فارس،برگزاری دومین مرحله انتخابات نهمیندوره مجلس شورایاسلامی اگرچه عبور از مناقشهای است که میان جناحهای اصولگرا برای کسب کرسیهای مجلس انجام شد اما نتایج شمارش آراء و ترکیب نمایندگان، مناقشه تازهای را برمیانگیزد که بهطور مستقیم به آرایش طیفهای سیاسی حاضر در مجلس مربوط میشود.
ترکیبهای متفاوت و رقیب میان نمایندگان در مجلس هشتم نمود برجستهای داشت اما با لحاظ فرایند جدایی و نزدیکی برخی طیفها و جناحهای حاضر در این مجلس، شاهد رقابتهای بیسابقهای میان اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم بودیم که این خود از فضای حاکم بر مجلس جدید خبر میدهد.
به عبارت دیگر طیفهای اصولگرا اکنون با شناسنامه و گرایشهای معلوم به تفسیر و تحلیل رویدادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پرداخته و بهاین دلیل رویکرد تصویب قوانین و تصمیمسازیها در مجلس نهم نیز تابعی از این وضع خواهد بود.
در این میان آنچه به عنوان متغیر اصلی میتواند فرایند تصمیم سازیدر مجلس آینده را تأثیرپذیر از خود کند مجموعه عواملی است که مذاکرات هستهای، تحریمها، مخالفت قدرتهای بینالمللی و منطقهای با نظام جمهوری اسلامی به همراه اقدامهای ایذایی آنان، مشکلات اقتصادی و... از جمله آنهاست.
در شلوغی اوضاع آنچه میتواند مجلس نهم را در عبور از جادههای هزار پیچ آینده یاری دهد، مدیریتی است که قادر است با داشتن موقعیت مرجع و محبوب، از یکسو تکثر گرایشها را در خدمت به وحدت اصولی اداره کند و از سوی دیگر در میانه مناقشات نظری و جناحی بخشی از راه حل باشد و نه مسئله. در واقع با توجه به مختصات مجلس نهم که در بالا بخشهایی از آن اشاره شد، این مجلس مدیریتی میطلبد که توانایی همسوسازی گرایشهای حتی متعارض را در خدمت به تصمیمسازی اصلیترین قوه کشور داشته باشد.
تجربه آخرین ماههای مجلس هشتم گواه این مدعاست که اگر تعاملی مسالمتجویانه میان قوای اجرایی و مقننه فراهم نبوده و بدگمانی و تردید در سپهر روابط مجلس و دولت همچنان باقی باشد، نه میتوان امید به عبور سالم از هزارپیچ جاده پیشرو را داشت و نه فرصتی که بتوان در موقعیتهای حساس، تصمیمسازی کرد.
روابط مجلس و دولت در ماههای پایانی دوره هشتم این هشدار را در بردارد که استمرار این روابط میتواند بیش از هر چیز فرصتها را برای موقعیت سازی نظام در صحنه داخلی و جهانی سلب کند.
وجود اختلاف نگاه میان نمایندگان مجلس ـ که هریک بخشی از نگرشها و جناحهای سیاسی و نظری را نمایندگی میکند ـ امری طبیعی است اما آنچه در این میان اهمیّت دارد مدیریت این تفاوتها در خدمت به منافع ملی است.
مدیریت قابل برای این منظور بیگمان کسی خواهد بود که توانسته باشد خود را از دایره تنگ جناح بندیها خارج کرده و در موقعیتی فرازنگر اطمینانها را برای تعامل نظرات ـ حتی متعارض ـ فراهم کند. این مدیر هم قدرت چانهزنی میان نظرات رقیب در درون مجلس و هم با بیرون از آن را دارد. مهمتر اینکه نظرات نهایی و اعلامی او مصون از شائبه جناح گرایی خواهد بود.
اهمیّت انتخاب رئیس مجلس نهم به اندازهای است که سرنوشت تعامل گرایشهای رقیب در درون مجلس و بالتبع تعامل آن را با دیگر قوا ـ به ویژه مجریه ـ تعیین میکند. چشمانداز پیشرو تصویری از روزهای سخت در قانونگذاری و نظارت بر امور را برای برون رفت از مشکلات پیچیده دارد.
لازم است منتخبان مجلس نهم پیش از هرچیز تصور و ایدهآلی از ریاست آینده را در نظر آورند که در بزنگاههای قابل پیشبینی، توانایی ایجاد فرصت و موقعیت برای قانونگذاری را تضمین کند. این مدیریت باید فارغ از وابستگیهایی باشد که او را از ارائه نظر ارشادی و تمام کننده در میانه مناقشات بازمیدارد.
تجربه ریاست مجلس هشتم نشان داده است که به رغم همه صلاحیتهایی که میتوان برایش شمرد اما اکنون ریاستی لازم است که گرایشهای موجود او را بیش از آنکه عضوی از یک جناح بشناسند، بخشی از راه حل بشمار آورند.
برداشتی از نقطه اشتراک رقیبان اصولگرا در ارائه فهرستهای انتخاباتی و نیز مقبولیت آن میتواند درکی از انتخاب درستتر را برای ریاست مجلس نهم ایجاد کند.