مركز «سياست خاورميانه سابان» وابسته به مركز آمريكايي «بروكينگز» در مورد شكست آمريكا در سوريه مي نويسد، اعزام نيروي زميني به سوريه به 200 تا 300 هزار سرباز نياز دارد و هزينه عمليات ممكن است به 300ميليارد دلار طي يك سال برسد. «دنيل بايمان» كارشناس سابان در اين خصوص به روشني مي نويسد: برخلاف اينكه آمريكا «بشار اسد» را در ماه هاي اخير به كناره گيري فراخوانده، همه گزينه هاي ديپلماتيك براي محقق شدن اين كناره گيري شكست خورده است. حتي برخي گزينه ها وضعيت را بدتر كرده است: در نهايت آمريكا از پس هزينه ها بر نخواهد آمد.
اين كارشناس مركز سابان مي افزايد: راهكار ديپلماتيك بر پايه فرضيه اي است كه معتقد است تغيير دادن سياست روسيه در شوراي امنيت در قبال نظام اسد را مي توان محقق كرد، اما روسيه و چين نشان داده اند كه اين تغيير محتمل نيست. تا الان هم هيچ كس در آمريكا (حتي نومحافظه كاران) خواستار عمليات نظامي در سوريه نشده است. روزنامه «اينديپندنت» نيز اين را به شكلي ديگر بيان كرد و نوشت: تلاش براي سرنگون كردن اسد كه بيش از يك سال است شروع شده، شكست خورده است.
تحريم هاي اتحاديه اروپا و آمريكا نيز عليه دمشق شكست خورده است؛ بخصوص بعد از آنكه روشن شد اقداماتي كه عليه برخي مسئولان سوريه انجام شد بي فايده بوده است. گزينه نظامي هم با اين حال اصلا مطرح نيست؛ بخصوص پس از آنكه [گروهك هاي مسلح موسوم به] «ارتش آزاد سوريه» از مهم ترين مواضع خود در «حمص» و «ادلب» و «دير الزور» بيرون رانده شد و همين امر كار قاچاق سلاح از مرزهاي عراق و به خصوص از استان «الانبار» را دشوار كرده است.
نقطه ضعف كساني كه خواستار سقوط نظام سوريه هستند، اين است كه تا ژانويه گذشته روي دخالت خارجي در اين كشور تكيه مي كردند. اما وتوي روسيه و چين در شوراي امنيت عليه قطعنامه مورد حمايت اتحاديه عرب، آرزوي آنان را بر باد داد. در نهايت روشن شد كه تجربه آمريكا و ناتو و كشورهاي خليج فارس در خصوص سوريه مثل ليبي جواب نمي دهد.
بدين ترتيب، مشخص مي شود كه آنچه در يك كشور اجرا مي شود در كشور ديگر نتيجه نمي دهد و ممكن است فاجعه بار هم باشد. علاوه بر اين، نوع تحليل مسائل و اتفاقات نيز مهم است. مثلا تلويزيون الجزيره جنگجويان ليبي را قهرماناني معرفي كرد كه نظامي مستبد را سرنگون كردند، اما واقعيت اين است كه نقش اين جنگجويان به جاهايي محدود بود كه ناتو آن را بمباران مي كرده و پيروزي نظامي در ليبي به نوعي حاصل اين عمليات نظامي بوده است.
اما وضعيت درسوريه به گونه اي ديگر است. نظام سوريه پايگاه مردمي بسيار قدرتمند، ارتش قوي و نيروهاي امنيتي منسجمي دارد.
در نيمه دوم سال گذشته ميلادي، اين گونه به نظر رسيد كه بشاراسد با ائتلافي بين المللي متشكل از عربستان، قطر، اتحاديه اروپا، آمريكا و تركيه روبه روست كه همه به طور يكسان از ايده براندازي نظام سوريه حمايت مي كنند، به اين شرط كه هيچ كدام دراين كار وارد نشوند. مثلا تركيه موضوع ايجاد منطقه حائل درمرز سوريه را پذيرفت، اما هيچ اصراري براي مشاركت در روند نظامي براي براندازي سوريه از خود نشان نداد. اما مخالفان سوريه هرچه درتوان داشتند به كار گرفتند تا تاكيد كنند كه آنچه در ليبي رخ داد، مي تواند درسوريه نيز تكرار شود. اين مخالفان اكنون متفرقند و رهبر ندارند.
به زبان ساده، آنچه گذشت بدين معناست كه جنبش اعتراضي مسلحانه يا طبق گفته رسانه هاي سوريه، «جنبش گروهك هاي مسلح» پس از 13ماه به بن بست رسيده است. شدت اعتراضات كاهش يافته و به تبع آن از شدت درگيري ها هم كم شده است همه دنيا به خصوص عقلاي مخالفان اكنون چشم به سازش سياسي با نظام را دارند. حتي اگر اين سازش از جانب دمشق مشروط شود.
