به گزارش
پایگاه خبری 598، به نقل از کیهان، مدعیان اصلاحات ـ اعتدال که دولت را شرکت سهامی احزاب پنداشتهاند، در حال خبرسازی و گروکشی برای کسب سهم بیشتر در کابینه دولت جدید هستند و از دولت توقع پست و مقام دارند.
در همین شرایط، روزنامه هم میهن ارگان رسانهای حلقه خاتمی در ستاد پزشکیان گزارش داده بود: مسعود پزشکیان در زمینه انتخاب وزرای پیشنهادی خود به مجلس تصمیم به تشکیل شورای موقت راهبردی دارد که مقرر است اعضای پنج کمیته را به او معرفی کنند.
کمیتههای سیاست داخلی و خارجی به ریاست محمدجواد ظریف، اقتصادی به ریاست علی طیبنیا، اجتماعی به ریاست علی ربیعی، زیربنایی به ریاست علی عبدالعلیزاده، فرهنگی به ریاست سیدرضا صالحیامیری.
به دنبال آن، جواد آذری جهرمی، از «کاسبی پست» خبر داد و نوشت: «چرا این اخبار دست به دست میشود؟ عدهای از شوق خدمت! حاضرند هر وعدهای به هر کسی بدهند تا مثلاً وزیر شوند. عدهای هم طالب این وعدههایند و امروز، روز کاسبی آنهاست. لذا با خبرسازی، این بازار مکاره فاسد شکل میگیرد.»
چند روز پس این ماجرا، خبری مبنی بر انتصاب ظریف به عنوان «رئیس شورای راهبری دوره انتقال دولت چهاردهم» منتشر شد و این در شرایطی است که ظریف به عنوان یکی از معماران برجام و اعتماد کنندگان به آمریکا گفته بود؛ «تعامل با غرب اعتبارش را در ایران از دست داده است. مردم دیگر به تعامل با جامعه جهانی توجهی ندارند. بنابراین، تعامل اعتبارش را از دست داده و به تبع آن، من نیز در حال از دست دادن اعتبارم هستم.»
وی که در برجام با دادن امتیازات نقد و گرفتن وعدههای نسیه و عدم رعایت قواعد نگارش توافق، به همراه دیگر بانیان آن، خسارات جدی به کشور وارد کردند، در نشست وزیران خارجه 1+5 و ایران گفته بود: «بیست ماه پس از انعقاد برجام، نمیتوانیم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم.» ظریف در سفر به آلمان با مشکل عدم ارائه بنزین به هواپیمایش مواجه شد و دولت آمریکا پس از انعقاد برجام نامزد ویژه روحانی برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل را دیپورت کرد و به وی ویزا نداد.
وزیر امور خارجه دولت روحانی تصریح کرده بود که توافق با آمريکا بهاندازه جوهر روي کاغذ هم ارزش ندارد.
در این میان، علی طیبنیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی در دولت اول روحانی که از وی به عنوان نامزد تصدی معاون اولی رئیسجمهور یا وزیر اقتصاد یاد میشود، چند هفته قبل سر کلاس درس دانشگاه تهران گفته بود: «ایشان فردا رئیسجمهور بشود، ظریف را میخواهد به عنوان وزیر خارجه معرفی کند؛ حتماً مجلس رای نخواهد داد. بگذریم از اینکه من، ظریف رو ضعیفترین وزیر خارجه بعد از انقلاب میدانم. قویترین کارشناس، هر چیزی جای خودش را دارد. قویترین کارشناس، ضعیفترین وزیر خارجه! دوره آقای ظریف، روابط خارجی ما افتضاح بود خصوصاً روابط منطقهای! ایشان اصلاً آدم اجرائی نیست. قائممقامش هم یک آدم خیلی ضعیفی را گذاشته بود.»
در همین شرایط، محمد علی وکیلی، فعال اصلاحطلب در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفته است:
ـ حضور هیچ کسی تا الان قطعی نشده است و این اسامی هم که منتشر میشود معمولا مستند نیست.
ـ اگر بنا باشد کسی تعیین کند که چه کسی باید وزیر خارجه باشد طبعا آقای ظریف است و انتخاب نهائی هم با آقای رئیسجمهور است.
ـ در زمینه تیم اقتصادی هم آقای طیبنیا مرجع است و طبعا رؤسای بانک مرکزی، برنامه و بودجه و وزیر اقتصاد زیر نظر آقای طیبنیا مدنظر قرار خواهند گرفت.
