به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، حقایقی که رئیسجمهور در گفتوگوی اخیر خود با مردم درباره انتخابات 1400 به آن اشاره کرد، به مذاق برخی جریانها خوش نیامد. جریانهای سیاسی که باید نسبت به عملکرد خود و پیامدهای حاصل از آن در انتخابات 1400، به تاریخ و مردم ایران پاسخگو باشند، شیوه همیشگی فرار به جلو را پیش گرفتند. آنان حتی شرایطی را که طیفهایی از خودشان، به آن اذعان و اعتراف داشتند کتمان کرده و تلاش کردند تصویری وارونه از انتخابات دو سال پیش ارائه دهند. این در حالی است که نه تنها زمان زیادی از انتخابات ریاستجمهوری نگذشته، بلکه دادههای آماری و نتایج پیمایشها و افکارسنجیهای نهادهای معتبر و دولتی در دست است که به طور کامل، تحلیل آیتالله رئیسی از وضع انتخاباتی و سیاسی دو سال پیش کشور را تأیید میکند. آیتالله رئیسی در گفتوگوی تلویزیونی خود، صرفاً به برخی واقعیتهای شرایط سیاسی دو سال پیش کشور اشاره کرد و گفت که «در آن وضعیت تصور بر این بود که مشارکت در انتخابات به همان میزانی که محقق شد هم نباشد و لذا بنده برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات احساس مسئولیت کردم.» رئیسجمهور با اشاره به اینکه در کنار دشمنی دشمنان «عملکرد دولت وقت نیز در قرار دادن مردم در آن وضعیت مؤثر بود» به تلاشهای خود برای احراز صلاحیت برخی نامزدها نیز اشاره کرد و افزود: «البته خود آنها گفتند که نتایج سنجشها و ارزیابیها این است که اگر ما هم تأیید شویم، باز هم مشخص است برنده انتخابات کیست.»
مستند به آمار مراکز دولت قبل
جریانهای حاکم بر دولت قبل، به طور مشخص به دو بخش از اظهارات رئیسجمهور واکنش نشان دادند: اینکه مشارکت پایین در انتخابات ناشی از عملکرد دولت وقت بود و دیگر اینکه در صورت حضور برخی نامزدهای خاص باز هم نتیجه انتخابات تغییری نمیکرد.
این مخالفخوانیها، در حالی است که بر اساس نظرسنجیهای انجام شده، عملکرد دولت وقت، بیش از 30 درصد سبب کاهش مشارکت مردم در انتخابات شده بود و عدم احراز صلاحیتها، فقط 2 درصد در رفتار انتخاباتی مردم تأثیر داشت. (نمودار شماره 1) همچنین در پاسخ به مخالفخوانیهای دوم، باید به نظرسنجی اردیبهشت 1400 ایسپا اشاره کرد که بر اساس آن، با فرض حضور جواد ظریف در انتخابات ریاستجمهوری نیز همچنان آیتالله رئیسی با رأی و اختلاف بالایی به عنوان رئیسجمهور برگزیده میشد (نمودار شماره 3)، آن هم در حالی است که ظریف ماهها پیش از انتخابات، به عنوان اصلیترین نامزد حامیان سیاسی دولت وقت، اعم از اعتدالی و اصلاحطلبان محسوب میشد. از این رو، میتوان گفت جریانهای سیاسی که به این نظرسنجیها دسترسی داشتند، به دلیل عملکرد دولت وقت، از جمله تورم بالا و شکست در سیاست خارجی، شکست در انتخابات، آن هم با اختلاف بالا را حتمی میدانستند و همین، زمینه عدم حضور آنان و عدم رغبت مردم را فراهم کرد. اما به نظر میرسد امروز نفع سیاسی آنان، در وارونهنمایی تاریخی است که تنها دو سال از آن میگذرد؛ وارونهنمایی ای که خود نشانه مسئولیتناپذیری این جریانهای سیاسی نسبت به مردم، تاریخ و کشور است.
