به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598؛ درحالیکه کمی بیشتر از سه ماه به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری فرصت باقیمانده است، جریان اصلاحات همچنان در بطن و متن خود با نزاع راهبردی و تشکیلاتی در خصوص مشارکت یا عدم مشارکت در این دور از انتخابات روبروست.
این درگیریهای درون تشکیلاتی به روزنامههای اصلاحطلب نیز کشیده شده است، روزنامه اعتماد به نقل از علی باقری عضو سابق جبهه اصلاحات نوشته است که جبهه اصلاحات با عدم معرفی نامزد برای انتخابات به استقبال تحریم آن رفته است، در بخشی از این گفتگو آمده است:
اصلاح طلبان چاره ای جز این ندارند که پای بفشارند بر ضرورت برگزاری یک انتخابات استاندارد که میتواند رافع بسیاری از مشکلات امروز کشور باشد. من فکر میکنم جامعه محوری یعنی به دنبال مطالبات اقشار مختلف جامعه رفتن و در آن جهت گام برداشتن. امروز هم تصور میکنم اگر تعداد بیشتری از اصلاحطلبان خصوصا از چهرههای شناخته شده اصلاحطلب در انتخابات شرکت میکردند به صواب نزدیکتر بود. در اردوگاه اصلاحطلبی دو نگاه کلی وجود داشت.
مدیر سابق خاتمی افزوده است:
یک نگاه این بود که رفتار حاکمیت در برگزاری انتخابات در گذشته سنجیده شده، بنابراین دیگر امیدی به انتخابات نیست و باید اساسا از ورود به عرصه انتخابات استنکاف ورزید. دیدگاه دومی هم وجود داشت که هرچند در مقدمات اشتراکاتی با جریان نخست داراست، اما معتقد بود باید هزینه برگزاری انتخابات غیراستاندارد را در کشور بالا برد.
موافقان مشارکت در انتخابات در وهله اول شرایط جبهه اصلاحات بهعنوان سامانه انتخاباتی جریان اصلاحات را به چالش کشیده و تأکیددارند سامانهای که بنا بوده برای اصلاحطلبان تصمیم انتخاباتی اتخاذ کند خود در شرایط کنونی دچار بیعملی شده و صرفاً تأکید داشته که توصیهای برای ثبتنام برای انتخابات ندارد. این طیف تأکیددارند که «جبهه اصلاحات» نه «جبهه» است و نه «اصلاحات»، «جبهه» نیست؛ چون جبهه به معنی مجموعه احزاب و نیروهای سیاسی است که حول یک راهبرد و استراتژی مشترک گرد هم میآیند، به ائتلاف میرسند، وارد عمل میشوند، به یک تصمیم میرسند و نهایتاً، آن تصمیم را پیش میبرند؛
اما در شرایط کنونی هیچکدام از این شرایط در «جبهه اصلاحات» وجود ندارد؛ یعنی، چنانکه اشاره شد استراتژی مشترکی بین نیروهای اصلاحطلب و حتی درون هریک از احزاب اصلی وجود ندارد و طبیعتاً، تصمیم مشترکی هم وجود ندارد. همچنین «اصلاحات» نیست چونکه عدم مشارکت را بهعنوان یک فعل سیاسی را توصیه کرده و عدول از مبانی اصلاحطلبی است.
روزنامه آرمان ملی اما پرده از واقعیت عدم اراءه لیست از سوی جبهه اصلاحات برداشته و نوشته است که اصلاحطلبان از نداشتن رای در انتخابات واهمه داشته و به همین دلیل نامزد معرفی نکردهاند، در بخشی از این گزارش آمده است:
نکته مهم در این زمینه این است که چالش اصلی جریان اصلاحات در شرایط کنونی میزان مشارکت مردم در انتخابات است. این وضعیت در انتخابات س سالهای۹۲، ۹۴ و۱۴۰۰ وجود داشته و اصلاح طلبان به جای اینکه با رویکرد ایجابی در انتخابات حضور پیدا کنند با رویکرد سلبی در انتخابات حاضر شده اند. این وضعیت به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲ و انتخابات مجلس در سال۹۴ وجود داشت. واقعیت این است که دلیل اصلی این موضوع نیز این بود که نتیجه رویکرد سلبی به خصوص در دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی منفی شد و با نارضایتی شدیدی که وجود آمد سرمایه جریان اصلاحات از بین برفت و میزان مشارکت نیز کاهش پیدا کرد. در واقع در انتخابات مجلس در سال۱۳۹۸ اصلاحطلبان به صورت حداقلی در انتخابات حضور پیدا کردند که این وضعیت در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ نیز ادامه پیدا کرد!
البته سرمایه سوزی اصلاحطلبان به واسطه روحانی دروغی بیش نیست! از برجامی که براساس تئوریهای ظریف و علیرغم نظر غیرمثبت نظام پیش برد تا دولتی که عمده مناصب کلیدیاش را به اصلاحطلبان ستادی داد. جالب است که مردم و جوانان اصلاحطلب بدانند ماه عسل روحانی و اصلاحطلبانی که امروز اینگونه به او میتازند به حدی شیرین بود که آقایان میگفتند: باید دست روحانی را بوسید، اصلاحات یعنی روحانی و ما فدائیان روحانی هستیم.