ركود كنوني ديپلماسي عربي و بين المللي در قبال سوريه، دريك جمله بدين معناست كه همه تلاش هايي كه براي به لرزه درآوردن نظام سوريه يا براي متقاعد كردن سران دمشق به سازش شكست خورده است و همه چيز دلالت بر اين مي كند كه «كوفي عنان» فرستاده سازمان ملل دراظهارات خود، به دنبال بركناري بشاراسد نيست.
به نظر بسياري از ناظران، موضع عنان به موضع روسيه نزديك تر است تا برخي كشورهاي عربي. هرچند كه شماري از غربي ها نيز رسيدن به راهكاري سياسي را ترجيح مي دهند.
براي همگان روشن شده است كه بشاراسد بي توجه به طرح عنان نيز مي تواند ابتكار عمل را در سطوح امنيتي و سياسي دردست بگيرد.
درهرحال، به اعتقاد كارشناسان بازي آمريكا، بازي خطرناكي است؛ زيرا نظام سوريه تاكنون توانسته است انسجام امنيتي و سياسي خود را حفظ كند و تنها راه براي از بين بردن اين انسجام دامن زدن به آشوب و جنگ داخلي است. اين اقدام احتمال سيطره جريانان هاي مسلح را به دنبال دارد، آن هم در زماني كه روسيه و چين همچنان از مشروعيت سياسي سوريه دفاع مي كنند. فشارهاي منطقه اي و بين المللي براي سلب اين مشروعيت تا الان موثر نبوده است. و مخالفان چيزي هم در اختيار ندارند كه فشار آنان را براي سلب مشروعيت نظام در آينده موثرتر كند.
هرچند اتحاديه عرب عضويت سوريه را در اين اتحاديه به حالت تعليق در آورد، ولي قدرت خود را در گفت وگو با نظام از دست داده است و حتي ابتكار عمل هاي تركيه نيز ديگر آن تاثير خود را ندارد و به صفر رسيده است.
دراين ميان آمريكا و متحدانش نيز به دادن مشاوره و ارشاد و تحريم بسنده كرده اند و غير از اين، كاري از دست آنها برنمي آيد.
حتي برخي از دولت هايي كه به بهانه هاي امنيتي، سفارت هاي خود را بستند، به صورت برنامه ريزي شده مناسبات ديپلماتيك خود را با نظام سوريه قطع نكردند و پروازها به سوريه متوقف نشده است و زندگي طبيعي درپايتخت جريان دارد و مردم آنچنان كه برخي تصور مي كنند، عليه نظام نشوريده اند. ناظران از نگراني غربي ها و اعراب از ضعف مخالفان سياسي سوريه نيز سخن مي گويند و اعلام مي كنند كه حتي در درون شورايي كه شوراي ملي مخالفان سوريه ناميده مي شود، تعارض وجود دارد و اين شورا تاكنون در رسيدن به توافق بر سر برنامه اي سياسي و منسجم و برگزيدن نامي معين كه طرف هاي عربي و غربي را براي به رسميت شناختن آن ترغيب كند، شكست خورده است وحتي تصميم گيرندگان سياسي درغرب از خود مي پرسند كه اصول اعلام شده مخالفان [در مبارزه عليه سوريه] چيست؟
اجلاس سران عرب دربغداد
از جديدترين تحولات مربوط به سوريه، ديدارهاي اخير در اسلامبول وبرگزاري اجلاس سران عرب در بغداد است. گفت وگوهاي انجام گرفته نشان داد كه تلاش ها براي ايجاد اتحادي حقيقي ميان مخالفان سوريه، بار ديگر شكست خورد، چرا كه هيئت كردهاي سوريه به هنگام قرائت بيانيه پاياني كنفرانس، سالن را ترك كرد. اين نشان داد كه بيانيه پاياني با خواست طرف هاي مخالف همخواني ندارد.
كنفرانس دوستان سوريه در غياب روسيه، كه پيش از اين اعلام كرده بود حتي اگر دعوت هم شود در آن شركت نخواهد كرد، شكست خورد. مسكو رد دعوت را اينگونه توجيه كرد كه اجلاس تك بعدي است و به دنبال راهكاري براي گفت وگوي ملي و حل و فصل مسالمت آميز بحران سوريه نيست، و فقط به دنبال هموار كردن راه براي دخالت خارجي است. «الكساندر لوكاشويچ» سخنگوي وزارت خارجه روسيه، با اشاره به سخنان اخير مخالفان سوريه، از جمله اظهارات «برهان غليون» رئيس شوراي ملي مخالفان سوريه، اعلام كرد كه اين سخنان نشان مي دهد آمادگي در مخالفان براي گفت وگوي ملي وجود ندارد.