بررسی نظرسنجیها
در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نسبت به دورههای گذشته، نظرسنجیهای انتخاباتی به عنوان یکی از ابزارهای برآورد افکارعمومی و رفتار رأیدهی شهروندان، فعالیت چشمگیری داشتند. با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری 1400، کنش و رفتار مردم برای حضور در این انتخابات مورد توجه گروههای سیاسی قرار گرفت. این افکارسنجیها توانستهاند تا حدودی مطالبه و خواست عمومی مردم را برای شرکت در انتخابات مشخص کنند. در همان زمان درخصوص اهمیت افکارسنجیهای انتخاباتی، برخی فعالان گروههای سیاسی با استناد به گزارش افکارسنجیها، به تحلیل انتخابات ریاست جمهوری 1400 پرداختهاند. محمد مهاجری، فعال سیاسی متمایل به جناح موسوم به اعتدال با استناد به نظرسنجی جدید در مورد انتخابات ریاست جمهوری 1400 به تعداد جالب توجه رأیدهندگانی اشاره کرده که هنوز کاندیدای موردنظر خود را انتخاب نکرده بودند. (پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، سوم خرداد1400) عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز تحلیل خود از انتخابات را مبتنی بر نظرسنجیهای اعلام شده مراکز و مؤسسات پژوهشی فعال در زمینه پیمایش بیان کرد. او در آخرین گزارش انتخابات ریاست جمهوری 1400 به دو مقوله میزان مشارکت و آرای احتمالی نامزدها براساس آخرین نظرسنجی تلفنی ایسپا و با جمعبندی از همه نظرسنجیهای قبلی پرداخت. (پایگاه خبری- تحلیلی سلام نو، سوم خرداد 1400) از آنجا که مشارکت در انتخابات و رأی دادن از اصلیترین مؤلفههای رفتار سیاسی مردم در انتخابات به شمار میآید، در این بخش براساس نتایج افکارسنجیهای انتخاباتی، به نقش شاخصهای مختلف در مشارکت و رفتار رأیدهی مردم در انتخابات ریاست جمهوری 1400 میپردازیم:
الف) مشارکت در انتخابات
مشارکت در انتخابات، به عنوان یکی از مهمترین حقوق اساسی شهروندان شناخته شده است. بنا بر اصل ششم قانون اساسی، در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود و از راه انتخابات: انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها. یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میشود. یکی از جلوههای حضور مردم در هر جامعه، مشارکت آنان در انتخابات است. رهبر معظم انقلاب همواره به مشارکت بالای مردم در هر انتخاباتی و حضور آنان پای صندوقهای رأی تأکید دارند. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 27 بهمن 1399 به مناسبت سالروز قیام ۲۹ بهمن 1356مردم تبریز، فرمودند: «علاج دردهای مزمن کشور در انتخابات پرشور و حضور عمومی مردم و انتخاب اصلح و مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.»
پاسخگویی به سؤالاتی همچون میزان مشارکت مردم چقدر خواهد بود؟ مردم به چه کسی رأی خواهند داد؟ و میزان علاقهمندی مردم به این دوره از انتخابات چقدر است؟ نیازمند بررسی است و با نزدیک شدن به روز انتخابات اهمیت ویژهای پیدا میکند. یکی از شیوههای متداول در این زمینه انجام نظرسنجیهای انتخاباتی است. معمولاً اولین موضوعی که در نظرسنجیهای انتخاباتی به آن اشاره شده، میزان مشارکت است. مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری 1400 مانند انتخابات مجلس گذشته تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار داشت.
مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی مسئولان
در انتخابات 1400 یکی از مسائلی که مشارکت در انتخابات را تحت تأثیر قرار داد، مشکلات اقتصادی مردم بود. برخی رسانههای داخلی و جریانهای سیاسی علت اصلی مشارکت نکردن مردم در انتخابات را مسائل سیاسی مثل عدم احراز صلاحیت برخی نامزدها و حضور نداشتن نامزد مورد علاقه عنوان کرده بودند، اما نارضایتی مردم از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی مسئولان سهم مهمی در این عدم مشارکت داشت؛ به طوریکه نتایج مرکز تحقیقات صداوسیما نشان میدهد بیش از 50 درصد مردم مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی مسئولان را عامل اصلی عدم شرکت در انتخابات میدانند و 2 درصد مسائلی همچون عدم احراز صلاحیتها را علت این مسأله میدانند.
یافتههای افکارسنجی ایسپا که مربوط به شرکت مرددین در این انتخابات و تأییدکننده موضوع فوق است، نشان میدهد، تقریباً نیمی از افراد در نظرسنجی گفتهاند در صورتی که شرایط اقتصادی بهتر شود، از دودلی خارج شده و در انتخابات شرکت خواهند کرد. در پاسخ به سؤال نظرسنجی ایسپا که «اگر نامزدها برنامه جدی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور داشته باشند، تا چه حد در شرکت شما در انتخابات تأثیر دارد؟»، نتایج نمودار شماره 2 حاصل شده است.
همچنین نرخ تورم تکرقمی دولت یازدهم در اسفند 1399، در ماههای پایانی دولت دوازدهم بین 40 تا 44 درصد در نوسان بوده است؛ دولتی که وعده داده بود «آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه 4۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند.»
بیثباتی و افزایش نرخ ارز، کاهش نرخ رشد اقتصادی، تولید ناخالص ملی و... بویژه در دوره دوم ریاست جمهوری روحانی، همگی بیانگر اوضاع نابسامان اقتصادی ایران است. یقیناً اگر تا زمان انتخابات 1400 تغییری در وضعیت عمومی زندگی و معیشت مردم ایجاد شده بود و مسئولان دولت قبل به تعهدات خود درقبال مردم عمل میکردند، به احتمال فراوان مشارکت مردم در انتخابات کمتر از ۵۰ درصد نبود.
