت‌هایی برخوردار بوده است. این نگاه ساده‌انگارانه نشان‌دهنده نوعی تحلیل آبکی است که صرفاً به‌دنبال یافتن بهانه‌ای برای تسلیم است.

بی‌توجهی به جوهره مقاومت و آرمان‌های انقلاب: نویسنده به‌طور غیرمستقیم به این نکته اشاره می‌کند که ملت ایران و بخش غیرایدئولوژیک جامعه دیگر حامی سیاست‌های مقاومت نیستند. اما این ادعا نادرست است. روحیه مقاومت و پشتیبانی از محور مقاومت از اجزای اصلی هویت انقلاب اسلامی است. این تحلیل تلاش می‌کند تا خواسته‌ها و آرمان‌های ملت ایران را به گونه‌ای غیرواقعی و ضعیف به تصویر بکشد و این نشان‌دهنده عدم درک عمیق از فرهنگ مقاومت و ارزش‌های اسلامی است.

در نهایت، این مقاله بیشتر بیانگر نوعی آمریکاپرستی و ترس از مقابله با قدرت‌های غربی است. با تحلیل‌هایی سطحی و ضعیف، سعی دارد که مخاطبان را به این باور برساند که مقاومت در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی بی‌فایده است و تنها راه‌حل موجود، تسلیم در برابر قدرت‌های خارجی است. اما تجربه‌های متعدد نشان داده که تنها راه‌حل واقعی در برابر دشمنان، مقاومت و ایستادگی قاطعانه است.

گفتنی است نویسنده متن مذکور پس از ترور شهید هنیه در تهران نیز در همین روزنامه با تیترهای "ترور انحرافی" و "هشدار درباره واکنش شتاب‌زده ایران به اقدام اسرائیل" نوشته بود که این ترور عملیاتی روانی از سوی دشمن است و دولت باید برای تنش‌زدایی با کشورها، پاسخی به آن ندهد(!!). این رویکرد نشان‌دهنده هراس از واکنش‌های جدی و استمرار تحلیل‌های ضعیف و تسلیم‌طلبانه است.

بهانه‌تراشی در برابر تجاوز: چرا اصلاح‌طلبان از پاسخ به اسرائیل هراس دارند؟/ دیپلماسی با دشمن یا نسخه‌ای برای تسلیم شدن؟

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها