به گزارش پایگاه خبری 598، روزنامه هممیهن نوشته است که دو رئیسجمهوری پیشین ایران دیروز در اظهارات جداگانهای نسبت به شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنونی کشور هشدار دادند و بر ضرورت تغییر سیاستها و اصلاح رویکرد جریان حاکم در مواجهه با مردم تاکید کردند. در بخشی از این گزارش آمده است:
سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی که اولی ریاست دولتهای هفتم و هشتم و دومی ریاست دولتهای یازدهم و دوازدهم ایران پس از انقلاب را برعهده داشتهاند و یکی، رهبر جریان اصلاحات و دیگری محور نیروهای اعتدالگرا شناخته میشود؛ در سخنان خود، همچنین عملکرد و کارنامه دوران مسئولیت خود را به یاد آوردند و با بیانی که رنگ حسرت فرصتهای ازدسترفته و ظرفیتهای سوخته توسعه ایران را نیز با خود داشت؛ مخاطبان را از سران ساختار سیاسی تا مردم، و نیروهای اجتماعی را به یاد آوردند که انحراف از مسیر توسعه سیاسی-اجتماعی دهه ۱۳۷۰ و روزنه گشودهشده با برجام در دهه ۱۳۹۰، چگونه ایران را به شرایط کنونی کشاند؛ شرایطی که تورم افسارگسیخته و مجموعه تهدیدهای داخلی و بیرونی را رقم زده است و چشماندازی نگرانکننده پیش روی ایران و ایرانیان قرار داده است.
این روزنامه در ادامه نوشته است:
رئیس دولت اصلاحات با اشاره به ضرورت بررسی نقادانه سیاستها و برنامههای راهبردی در همه زمینهها از جمله حوزه علوم و فناوری به روند تدوین چشمانداز بیستساله کشور و سپس برنامه چهارم توسعه پرداخت که بر مبنای آنها در سالهای پایانی دولت اصلاحات تلاشهای زیادی برای ارائه یک مسیر مدون برای توسعه کشور بر پایه توسعه علمی شده بود.
مروری بر برخی مطالب مطرح شده از سوی حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، عبدالرضا رحمانی و چهره های مختلف جریان اصلاحات نشان می دهد آنان تمرکز بر توسعه برای آنچه که غلبه یافتن بر ابربحران ها می نامند را طرح و بیان می کنند.
نکته قابل در این زمینه اظهارات اخیر حسن روحانی است که وی تحقق شعار سال یعنی مشارکت مردم در اقتصاد منوط به امر سیاسی و سیاست داخلی دانسته و تاکید می کند، مردم بدون مشارکت در توزیع قدرت، در اقتصاد هم مشارکت نخواهند کرد.
این اظهارات روحانی در شرایطی است که اولا، عدم مشارکت مردم در توزیع قدرت تهمتی است که مزورانه به حاکمیت نسبت داده نمی شود و اشاره ای به این مهم نمی شود که نقش اقتصاد دهه ۹۰ در پسرفت ایران اسلامی و عقب نگاه داشتن توسعه کشور با نگاه به مذاکرات برجامی چگونه به نارضایتی ها دامن زده است.
اینکه اصلاح طلبان به همراه اعتدالیون نیز از مشارکت در قدرت می گویند این نکته را گوشزد می کند که تحریم انتخابات و تلاش برای تحمیل علائق و سلایق خود با قانون نسبتی با ادعای آنان نه تنها نداشته بلکه در مسیر مبارزه سیاسی قابل تعریف و تفسیر است!