به گزارش پایگاه خبری 598، به نقل از مشرق: بررسی آخرین دیدگاههای محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان اصلاحات بیانگر آن است که وی ضمن انتقاد از کپی کاری محض ایده ها و تئوری های غربی از جانب اصلاح طلبان برای شرایط امروز ایران تاکید می کند، شرایط کنونی پیروی از «تقدم عمل بر نظر» را برای جریان اصلاحات گوشزد می کند.
تاجیک با طرح ایده «تقدم عمل بر نظریه» با این تبیین که روشنفکران که پیش از این برای تودههای مردمی نقشه راه تعیین میکردند، آن را پایان یافته میداند و میگوید این تودهها هستند که کنش به تناسب خواست عمومی جامعه را خلق میکنند. تاجیک معتقد است که سوژههای سیاسی نیازمند آوانگارد نیستند و سیکل پیشروی را در درون خود آنها میبندند و به نخبگان و روشنفکران نگاه نمیکنند که چه میگویند.
این تحلیلگر سیاسی معتقد است که روشنفکران جامعه باید تلاش کنند میان خودشان یک رابطه تفاهمی ایجاد کنند، در غیر این صورت نمیتوان از این روشنفکر انتظار حل مسائل جدی جامعه را داشت.
وی با انتقاد از اصلاح طلبان مبنی بر تاختن به پوپولیسم نگاه آنان به این موضوع متصلب و انجماد یافته در تئوری های دهه ۳۰ و ۴۰ و متاثر از ادبیات مارکسیستی دانسته و تاکید می کند بسیاری از دوستان ما به لحاظ ذهنی و فکری در یک جایی دچار قفل شدند. فکر میکنند این فهم از پوپولیسم است بنابراین هیچ وقت تلاش نکردند که یک نوع همگرایی نظری و عملی ایجاد کنند. در نگاه این دوستان هر چقدر فاصله با تودهها بیشتر بوده -این نظر مبتنیبر تغییر- اصیلتر است. در فضای زبان و بیان اصلاحطلبی هم تلاش نشده که با زبان و بیانی سخن گفته شود که تودهها آن را فهم کنند.
تاجیک همچنین با انتقاد از اصلاح طلبانی که مدعی ظهور بناپارتیسم در جامعه ایرانی هستند، تصریح می کند مفهومی چون «بناپارتیسم» و «نئوبناپارتیسم» یک درونمایه خاصی دارد. به راحتی نمی توان مفاهیم را از یک ساخت نظری جدا کرده و در یک ساحت نظری متفاوت بنا نهاد و این موجب یک نوع آنارشی مفهومی و ذهنی میشود. بهزعم من هیچ یک از این دو که بعضاً هم بر الگوهای چینی، کامبوج و دیکتاتوریهای شرق آسیاست، راهکار جامعه ما نیست. جامعه ما به لحاظ فرهنگی، تمدنی، گرایشهای دینی و تنوع قدیمی، زبانی، فرهنگ عمومی و خصوصی مردم بسیار متفاوت است بنابراین نمیتوان تحت تدبیر این دو مفهوم آن را تحلیل کرد.
به باور این فعال سیاسی اصلاح طلب، در یک شرایطی همان بناپارتیسم توانسته پیاده شود اما در فرانسه بعد از همان مرحله هم قابل پیاده کردن نیست، چه رسد به اینکه آن الگو را بیاوریم و در جامعه بسیار متفاوتی چون ایران پیاده کنیم.