سخنگوي وزارت خارجه روسيه اين را نيز گفت كه مسكو از ابتدا اين مواضع را غيرسازنده مي دانست. مواضعي كه به ايجاد فرصت براي آغاز گفت وگو در سوريه منجر نمي شود. اين همان چيزي است كه عنان نيز از آن صحبت كرد؛ وي مي گفت تحرك براي گفت وگو بايد از جانب دو طرف باشد.
«هوشيار زيباري» وزير خارجه عراق، پس از اجلاس بغداد، طي كنفرانس خبري مشترك با «احمدبن حلي» معاون دبيركل اتحاديه عرب اعلام كرد اجلاس سران عرب از بشار اسد نخواهد خواست كناره گيري كند و تنها از طرح عنان حمايت مي كند. او اشاره كرد كه موضوع سوريه ديگر يك موضوع عربي يا داخلي يا ملي يا قومي و حتي منطقه اي نيست و الآن موضوع از دست اعراب خارج شده و بين المللي شده است. زيباري گفت: ما تلاش كرديم كه موضوع، عربي باقي بماند، ولي موفق نشديم و بايد به شوراي امنيت بازگرديم تا مواضع جديدي اتخاذ كند. اميدواريم كه سوريه از اين وضعيت خارج شود و خودش براي خودش تصميم بگيرد. موضوع سوريه از قالب عربي خارج شد و الآن در دست شوراي امنيت است. زيباري همچنين اعلام كرد كه اقدام سوريه در پذيرش طرح عنان گامي بسيار مهم است و اين فرصت آخر سوريه است و بايد آن را عملاً اجرا كند. وي تاكيد كرد كه وزراي خارجه عرب مسئله تجهيز مخالفان به سلاح را بررسي نكردند.
«جهاد مقدسي» سخنگوي وزارت خارجه سوريه، پيش از اين در بيانيه اي مطبوعاتي اعلام كرده بود كه سوريه از زمان تعليق عضويتش در اتحاديه عرب، روابطش را با كشورهاي عربي به شكل دوجانبه درآورده است و در نتيجه، دمشق با هيچ طرحي از سوي اتحاديه عرب، در هر سطحي كه باشد تعامل نمي كند. يك مقام رسمي سوريه هم تاكيد كرده بود كه سران عرب از زمان اجلاس خارطوم تا امروز، هيچ رنگ و بويي ندارد. اما اينكه اين اجلاس در بغداد برگزار شد، ويژگي خود را دارد. وي افزود: كه «سوريه موضع عراق را در هفته هاي گذشته درك مي كند. بغداد تحت فشار شديدي قرار گرفته و مجبور شد براي برگزاري اجلاس سران عرب تا اندازه اي مراعات كند. خليج فارس را بكند و همه چيز براي خارج كردن قطر از رياست اتحاديه، آسان است اما قدرت واقعي عراق پس از اجلاس آشكار خواهد شد. در نهايت عراق برادر بزرگ سوريه است. وي همچنين اشاره كرد كه دمشق با عنان به عنوان فرستاده سازمان ملل رفتار مي كند نه فرستاده اتحاديه عرب، هر چند كه در عمل، فرستاده اين دو نهاد است.
نظام سوريه مانند هر نظام ديگري، داراي نقاط قوت و ضعف است. قدرت اين نظام در انسجام و اتحاد داخلي اوست؛ اخلاص و وفاداري اقليت هاي علوي، مسيحي و دروزي به نظام و حمايت بخش هاي اقتصادي اساسي مانند تجار و صنعتگران، از جمله نقاط قوت آن است.
اما بارزترين نقطه ضعف را مي توان در بخش هايي از جوامع سني ديد كه مي توانند تجمع و حركت كنند. كساني كه قائل به قدرت نظام براي بقا هستند، بر نقاط قوت تكيه مي كنند. در مقابل، كساني كه قائل به رفتن نظام هستند، به نقاط ضعف استناد مي كنند و مدعي هستند كه روزهاي باقي مانده براي اسد اندك شده است. اما كم نيست تعداد گزارش هايي كه طي دو ماه اخير آمده است و در آنها تاكيد مي شود نظام سوريه سرانجام بر چالش هاي مسلحانه موجود غلبه خواهد كرد، زيرا تعداد مناطقي كه اكنون در دست افراد مسلح است اندك است.
منبع: خبرگزاري فارس