به گزارش پایگاه خبری 598، سامان مهراد در الف نوشت: گذر زمان ثابت کرد که انتقادات مخالفین برجام به این توافق مبنایی بود و ریشه در واقعیتهای موجود داشت نه از سر حب و بغضهای سیاسی که جریان موافق برجام، منتقدین را با انواع و اقسام برچسبها و اتهامات مورد نوازش قرار دادند! باید سالها سپری میشد تا ابعاد این توافق خسارتبار و ماهیت یکطرفهاش آشکار شود و برهه کنونی، مقطعی است که واقعیتهای توافق هستهای ۲۰۱۵ در حال آشکار شدن و جنبههای خسارتبارش در حال تحمیل شدن است.
با فرا رسیدن موعد کلیدخوردن بند دوم غروب برجام که مربوط به رفع تحریمهای موشکی و پهپادی است و حتی در قطعنامه ۲۲۳۱ شورایامنیت سازمان ملل هم به آن اشاره شده، شورای اروپا بهصراحت از عدم پایبندی خود به برداشتن محدودیتها و تحریمهای موشکی اشاره کرده و با وقاحت تمام از نقض این توافق سخن گفته است.
اگرچه اروپا پیش از این هم تنها در ظاهر خود را متعهد به اجرای برجام میدانست و میتوان گفت که پس از اردیبهشتماه ۹۷ و خروج ایالاتمتحده از این توافق، اروپا هم با پیروی از تحریمهای وضعشده آمریکا رابطه اقتصادی خود با ایران را قطع و بهنوعی به الزامات برجام تن نداد. اما اندک مزایای باقیماندهای چون بندهای غروب که مربوط به رفع تحریمهای تسلیحاتی بود، باعث شد تا مدافعین برجام روی این قضیه تکیه و از فواید اجرای برجام سخن گویند؛ مسئلهای که گذر زمان غلطبودن آن را ثابت کرد.
۲۶ مهرماه آمد و اروپا نشان داد که هیچ اراده و میلی – حتی در ظاهر – برای پایبندی به این توافق ندارد و ثابت کرد که برجام به گورستان تاریخ هدایت شده و کوچکترین مزیتی هم برای ایران ندارد. هر چند ممکن است برخی اینگونه تعبیر کنند که اقدام نابخردانه دونالد ترامپ، توافق هستهای را به این سرنوشت دچار کرد اما در واقع ماهیت برجام بهگونهای بود که قابلیت اجراییشدن نداشت و تکه پازلی از برنامه گسترده غرب برای تسلیم ایران بود.
از برجام که خیر و منفعتی نصیب ایران نشد اما باید این تجربه شکستخورده را بهعنوان سندی تاریخی و عبرتی پندآموز برای نسلهای بعد تبیین کرد؛ برجامی که صنعت هستهای را عقب راند، تحریمها را گسترده و هدفمند کرد، اقتصاد را شرطی و زیر یوغ تحولات خارجی برد و فقط شرش دامنگیر ایران شد.
چشم حامیان و مدونین برجام روشن!