مقامات رسمی سابق آژانس جهانی انرژی اتمی نسبت به عملکرد و روش آژانس نسبت به ایران هشدار دادهاند و اعلام کردهاند آژانس در حال ارتکاب همان اشتباهاتی است که در مورد عراق صورت گرفت. آنچه که می خوانید مقاله ای است از جولیان بورگر در روزنامهی گاردین که در آن عملکرد آمانو رئیس آژانس جهانی انرژی اتمی به باد انتقاد گرفته شده است.
رئیس آژانس جهانی انرژی اتمی، تبدیل به نگهبان اصلی قلب تپندهی بحران اتمی ایران تبدیل شده است. آمینو توسط تعدادی از مقامات سابق آژانس متهم به طرفداری از خواستههای غرب شده است، میگویند اطلاعات تایید نشده ارائه میدهد و شکگرایی را در مورد ایران گسترش میدهد.
یوکینا آمانو، دیپلمات کهنهسرباز ژاپنی، در جولایی 2009 ریاست آژانس را برعهده گرفته است. از همین زمان، درگیری غرب با ایران بر سر برنامههای اتمی ایران عمیقتر شده است، همچنین اسراییل و امریکا مرتب ایران را تهدید به حملهی نظامی کردهاند.
در همین دوره گزارشهای آژانس دربارهی رفتار ایران بیشتر از قبل این کشور را به نقد کشیده است. در ماه نوامبر، آژانس گزارشی بیسابقه منتشر ساخت و در آن رفتارهای گذشتهی ایران را زیر سوال برده و اعلام کرد این برنامهها بهسمت ساخت سلاح اتمی پیش میروند. گزارشی که نیازمند مدارک بیشتری بود.
با اینحال مقامات سابق آژانس میگویند که این سازمان زیادهروی کرده است. رابِرت کِلی، دانشمند بازنشستهی سلاحهای امریکا در زمان یورش این کشور به خاک عراق، رهبر تیم عملیاتی آژانس در عراق بود. او میگوید اتفاقهایی بشدت نگران کننده و مشابه دربارهی سلاحهای کشتار جمعی عراق دوباره دربارهی ایران تکرار میشوند. سلاحهایی که هیچوقت در خاک عراق پیدا نشدند.
کِلی گفت: «آمانو در دام چِنی افتاده است. ما در سالهای 2002 و 2003 چیزهای زیادی آموختیم، ما در آن زمان در آستانهی جنگی گسترده بودیم، صرف بازنگری گذشته اهمیت بسیار زیادی دارد و این مدل تحلیلها را نباید به دست گروه کوچکی از مردم سپرد. خب ما از آن سالها چهچیزهایی آموختهایم؟ دقیقاً هیچی. درست مانند زمان دیک چِنی، آمانو دارد به حرف گروه کوچکی از افراد آژانس گوش میکند و عقاید این گروه بهدقت آزموده نشده است.»
دیگر مقامات سابق آژانس هم نگرانیهای مشابهای ابراز کردهاند. میگویند اشتباهات رئیس پیشین آژانس، ممکن است دوباره تکرار شده باشد. آنها همچنین اشاره به تصمیم آمانو برای حذف بخش اِکسپو در آژانس میکنند. بخشی که دیدگاههای ناظرین آژانس را بررسی و بعضی از بخشهای آنها را بازنگری میکرد.
اِکسپو مخالف انتشار گزارشهایی از طرف آژانس بود که میتوانستند به جورج بوش بهانه برای عکسالعمل نظامی در منطقه را بدهند. بعضی از ناظرین باور داشتند چنین مسالهای، سانسور است و دولتهای غرب میگفتند کار آژانس نیست که قضاوتهای سیاسی داشته باشد.
هانس بلیکس، از مقامات سابق آژانس میگوید: «آژانس اعتبار مشخصی برای خود دارد. باید محتاط بود و مدارک کافی را ارائه داد. اگر دولتها قرار باشد براساس گزارشهای آژانس تحتتاثیر قرار بگیرند، باید مدارک لازم همراه گزارشها موجود باشند. در غیر این صورت، آژانس نمیبایست انتشار چنین گزارشهایی را تایید کند.» بلیکس همچنین میگوید مطمئن نیست چنین نظارتی زیرنظر آمانو وجود داشته باشد.
آژانس نمیتواند جواب منتقدان خود را بدهد، چون براساس اساسنامه، اجازه ورود به بحثهای سیاسی را ندارد.