گفتنی است، طیب نیا به عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی در دولت اول روحانی فاقد عملکرد موفق بوده است و عناصر اصلاحطلب معتقدند کاهش تورم در دوره وی به قیمت رکود مطلق در کشور بوده است.
علی تاجرنیا، از فعالان فتنه 88 نیز یکی از اطرافیان رئیسجمهور منتخب است.
پاسخ فعال رسانهای اصلاحطلب به آذر منصوری
آذر منصوری، رئیس غیرقانونی جبهه اصلاحات نیز در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشته است: پیرو تماسهای مکرر دوستان و همراهان طی روزهای اخیر و طرح برخی از شبههها به اطلاع میرساند: جبهه اصلاحات ایران بنای دخالت در تصمیمگیریهای دکتر پزشکیان را نداشته و نخواهد داشت. موضع ما در برابر دولت ایشان حمایت، نظارت و پرسشگری و مبنای قضاوت ما، تحقق خواست مردم ایران است.
اما یک فعال رسانهای نزدیک به رئیسجمهور منتخب در پاسخ به وی نوشت: جبهه اصلاحات ایران در تمام کارگروههای تصمیمگیری درباره اعضای کابینه عضو دارد و لذا دخالت داده شده است.
گفتنی است، در طیف اصلاحطلبان عدهای نسبت به وضعیت سهمخواهی مدعیان اصلاحات ـ اعتدال از کابینه پزشکیان به شدت هشدار میدهند.
شگردهای سهمخواهان و غنیمتطلبان
برای نمونه، عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس ششم، در مطلبی با عنوان «هجوم بیمحابای مجاهدان شنبه به پزشکیان»، برخی فعالان سیاسی اصلاحطلب را «مگسان دور شیرینی» نامیده و به شگردهای آنان اشاره کرده. وی نوشته است: این مگسان بزرگترین خصیصهشان فرصتطلبی و جاهطلبی است، زیرا به محض استشمام بوی خوش صندلی دولتی، در حالی که هیچ تعلق خاطری به اصول و آرمانهای سیاسی ندارند، به طمعِ نزدیکی به قدرت اطراف منصب جدید حلقه میزنند. در این انتخابات نیز گروهی از این افراد از راه رسیدند و مانند مگسان گرد شیرینی منتظر فرصت ماندند تا در صورت پیروزی پزشکیان به جلوی صف بیایند و سهم خود را دریافت کنند. از ترفندهای این گروه، انتشار انواع لیستهای کابینه خیالی است. از شگردهای این جماعت این است که با انتشار برخی اسامی و سپس جوسازی و ایجاد حاشیه، از دولت سهمخواهی میکنند. پیرامون پزشکیان دو دسته اصلاحطلب حلقه زدهاند. یک؛ طیف اصلاحطلبان جامعه مدنی محور. دو؛ کسانی هستند که با عنوان اصلاحطلبی بهدنبال منافع خویش دستوپا میزنند. بجا دیدم بهعنوان دوست پزشکیان که چشم طمع به پست و مقامی در دولت ایشان ندارم، یادآور شوم که نخستین مشکل قبل از شروع کار دولت، وجود اصلاحطلبان قدرتمحور است که قطعاً با سهمخواهی و جستوجوی رانت، مانعتراشی بسیاری خواهند کرد.
دنیای اقتصاد: تیم اقتصادی، غنیمت جنگی نیست!
روزنامه دنیای اقتصاد نیز درباره بایدها و نبایدهای انتخاب کابینه نوشته است: «در روزهای اخیر، اسامی متفاوتی درباره ترکیب تیم دولت منتشر شده. این رویکرد که رئیسجمهور بخواهد پستهای کابینه را مانند غنایم جنگی میان گروههای نزدیک تقسیم کند، تجربه تکراری است که باعث شکست خواهد شد. ترکیب برنده دولت جدید باید متشکل از افراد باانگیزه و بادانش باشد. دغدغه اصلی سیاستگذاران در دولت جدید باید مهار تورم و رشد اقتصادی پایدار باشد. دستیابی به چنین هدفی نیازمند یک تیم اقتصادی هماهنگ است کند. تیم اقتصادی، غنیمت جنگی نیست! پس از پیروزی پزشکیان، برخی از افراد در زمینه انتخاب تیم اقتصادی گمانهزنی کردند و برخی دیگر افرادی را برای مثلث تیم اقتصادی دولت پیشنهاد دادند. شایعاتی وجود دارد که گروههایی که در انتخابات حامی پزشکیان بودند، به صورت موازی در حال تشکیل تیم اقتصادی هستند. در واقع حامیان رئیسجمهور فارغ از مباحث کارشناسی و تمرکز بر حل بحرانها، به پستهای دولت به چشم غنیمت جنگی نگاه میکردند.»
