به گزارش پایگاه خبری 598، «ایلان پایه»، مورخ مشهور یهود معتقد است، تمام آن علائمی که برای فروپاشی یک رژیم یا ایدئولوژی لازم است، در مسئله «اسرائیل» و «صهیونیسم» دیده میشود و امروز «اسرائیل در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته است.»
«ایلان پایه»، مورخ نامآشنای یهود که راجع به مسئله اسرائیل، فلسطین و اعراب، پژوهشهای گستردهای انجام داده و کتابهایی نیز تالیف کرده است، ضمن رصد تحولات اسرائیل و جنگ غزه، تحلیل خواندنی منتشر کرده است. او میگوید: «حمله تاریخ 7 اکتبر جنبش حماس را میتوان به زلزلهای تشبیه کرد که در یک ساختمان قدیمی اتفاق بیفتد. شکافها عملا در حال نمایان شدن هستند... پس از گذشت بیش از 120 سال از شکلگیری پروژه صهیونیستی در فلسطین، این سؤال مطرح میشود که آیا امکان دارد این پدیده- تشکیل دولت یهودی در خاک یک کشور عربی و اسلامی واقع در منطقه خاورمیانه- در خطر فروپاشی احتمالی قرار گیرد؟»
ایلان پایه پس از طرح این مسئله، خود پاسخ میدهد: «از لحاظ تاریخی، عوامل متعددی وجود دارند که میتوانند به سرنگونی یک دولت منجر شوند که حملات بیوقفه از سوی یک کشور همسایه یا جنگ داخلی طولانیمدت از جمله آنهاست. این سرنگونی دولت میتواند، فروپاشی مؤسسات دولتی را به دنبال داشته باشد که دیگر قادر به خدمترسانی به شهروندان نخواهند بود. این روند اکثرا به شکل یک فرآیند تجزیه آرام شروع میشود و در ادامه شدت میگیرد و در مدت کوتاهی، تمامی ارکان را که زمانی مستحکم و استوار به نظر میرسیدند، ویران میکند.»
نشانههای فروپاشی را میبینم
او در ادامه میگوید: «چالش اصلی این مسئله در تشخیص زودهنگام نشانههاست. من اینجا میخواهم ادعا کنم که این نشانهها بیش از هر زمان دیگری درباره اسرائیل آشکار شده است؛ به طوری که ما اکنون شاهد یک روند تاریخی- یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم آغاز یک عملیات تاریخی- هستیم و به احتمال زیاد، با سقوط صهیونیسم به اوج خود خواهد رسید. اگر تشخیص من درست باشد، بدین معناست که ما وارد یک وضعیت بسیار خطرناک شدهایم و به محض اینکه اسرائیل حجم بحران را درک کند، به شکل افسارگسیخته و بدون رعایت هرگونه قیدوبندی به استفاده از قدرت روی خواهد آورد تا از گرفتار شدن در چنین سرانجامی جلوگیری کند و این همان رفتاری بود که رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی نیز در آخرین روزهای عمرش به آن متوسل شد.»
به گزارش مرکز اطلاعرسانی فلسطین این پژوهشگر و تاریخدان یهودی در ادامه به نشانههای این فروپاشی اشاره میکند.
نشانهها کدامند؟
«پایه» میگوید نشانه نخست، دودستگی در جامعه یهودی «اسرائیل» است؛ طوری که جامعه یهودی در حال حاضر به دو جناح رقیب تقسیم شده است که هیچکدام از آنها توانایی ایجاد یک بستر مشترک را ندارند. این شکاف ناشی از اختلالاتي است که در معرفی یهودیت به عنوان یک قومیت بروز کرده است. در حالی که «هویت یهودی» اسرائیل گاهی اوقات خیلی کمتر از صرف یک موضوع مورد بحث در مباحثات تئوریک میان جریانهای دینی و سکولار بود، اکنون این مسئله به جنگی بر سر ماهیت فضای کلی حاکم بر این رژیم و خود دولت صهیونیستی تبدیل شده است و علاوهبر درگیریهای رسانهای بر سر این مسئله، بحث هویت یهودی به موضوع اصلی درگیریهای خیابانی نیز تبدیل شده است.
نشانه دوم، بحران اقتصادی است. به نظر نمیرسد طبقه سیاسی در بحبوحه درگیریهای مسلحانه بیوقفه، علاوهبر وابستگی روزافزون به کمکهای مالی آمریکا، هیچ برنامهای برای ایجاد توازن در اوضاع مالی دولت ندارد. در سهماهه پایانی سال گذشته، اقتصاد نزدیک به 20درصد سقوط کرد و از آن زمان، اقدامات جبرانی به منظور احیای اقتصاد نیز خیلی ضعیف و شکننده بودهاند و به نظر هم نمیرسد که تعهد 14میلیارد دلاری واشنگتن تغییر در این زمینه ایجاد کند. بلکه برعکس، در صورت تداوم حرکت دولت در مسیر جنگ با حزبالله همزمان با تشدید عملیاتهای نظامی به کرانه باختری، فشارهای اقتصادی بیشتر هم خواهد شد؛ به ویژه که برخی کشورها- از جمله ترکیه و کلمبیا- شروع به اتخاذ سیاستهای اقتصادی کردهاند که بیشتر شبیه تحریم هستند.
نشانه سوم، انزوای بینالمللی روزافزون اسرائیل است؛ به طوری که به تدریج به یک کشور منحوس تبدیل میشود. این روند قبل از 7 اکتبر آغاز شد، اما پس از شروع نسلکشی تشدید شده است و مصداق بارز آن مواضع بیسابقه دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی است...
نشانه چهارم نیز تغییر گسترده در ارتباط میان جوانان یهودی از سراسر جهان پس از حوادث 9 ماه گذشته است؛ به طوری که به نظر میرسد خیلی از آنها در حال حاضر آماده قطع ارتباط خود با رژیم صهیونیستی و صهیونیسم و مشارکت فعالانه در جنبش همبستگی با فلسطینیان را دارند. زمانی، جوامع یهودی؛ به ویژه در آمریکا سپر دفاعی رژیم صهیونیستی در برابر انتقادات بودند و از دست دادن این پشتوانه یا دستکم از دست دادن بخشی از این حمایتها، آثار و تبعات زیادی بر جایگاه بینالمللی این رژیم دارد. درست است که آیپک همچنان میتواند در ارسال کمکها و حمایت از اعضای خود به صهیونیستهای مسیحی تکیه کند، اما بدون در اختیار داشتن پایگاه انتخاباتی گسترده یهودی خود، آن سازمان بزرگ نخواهد بود و قدرت این لابی در حال کاهش است. پنجمین نشانه نیز، ضعف ارتش صهیونیستی است. شکی نیست که ارتش ما یک نیروی قدرتمند است و تسلیحات پیشرفتهای در اختیار دارد. اما با این وجود، حملات 7 اکتبر پرده از روی ضعفهای این ارتش برداشت. بسیاری از اسرائیلیها احساس میکنند که ارتش بسیار خوششانس بود، زیرا اگر حزبالله در یک حمله هماهنگ مشارکت میکرد، وضعیت میتوانست بسیار بدتر شود. نشانه ششم و آخر هم تجدید قوای نسل جوان فلسطینیهاست که نسبت به مقامات سیاسی فلسطینی بسیار متحدتر و دارای همبستگی بیشتر و چشمانداز روشنتری هستند. با توجه به اینکه ساکنان غزه و کرانه باختری از جوانترین جمعیتها در جهان هستند، این نسل جدید تأثیر زیادی بر روند مبارزات آزادیخواهانه خواهد داشت.