کد خبر: ۵۳۸۷۵
زمان انتشار: ۱۳:۰۷     ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱
خبرگزاري دانشجو- پرويز شيخ طادي از كارگردان هاي نسل انقلاب سينماي ايران است كه هميشه در فيلم هايش حرفي براي گفتن داشته.
 
فيلم هاي شيخ طادي را كه نگاه كني مطمئن مي شوي كه براي تك تك آنها ساعت ها دغدغه و تعهد به شكل تصوير روي صحنه قرار گرفته.
 
آخرين فيلمش كه با عنوان «روزهاي زندگي» نشان سيمرغ را روي دستانش قرار داد حاصل روزها دغدغه فكري و نگاهي بود كه شيخ طادي براي پيوند زدن ماجراي بيمارستان‌هاي صحرايي دوران جنگ و به تصوير كشيدن عشقي موفق در تاريخ سينما رقم خورد.
 
وقتي قرار شد براي مصاحبه به محل كارش بروم كنجكاو بودم كه از نزديك ساختمان كار و خودش را نگاه كنم.
 
شيخ طادي آن قدر راحت و صميمي حرف زد كه دو ساعتي كه در دفتر كارش بودم  عين برق گذشت ...
 
 
در سال‌هاي ابتداي انقلاب در حوزه صنعتي فعاليت مي كردم/جهاد آن زمان خودكفايي در حوزه صنعت بود
 
من هيچ وقت فكر نمي‌كردم كه وارد فضاي سينما بشوم، اوايل انقلاب بحث خودكفايي بود و ما در فضاي صنعتي دنبال اين بوديم كه قطعات مورد نياز كشور را در حوزه صنعتي توليد كنيم، دور هم جمع مي‌شديم و كارهايي كه الان در حوزه فرهنگي انجام مي‌دهيم، آن زمان در حوزه صنعتي و خودكفايي انجام مي‌داديم.
 
 
 
 
اين كار ما مصادف شد با جنگ و در آن زمان هم جريان خودكفايي را حفظ مي‌كرديم و هم در جنگ مي‌جنگيديم.
خاطرم هست آن زمان ما از لحاظ صنعتي آنقدر ضعيف بوديم كه حتي ابزار ساده زندگي مانند ليوان را هم نمي‌توانستيم بسازيم و به همين دليل پيشرفت صنعت در آن زمان با عنوان جهاد مطرح بود.

روشنفكران متحجر با هر فكر جديد مخالفت مي كردند/حرف هاي آويني را نمي فهميدند
 
بعد از قطعنامه سال 68 وارد حوزه هنري شدم و احساس كردم بايد اتفاقات و جريان‌ها را در قالب فيلم ثبت كنم، در زمان جنگ دوربين‌ها كم بود و ثبت وقايع صورت نمي‌گرفت، آن زمان آويني تحت فشار بود و متاسفانه محبوبيت خاصي نداشت.

چرا كه هر فكر جديدي وارد مي‌شد، افراد سنتي قديمي و روشنفكران متحجر توان تحمل آن را نداشتند و به همين دليل حرف‌هاي آويني را نمي‌فهميدند.

رفاقت محكم بين من و حاتمي كيا/من در فيلم هاي ابراهيم آچار فرانسه بودم و همه كار مي كردم
 
خاطرم هست در آن زمان با حاتمي‌كيا آشنا شدم و فعاليت‌هايم را با ايشان شروع كردم، من در فيلم‌هاي حاتمي‌كيا همه كار انجام مي‌دادم در آن زمان تخصص‌ها آنقدر تفكيك شده نبود.
 
از كار تخصصي تا كار تداركات در فيلم حاتمي كيا به عهده من بود، در واقع هرجاي كار لنگ مي‌زد من آن كار را انجام مي‌دادم؛ حتي اگر بچه‌ها غذا نداشتند براي آنها غذا تهيه مي كردم.
 
از همان زمان بين من و حاتمي‌كيا رفاقت محكمي شكل گرفت، در فيلم‌هاي حاتمي‌كيا مانند يك نيروي آزاد به همه جا سرك مي‌كشيدم، حاتمي كيا از اين شيوه خوشش مي‌آمد.
 
 
 
خاطرم هست در فيلم «از كرخه تا راين» ابراهيم به من گفت: آلماني‌ها حرف نمي‌زنند و همكاري نمي‌كنند به من گفت برو توي شكمشان و ازشان حرف بكش!  و من با منطق آنها را وادار به حرف زدن كردم.
 
