سرویس سیاسی پایگاه تحلیلی خبری ۵۹۸-رضا احمدزاده: هر چه که زمان میگذرد چهره برخی از سیاسیون علیرغم بارها دیده شدنشان هنوز هم میتواند سئوالاتی را در کارنامه و رزومه ایشان بوجود آورده و خواستار پاسخ به آن شد. در این نوشتار چند سئوال در باره محمد جواد ظریف مطرح خواهیم کرد و قصدمان این است که خواننده گرامی برای بدست آوردن پاسخهای آن خود به منابع مختلف فضای رسانهای مجازی ومکتوب مراجعه کند. این سئوالات بشرح ذیل عبارتند از:
۱- در باره بستر خانوادگی و تربیتی ایشان در دوران قبل انقلاب (شغل پدر و برادران و خواهران و...)
۲- فعالیتهای ایشان در دوران انقلاب اسلامی در دهه ۵۰ (تذکر این نکته که ایشان متولد سال ۱۳۳۸ شمسی است یعنی ایشان در ابتدای دهه ۵۰، ۱۲ ساله و در سال ۵۷، ۱۹ ساله بودند) در چه زمینههایی بوده و چه فعالیتهایی در راستای پیروزی انقلاب اسلامی و همگام با مردم انجام داده اند)
۳- ایشان چگونه و با طی چه مسیری ویزای تحصیلی به آمریکا را گرفتند و به آمریکا رفتند؟ شایان ذکر است که ایشان که در مدرسه علوی درس خوانده بودند پیش از پایان تحصیلات دبیرستانی راهی امریکا شد. علت این نیمه رها کردن تحصیلات دبیرستانی و رهسپار امریکا شدن آنهم با ویزای تحصیلی چگونه و به چه علت بوده است؟
۴- در برهههای زمانی دوران حضور در آمریکا چه نقشی در پیشبرد امور انقلاب داشته اند؟ (دوران سربازی/ شرکت در جبههای رزم، بروز حرکتهای تروریستی در اوایل دهه ۶۰ در کشور و حرکتهای تجریه طلبانه در برخی ناقط کشورو.)
۵- در سوم تیر ۱۳۸۱ به سمت رئیس نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در مقر مرکزی سازمان ملل متحد در نیویورک منصوب شد. چه مدتی در این سمت بوده و در چه سالی و به چه علت از این سمت کنار گذاشته شد؟
۶- طیب نیا وزیر اقتصاد روحانی در باره وی میگوید: من ظریف را ضعیفترین وزیر خارجه بعد از انقلاب میدانم. قویترین کارشناس؛ هر چیزی جای خودش را دارد، قویترین کارشناس، ضعیفترین وزیر (کیهان/ مورخه:۱۱ تیرماه ۱۴۰۳/ کدخبر: ۲۹۱۰۷۰). چگونه امروز بعنوان رئیس شورای راهبری دولت پزشکیان انتخاب میشود و تلخی ماجرا اینجاست که ظریف رئیس همان طیب نیایی میشود که آن عقیده را در باره وی دارد و در این شورای رئیس یکی از کمیتهها هم هست!
۷- شناخت اعضای باند موسوم به نیویورکیها و اقدامات و سرانجام اعضای آن و همچنین اقدامات ایشان بسیار راه گشا خواهد بود (مشرق/ ۲۰ مهرماه ۱۳۹۶ / کد خبر: ۷۸۴۵۵۳)
8- روند اقدامات باند نیویورکی های در سازمان ملل متحد در زمینه شناخت این جمع بسیار راه گشا خواهد بود. اشاره به یک سخن از ناصر نوبری رئيس وقت مركز بررسي راهبردي وزارت خارجه بسیار جالب است وی می گوید: استراتژي ظريف هم چيزي نبود مگر اعتمادسازي. خلاصه اين استراتژي هم همراهي با غرب جهت كسب اعتماد جهاني بود.كه نشان واضحي از وادادگي سياسي داشت به ما رسيد ما آن را رسماً رد كرديم. در آن ايام ما معتقد بوديم كه با انجام اين امر توسط ايران تمام امتيازها يا برگهاي برنده از دست ايران خارج شده و باز هم غرب از ميزان كم امتيازات ناراضي و خواهان امتيازات بيشتري مي شود. با اصرار خرازي بر تأييد نظر ظريف من به خطرات ناشي از تصويب اين استراتژي بر منافع ملي و امنيت كشور اشاره كردم اما با اصرار خرازي من اعلام كردم كه به عنوان اعتراض جلسه را ترك مي كنم. خرازي با عصبانيت اخراج و ممنوع الورود من از وزارت خارجه را اعلام كرد. من نيز در همان جا تأكيد كردم كه روزي فرا خواهد رسيد كه شما به موجب تصويب اين استراتژي بايد به ملت پاسخگو باشيد.( مشرق/ 19 مهرماه 1390/ کد خبر: 7169) . سئوال اینجاست که این نفرات هم اکنون نیز مصدر امور هستند یا خیر و آیا با استقرار دولت چهاردهم دوباره شاهد مهاجرت ایشان به وزارت خارجه و مناصب مهم با توجه به نقش ظریف در تشکیل دولت چهاردهم نخواهیم بود؟
در پایان و برای حسن ختام این نوشتار به سخن لیزا اندرسون ، رئیس دانشکده امور بینالملل دانشگاه کلمبیا اشاره می کنیم که چون محمد جواد ظریف به اندازهای در دانشگاهها، محافل عمومی سیاسی و اجتماعی حضور پیدا میکرد از وی پرسیده بود که آیا قصد شرکت در رقابتهای انتخاباتی آمریکا را دارد؟!! این سئوال بار معنایی زیادی هم به لحاظ شخصیت حقیقی و هم حقوقی دارد که پاسخ آن را خواننده محترم خود در فضای رسانه ای رصد خواهد کرد ( تابناک/۱۳ مرداد ۱۳۹۲).