اعتماد مطرح کرد؛ هجوم اصحاب روز شنبه
روزنامه اعتماد هم نوشت: «فشارهای سیاسی به وی آنهم چنین زودهنگام و از سوی برخی اصلاحطلبان نهتنها سیاستمدارانه نیست، بلکه اخلاقی هم به نظر نمیرسد. متأسفانه خوب میدانیم که در چنین موقعیتهایی اصحاب روز شنبه چه سان هجوم میآورند و عرصه را بر تصمیمگیران تنگ میکنند.»
بیوفایی و بیصداقتی پدرخواندگان جبهه اصلاحات با نیروهای سیاسی این طیف
در این میان، پدرخواندههای جبهه اصلاحات که پیروزی پزشکیان را مدیون و ناشی از حمایت خود میدانند، از وی توقع اجرای خواستههای خود را دارند.
این در حالی است که بیوفایی و بیصداقتی پدرخواندگان و شمار وسیعی از اعضای جریان اصلاحات در نسبت با نیروهای سیاسی این طیف در مقاطع مختلف خود را نشان داده است که لازم است بار دیگر به آن اشاره کنیم؛ سال 1375 برخی اعضای مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین و نیز برخی حزب مشارکتیهای بعدی که در موضوع عدالت اجتماعی و ترویج لیبرالیسم و... به دولت هاشمی اعتراض جدی داشتند، با حزب حاکم کارگزاران برای حمایت از خاتمی ائتلاف کردند! اما کمتر از دو سال تیم حجاریان، علوی تبار، اکبر گنجی، عماد باقی و برخی دیگر، دخل هاشمی رفسنجانی را درآوردند و او را پدرخوانده، انحصارطلب و عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای جا زدند.
از عالیجناب سرخپوش تا قدیس اصلاحاتی
این در شرایطی رخ داد که هاشمی در انتخابات ۱۳۷۶ به «جامعه روحانیت» وفادار نمانده و ناطق نوری را دور زده بود. با این وجود، افراطیون مدعی اصلاحات، در انتخابات مجلس ششم از خجالت مرحوم هاشمی در آمدند. به تصریح محسنهاشمی، تاجزاده (رئیس ستاد انتخابات) تقلب کرده و مانع ورود هاشمی به مجلس شد. سپس همینها که هاشمی را ترور شخصیت کردند، پس از شکست معین در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴، دور هاشمی جمع شدند و از او قدیس اصلاحات ساختند(!) هر چند که مردم رای ندادند. سؤال اینجاست که هاشمی همان عالیجناب ادعائی سال 1378 اصلاحطلبان بود یا قدیس اصلاحاتی که اصلاحطلبان سال 1384 تصویر میکردند؟! جالب اینکه همین طیف دودوزهباز و بیصداقت، سال 1392 از هاشمی حمایت کردند و سپس رد صلاحیت وی را ابزار موجسواری به نفع روحانی قرار دادند؛ هرچند که بعدها درباره روحانی هم گفتند او و دولتش، رحم اجارهای ماست(!)
از ترور شخصیت تا شیخ میانهرو
آنها همین رفتار دغلبازانه را در حق ناطق نوری مرتکب شدند. او را در انتخابات ۱۳۷۶ ترور شخصیت کردند و قبل از آن در تجمعات شعار دادند «مجلس زوری نمیخوایم- ناطق نوری نمیخوایم». اما بعدها، به ناطق نزدیک شدند و او را شیخ میانهرو توصیف کردند. جالب این که اصلاحطلبان در میانه راه، خاتمی را هم اردک فلج خوانده و خواستار عبور از خاتمی و استعفای او شده بودند!
نفر بعدی محمدرضا عارف است؛ بارها او را «اصلاحطلب قلابی» و «برانگیخته نهادهای امنیتی» خواندند، و در انتخابات ۱۳۹۲ مجبور کردند به نفع روحانی کنار برود. همانها چند سال بعد، عارف را رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان کردند و به مجلس فرستادند، اما مجددا او را بیکفایت نامیدند، تا جایی که عارف با قهر و اعتراض، از ریاست شورا کنارهگیری کرد.