 خلاصه در فيلم‌هاي مختلف مثل «روبان قرمز»، «بوي پيراهن يوسف»، «برج مينو» حضور داشتم و در «موج مرده» حاتمي كيا هم بودم.

نگران بودم كه جوايز و هياهوها برايم حجاب شود و جلوي رشد من را بگيرد
 
در بين كارهاي حاتمي‌كيا، كليپ و فيلم كوتاه مي‌ساختم اما فعاليتم به شكلي نبود كه سرانجامش آزمون و خطا باشد، هدفم اين بود بودجه‌اي كه هزينه شده هدر نرود.

اولين كليپم از جشنواره رشد و از سينماي دفاع مقدس جايزه گرفت، از همان ابتدا با فضاي جايزه و سن آشنا بودم و نگران بودم كه جوايز و هياهوها برايم حجاب شود و جلوي رشد من را بگيرد.

جريان اقتصادي ناسالم فرهنگ را زمين گير كرد/سكولارهاي دروني و اسلام هاي ناقص در جامعه شدت گرفته
 
در اوايل انقلاب اتمسفر جامعه و فضايي كه در آن نفس مي كشيديم از لحاظ فرهنگي سالم بود، جريانات مسمومي كه الان وارد فضاي فرهنگي ما شده در آن زمان وجود نداشت.

متاسفانه الان اسلام‌هاي ناقص، سكولارهاي دروني و جريانات فرهنگي مسموم همه قشرهاي هنري را درگير كرده است.
 
در آن زمان سياسيون و دانشگاه‌هادر فضاي روشنفكري اسلامي نفس مي‌كشيدند؛جريانات چپ غالب نبود، جريان غالب اخلاق‌گرا بود.
 
هنرمند وقتي در آن فضا تنفس مي‌كرد سالم مي‌ماند، اما متاسفانه جريان اقتصادي ناسالم باعث شد حوزه فرهنگ هم از نظر سلامت متلاشي شود.

آقازاده ها باعث شكل گيري اختلاف طبقاتي شدند/فراگير شدن ارم كوكاكولا در جامعه نشان از چه بود
 
خاطرم هست اولين بار كه آرم كوكاكولا را پشت اتوبوس ها ديدم؛ احساس كردم اتفاق جديدي در حال رخ دادن است كه علاوه بر حوزه سياسي گريبان فرهنگ را هم گرفته، رشد اشرافي‌گري از حوزه مديران و دولتي‌ها وارد جامعه شد.
 
آقازاده‌ها با پول‌هاي بادآورده در سطح جامعه رفتارهاي داشتند كه اين رفتارها باعث شكل‌گيري اختلاف طبقاتي شد.
 
مديران و دولتي‌ها در آن زمان توجه نكردند كه چه اتفاقي در حال رخ دادن است، اين اشرافي گري و راحت طلبي باعث مي‌شد كه اين افراد با توجيهات مذهبي كه خداوند مخالفتي براي راحت زندگي كردن ما ندارد باعث  تبديل معناي مسكن به كاخ بشوند.

برخي روحانيون به دنبال كسب سرمايه رفتند/ در سينما نگاه هاليوودي حاكم شد كه سينما بايد خودش پول خودش را دربياورد.
 
روحاني‌ها وارد حوزه سرمايه‌داري شدند و ساده زيستي خودشان را فراموش كردند؛ اگر هنرمند در حال حاضر چيزي را درو مي‌كند حاصل اين جريان سياسي است.
 
 
 
مسير اخلاق گراي هنر و وحدتي كه در ابتداي انقلاب وجود داشت چند افقي شد و اين فاصله در سال‌هاي بعد به كيلومترها رسيد.
 
حكومت سرمايه‌داري در همه حوزه‌ها اتفاق افتاد و در سينما نگاه صنعتي شد، در واقع از سينما به عنوان ابزاري استفاده كردند براي كسب درآمد و اين نگاه هاليوودي حاكم شد كه سينما بايد خودش پول خودش را دربياورد.
 
فيلم سازان بدون مشورت با كارشناس اجازه ورود به محتواهاي تخصصي ندارند/ مسئولين بايد به اين موضوعات دقت كنند
 
مسئله‌اي كه الان بين كارگردانان ما دامن‌گير است اين است كه اين افراد گمان مي‌كنند در هندسه فيلم‌سازي با علوم ديگر برخورد و تلاقي وجود ندارد.