دیپلماتهای غرب در وین – محل اصلی آژانس – از مدیریت آمانو دفاع میکنند، میگویند بسیار از شکهای زمان البرادعی رفع شدهاند و گزارش آژانس متکی بر یک هزار صفحه مدارک و ضمائم است. سیاست دو مدیر آژانس متفاوت از همدیگر است. یک دیپلمات میگوید: «جای بحث دارد اما البرادعی بیشتر از آمانو میتوانست شک و تردیدها را مدیریت کند. او مردد باقی میماند و تصمیم مشخصی نمیگرفت، چون مدارک 100 مستحکمی وجود نداشت. آمانو میگوید من قطعیت 100 درصدی ندارم اما تا وقتی دود تفنگها بلند شده باشد هم نمیتوان به چنین قطعیتی رسید.»
همچنین تردیدهایی نسبت به انتخابات سال 2009 وجود دارد که در آن آمانو مدیریت را در آژانس بهدست گرفت. او در آن زمان توانست عدل مینتی را شکست بدهد، دیپلمات افریقای جنوبی که حمایت کشورهای در حال توسعه و جنبش عدم تعهد را داشت. انتخابات آن سال، رقابتی بین کشورهای شمال و کشورهای جنوب بهشمار میرفت.
مارک هیبز، متخصص اتمی در بنیاد کارنیجی صلح بینالملل میگوید: «مدیریت آمانو با نشانهی بدی شروع شد. انتخابات بهشدت دو جناحی و تلخ برگزار شد. مینتی کاندید کشورهایی بود که خود را کنار گذاشته شده درنظر میگرفتند. آمانو توسط امریکا و متحدان خود حمایت میشد. آژانس میخواست از سیاستبازیهای زمان البرادعی دور شده و بیشتر از قبل، تخصصی کار کند.»
فضای تلخ انتخاب آمانو با مدارکی اسیدی شد که ویکیلیکس منتشر ساخت. این مدارک آشکار میکردند که آمانو با پشتکار تمام بهدنبال کسب رضایت امریکا در این انتخابات بود. در اکتبر 2009 جئوفری پیات، مسوول ارتباطات امریکا در آژانس این خبر را منتقل کرده بود: «آمانو به سفیر (امریکا) چندین مرتبه اطمینان داده است که به حضور او برای کسب امتیازات کافی در مقابل جی-77 احتیاج است (گروه کشورهای در حال توسعه)، او باید جایگاه مستقل و مجزای خود را حفظ کند، هرچند در هر تصمیم کلیدی طرف امریکا را خواهد گرفت، از انتخاب چهرههای مشخصی در آژانس گرفته تا مدیریت برنامههای هستهای ایران.»
کمی قبل در جولای همان سال، امریکاییها خبر بحثی را به خاک خود منتقل کرده بودند. خبر گفتوگویی با آمانو در ارتباط با آیندهی مقامات آژانس بود، مخصوصاً آیندهی اِکسپو. «که تصمیمهایش همیشه به نفع جایگاه امریکا نبوده است.» سال گذشته، مقاماتی که در این خبر نام برده شدند، از مقامهای خود در آژانس کنار رفتند و قدرت خود در حلقهی داخلی آژانس – که گزارشهای فصلی آژانس را نوشته و منتشر میکند – از دست دادند. بعد از رفتن آنها، گزارش ماه نوامبر آژانس منتشر شد.
تحت مدیریت آمانو، بحثهای داخلی آژانس عموماً به بیرون نشت نمیکنند و او مدیریت برنامههای آژانس را تحت نظارت خود نگه داشته است و تاکید میکند اخبار آژانس از طریق دفتر وی منتشر شود. در اولین فاجعهی زمان مدیریت آمانو، حادثهی هستهای در نیروگاه فوکوشیما در ژاپن، او گسترده بهخاطر کندی عمل و همچنین عدم شدتعمل کافی، نقد شده بود.
جوزف سیرینسینو، رئیس بنیاد پلافشیرز میگوید: «سود اصلی از مدیریت آمانو را سیاستمداران امریکایی و صنعت هستهای ژاپن بردهاند. فاصلهای بین آمانو و اوباما وجود ندارد ولی اوباما توانست نقدی جدی علیه بحران فوکوشیما ارائه دهد ولی آمانو نتوانست چنین کاری بکند.»
وی در ادامه میگوید: «بر سر مسالهی ایران، تفاوت مثل تفاوت روز و شب است. البرادعی مرتب از راهحل دیپلماتیک صحبت میکرد، درحالیکه آمانو سوت گندهای را به دهان گرفته و مرتب ایران را تحت فشار قرار میدهد.»
فردا