از شعار رحم اجارهای نسبت به دولت روحانی تا برائت جستن از کارنامه وی
مورد بعدی، حسن روحانی است. اصلاحطلبان، روزگاری از او به عنوان فردی مغرور و متکبر و غیر قابل تحمل یاد میکردند و از سخنرانی وی در روز ۲۳ تیر ۱۳۷۸ که آشوبگران را مزدوران آمریکا و اسرائیل خوانده بود، به شدت عصبانی بودند اما همانها در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ از روحانی با ادبیات موهن «نامزد اجارهای» و «رحم اجارهای» حمایت کردند، در همین مسیر اصلاحطلبان به خاطر رأی نداشتن مجبور شدند عارف و جهانگیری را در دو انتخابات وادار به انصراف کنند، آنها سهم خود را از شرکت سهامی قدرت گرفتند ولی بعدا که ناکارآمدی دولت و نارضایتی شدید مردم آشکار شد، از پذیرش مسئولیت طفره رفتند و گفتند دولت روحانی، دولت ما نبود! و از کارنامهاش برائت جستند.
معاون روحانی: اصلاحطلبان اصلاحات را با هرج و مرج اشتباه گرفتهاند
معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان محیطزیست سال 98 گفته بود: اصلاحطلبان، اصلاحات را با هرج و مرج و سهمخواهی اشتباه گرفتهاند.
نمونه دیگر، علی لاریجانی است؛ همان کسی که هنگام ریاست او بر صدا و سیما، شعار «سیمای لاریجانی، تعطیل باید گردد» میدادند. پس از تشکیل دولت روحانی، کرباسچی دبیرکل کارگزاران، آذر ۱۳۹۴ در مصاحبه با روزنامه شرق، ضمن نام بردن از لاریجانی گفت:
«ما بعد از پیروزی در انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی و برجام. در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده است و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد». اما در مقطع بعد (۱۳ شهریور ۱۳۹۸/ در آستانه انتخابات مجلس یازدهم)، حسین مرعشی درباره احتمال حمایت انتخاباتی از لاریجانی، در روزنامه اعتماد نوشت: «چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم. در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط میبندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده شرطبندی نمیکند. آنها بازارشان را از دست دادهاند».
جبهه اصلاحات در انتخابات مجلس در مخالفت با شورای نگهبان، پیروی از دشمن در خط تحریم انتخابات و علیرغم فعالیت و کنش 5 حزب اصلاحطلب در آن عرصه، نیروهای سیاسی خود را از نامزد شدن در انتخابات نهی کرد اما در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نزدیک 10 نفر را برای حضور در انتخابات به خط کرد.
مطلوب است، رئیسجمهور منتخب این طیف بدسابقه که دولت را گوشت قربانی میان خود میپندارند و دولت را به بن بست میبرند، کنار بزند و بر مبنای شایستهسالاری، دولت کارآمد و گرهگشا را تشکیل دهد. این امر در کنار اهمیت مبارزه دولت با فساد و ارتقاء فرهنگ و اقتصاد و... کشور، نیازمند تشکیل کابینه با افرادی است متدین، کارآمد، متخصص و علاقهمند به کار که قدرت را هدف ندانند بلکه وسیلهای برای خدمت قرار دهند. نیروهایی که بتوانند با مجموعه دولت همکاری و همافزایی ایجاد کنند و عامل ناکارآمدی، تعارض و تناقض در دولت نباشند.
در این زمینه شایسته است، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سالروز عید غدیر را یادآور شویم که میبایست مورد توجه و عنایت جدی و عمیق رئیسجمهور منتخب باشد؛ «من به این حضرات محترم عرض میکنم:
با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفّق شدید و توانستید مسئولیّتی به دست بیاورید، کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرّهای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرّهای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمیخورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود. آن کسی که دلبسته آمریکا باشد و تصوّر کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیّتهای کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریّت نخواهد کرد؛ آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بیاعتنائی قرار بدهد، برای شما همکار خوبی نخواهد بود.
کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد. اگر شما نامزدهای محترم یک چنین عهدی با خدای خودتان ببندید، بدانید که همه کارهایی که برای انتخابات میکنید، حسنه خواهد بود؛ اگر یک چنین نیّتی داشته باشید. اگر یک چنین عهدی با خدا ببندید، کارهای انتخاباتی میشود یک کار حسنه و پیش خدای متعال ثواب خواهد داشت.»