فيلم‌سازهاي ما انباشت توهم‌هايشان را جابه جا مي‌كنند و پديده وهم را با تخيل اشتباه گرفته‌اند، فيلم‌ساز به خودش اجازه مي‌دهد وارد هرحوزه‌اي بشود و هيچ فيلتري وجود ندارد كه براي ساخت فيلم‌ها در حيطه‌هاي مختلف محدوديت قائل شود.
  
جلوي ساخت فيلم هاي عشق مثلثي و مربعي بايد گرفته شود/براي جلوگيري از ورود سرمايه داري به سينما دولت بايد كارگردانان را تامين كند
 
اگر فيلمسازي در حيطه طلاق مي‌خواهد فيلم بسازد؛ نبايد يك پرونده جذاب پيدا كند و براي جذب مخاطب از اين اصطلاحات عشق مثلثي و مربعي استفاده كند تا فيلم به فروش برسد.
 
ممكن است يك فيلمساز از لحاظ مهارت در سطح الف باشد اما تخصصش در زمينه توليد فيلم اجتماعي كافي نباشد.
 
هيچ گروه كارشناسي در سيستم سينمايي ما وجود ندارد كه اين نقص‌ها را بررسي كند، علت اين اشتباهات به خاطر همان جريان سرمايه داري در سينماها است كه معتقد است سينما خودش بايد نانش را در بياورد.
 
در حالي كه نان كارگردانان را دولت بايد بپردازد در همه دنيا براي فرهنگ سوبسيد ميدهند

سيلي در دولت هاي سرمايه  در ايران شكل گرفت كه داردخانه ها را يكي يكي خراب مي كند
 
يك سيلي دو دولت سرمايه‌داري در ايران راه انداختند كه همه خانه‌ها را يكي يكي خراب مي‌كند و ما فقط ايستاديم و فرياد مي‌زنيم.
 
سينما در حال نابود شدن است، 300 هزار ميليارد اختلاس مي‌شود، رئيس بانكي فرار مي‌كند، آقازاده‌اي به خارج از كشور مي‌رود، اينها همه پيامدهاي تفكر سرمايه‌داري است كه در حال نابودي فرهنگ ماست.

 
 

هيچ مديري از من براي ساخته هايم تقدير نكرده/بخش مهمي از انرژي ما براي قانع كردن مديران و عملياتي شدن طرح ها از بين مي رود
 
فيلم‌هاي من هيچ‌كدام سفارشي نبوده و هيچ مديري از من تقدير و يا توجه خاصي كه باعث پيشرفت كار من بشود نداشته.
 
من كارهايم را به سختي و چريكي ساختم، در حدي كه آسيب‌هاي جسمي زيادي به من و گروهم در هر كاري وارد شده است.
 
مديران دولتي براي كار ساختن بخش مهمي از انرژي ما را براي قانع ساختن طرح‌ها از بين مي‌برند.

افسار نظام فرهنگي كشور ما دست كارشناسان نيست/مسئولين جديد ارشاد كه داعيه دار ارزش ها هستند بايد پاسخ گو باشند
 
افسار نظام فرهنگي كشور ما دست كارشناسان نيست، دست افرادي است كه صلاحيت ندارند، اينكه چه فيلمي بايد در نوروز اكران مي‌شد، با نگاه سرمايه‌داري از جانب مسئولين اتفاق افتاد.
 
ما چند بار گفتيم كه بايد فيلم‌هاي ارزشي در زمان عيد اكران شود به نظر من مسئولين ارشاد بايد در برابر ادعاهاي كه بر عليه مسئولين قبلي داشتند پاسخگو باشند.
 
چرا كه اين ها، داعيه‌دار ارزش وحرف‌هاي جديدي بودند. اما در همين دولت فيلم‌هاي سخيف و فيلم‌هاي نازل با نگاه غيركارشناسانه توليد مي‌شود كه اين حاصل سياست‌گذاري غلط است.
 
 
مجوزدهي‌ها بايد به شكلي هدايت شود كه صاحبان فكر در كميته‌هاي تخصصي نظر بدهند و از كارشناسان براي فرآيند مجوز دهي استفاده شود.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها