به گزارش
پایگاه خبری 598، در فاصله کمتر از یک هفته به برگزاری انتخابات چهاردمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران، اعضای کابینه روحانی که به نماد ناکارآمدی و سوءمدیریت در ادبیات سیاسی ایران تبدیل شدهاند، به شکلهای مختلف نقش ویژهای را در ستاد مسعود پزشکیان ایفا میکنند.
از سویی دیگر پزشکیان به شکل نامحسوسی نارضایتی و دوری جستن خود از اطلاق دولت سوم روحانی را در پیش گرفته و علیرغم اینکه دولت خاتمی نیز کارنامه درخشانی را برجای نگذاشت، بیشتر به دنبال معرفی خود به عنوان امتداد خاتمی به جای اطلاق ادامه دولت روحانی است.
نکته قابل ملاحظه در این میان این است که دولت خاتمی نیز کارنامهای موفق از خود برجای نگذاشت و حتی حمایت خاتمی از مصطفی معین رای قابل توجهی را برای وی به ارمغان نیاورده و در انتخابات 1384، محمود احمدینژاد با تعریف خود درست در مقابل گفتمان اصلاحات و کارگزاران، توانست به پیروزی برسد.
شاید پزشکیان نمیخواهد این واقعیتها را بهخاطر آورد ولی در پایان دولت اصلاحات، افزایش شدید فاصله طبقاتی و افزایش رقم ضریب جینی که نشاندهنده نابرابری در توزیع ثروت در میان اقشار مختلف جامعه هست در یکی از بدترین زمانها در سالیان پس از انقلاب اسلامی قرار داشت. اعتصابهای متعدد میان معلمان و کارگران در سالهای پایانی دولت اصلاحات خود نشانگر وضعیت این دولت در شاخصهای اقتصادی است.
در طی روزهای اخیر مهمترین محل بحث در میان نامزدها و طرفدارانشان انتساب به دولتهای گذشته و به نقد کشیدن دولتهای پیشین است.
در این میان تنها دولتی که هیچکس از انتساب به آن خشنود نیست دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست روحانی است. این دولت چنان کارنامه تأسف باری را در ضربه به اقتصاد و توسعه کشور و تضییع منافع ملی کشور به ثبت رساند که حتی در میان طیف مدعی اصلاحات نیز اباداشتن از انتساب به روحانی و دولتمردانش به وضوح دیده میشود.
گرچه ژنرالهای خودخوانده دولت روحانی با تلقی فراموشکاری ملت ایران در فرار به جلو، سعی در ابراز وجود در صحنه سیاسی کشور دارند ولی شکست مسئولان و منتسبین به دولت یازدهم و دوازدهم همچون محمد باقر نوبخت در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی نشانگر به یادماندن دوران تلخ دولت یازدهم و دوازدهم در اذهان ملت ایران است.
گردن نگرفتن دولت روحانی مربوط به سالیان اخیر نیست، این دولت از همان ابتدا نیز با عناوینی همچون رحم اجارهای از سوی مدعیان اصلاحات نامیده میشد و با شدت گرفتن ناکارآمدی این دولت، رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات در همان سالهای آخر این دولت با سکوت ناشی از شرم جرأت دفاع از کارنامه بد این دولت را نداشته و برخی معدود از شخصیتهای سیاسی مدعی اصلاحات نیز صراحتا پشیمانی خود را در دفاع از ناکارآمدی روحانی و دولتمردانش ابراز داشتند.
خواب شوم دولتمردان روحانی برای پزشکیان
در طی روزهایی که از تبلیغات انتخاباتی انتخابات 8 تیر میگذرد به تدریج وزرا و مسئولین دولت یازدهم و دوازدهم که در طی سه سال اخیر هیچ تحرک سیاسی شاخصی نداشتند و در برابر دستاوردهای بیشمار دولت شهید رئیسی خود را زبون و شکست خورده میدیدند به تدریج در حمایت از مسعود پزشکیان وارد صحنه مبارزات انتخاباتی شدند.
حمایت ورشکستگانی همچون بیژن زنگنه با ید طولایی که در رکود صنعت نفت و ایجاد بسترهای فساد در این حوزه داشت، حضور و حمایت عباس آخوندی که بیمسئولیتی وی در صنعت مسکن و راهسازی شهره بوده و اخلاق تند وی مورد انتقاد اکثر جریانات سیاسی است، حضور پررنگ محمد جواد ظریف که با شاهکار برجام در ضربه به منافع ملی در تاریخ ایران ماندگار شده، حضور افراد دیگری همچون محمد باقر نوبخت، عباس واعظی، آذری جهرمی در ستادهای وی و حمایت جهانگیری از پزشکیان، نشانگر خواب شومی است که مسئولان دولت روحانی برای پزشکیان دیدهاند.
پزشکیان نیز به خوبی این نکته را دریافته است که حضور این افراد در ستادهای وی و نزدیکی آنان به وی باعث افزایش رای منفی برای اوست.
زنجیرهایها به خط شدند
رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات همچون هم میهن و سازندگی نیز با درک دافعه دولت روحانی برای مسعود پزشکیان، همت خود را بر معرفی وی به عنوان ادامه دولت خاتمی داشته و دارند.
در این راستا روزنامه هم میهن در شماره روز شنبه خود با انتخاب تیتر «در راه خاتمی» و روزنامه سازندگی در شماره روزگذشته خود با ذکر تیتر «امتداد خاتمی» سعی در از بین بردن اطلاق «دولت سوم روحانی» برای پزشکیان و معرفی بدیلی برای این اطلاق توهینگونه نسبت به پزشکیان دارند. آنان به خوبی دریافتهاند که در این روزها لفظ دولت روحانی در بین ملت ایران همچون توهین به شمار آمده و نفرت مردم از هشت سال سیاه دولت یازدهم و دوازدهم روحانی از بین نرفته و خاطره بد سالهای فشار اقتصادی و رکود و ناکارآمدی آن دوران از یاد ملت ایران نرفته است.