دوقطبی انتخابات
برای دوقطبی شدن، مجموعهای از شرایط لازم است و به طور کلی هر چقدر فضای رقابت میان بخشهای مختلف جامعه و گروههای سیاسی جدیتر و شدیدتر باشد، امکان دوقطبی شدن بیشتر است. برای ایجاد دوقطبیهای انتخاباتی باید شرایطی فراهم گردد:
- امکان شکلگیری دو گفتمان رقیب قدرتمند و دارای تأثیر در افکارعمومی
- وجود دوگانههای قوی و مؤثر.
در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پیشبینی میشد دوقطبیهایی بین نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شود. پیشبینیها حکایت از دوقطبی «رئیسی- ظریف» و «رئیسی-لاریجانی» میداد. در این خصوص نیز مراکز افکارسنجی به نظر مردم و رأی آنان به این دوگانهها پرداختند.
اما پس از اعلام اسامی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، شاهد حضورنامزدهایی بودیم که امکان تشکیل فضای دوقطبی رقابتی بین آنان وجود نداشت و از سوی دیگر برخی از گروههای سیاسی مطرح نیز اعلام کردند که در این انتخابات نمایندهای ندارند. به دلایلی که گفته شد، دو گفتمان قدرتمند که فضای مبارزات انتخاباتی و افکارعمومی را تحریک کند، شکل نگرفت. به نظر میرسد در صورتی که شرایط برای دوقطبی انتخابات فراهم میشد، مشارکت مردم در انتخابات افزایش مییافت.
تجارب انتخابات در دورههای گذشته نیز نشان میدهد شدت گرفتن فضای رقابتی باعث قطبیسازی افکارعمومی شده و این امر تأثیر زیادی بر میزان مشارکت گذاشته است. شاید مهمترین مزیت قطبیسازی افزایش مشارکت باشد اما این پدیده عوارض و پیامدهای ناگواری در پی دارد، به طوری که رسانههای معاند به دنبال نوعی قطبیسازی هستند که در آن مردم در مقابل حاکمیت قرار گرفته و دوقطبی مشارکت و عدم مشارکت شکل میگیرد.
برجام و تحریمها
با روی کار آمدن دولت بایدن در امریکا، موضوع مذاکرات هستهای و رفع تحریمها در دستور کارگروه دیپلماسی ایران و گروه 1+4 قرار گرفت. اتفاقات انتخابات امریکا و زمزمه احیای برجام، امیدواریهایی در فضای اقتصادی کشور ایجاد کرد. کارشناسان معتقد بودند احیای برجام و رفع تحریمها و مشاهده اثر مثبت آن بر زندگی مردم، میتواند پیش درآمدی برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات باشد اما با توجه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 مقرر گردید روند مذاکرات با آغاز به کار دولت جدید ادامه یابد.
در ایام انتخابات ریاست جمهوری 1400، افکارسنجیها نظر مرددین و کسانی که قطعاً در انتخابات شرکت نمیکنند را درخصوص تأثیر احیای برجام و رفع تحریمها بر مشارکت آنان در انتخابات پرسیده بودند. درنظرسنجی ایسپا از افرادی که تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات نگرفتهاند (افراد مردد) پرسیده شد «احیای برجام و رفع تحریمها تا چه حد شما را برای شرکت در انتخابات ترغیب خواهد کرد؟»
در نظرسنجی مرکز تحقیقات صدا وسیما از پاسخگویانی که گفتهاند قطعاً در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهند کرد، پرسیده شد: بازگشت امریکا به برجام و لغو تحریمها تا چه حد ممکن است باعث شرکت شما در انتخابات شود؟ 18درصد گفتهاند درحد «زیاد» این امکان وجود دارد که بازگشت امریکا به برجام و لغو تحریمها باعث شرکت آنها در انتخابات شود.
ابراهیم رئیسی در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری مواضع خود را در حوزه سیاست خارجی، برجام و مذاکره اعلام کرد.
وی برجام و تحریمهایی که امریکا با خروج از این توافق بینالمللی به ایران تحمیل کرد، شرطی کردن اقتصاد توصیف کرده و گفته است: «یک روز اقتصاد را به یک قرارداد گره زدیم و گفتیم باید برجام بسته شود، یک روز به اجرای آن و روز دیگر به احیای آن گره خورد. اقتصاد کشور به هیچ عنوان نباید گره به نوعی از این قراردادها بخورد (رجانیوز، بیست و سوم خرداد1400). رئیسی معتقد است درصد بالایی از مشکلات هیچ ربطی به تحریم ندارد و اینکه وضع موجود را به تحریم نسبت بدهیم قابل قبول نیست. باید برای رفع همه تحریمها تلاش کنیم، اما در کنار آن باید به خنثیسازی تحریمها نیز توجه کنیم تا اقتصاد ما دچار تکانه نشود. ایشان اعلام کرد که مخالف مذاکره نیست.»
پیشبینی مشارکت در افکارسنجیها
در انتخابات ریاست جمهوری 1400، 8/48 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردهاند. با توجه به شرایط کرونایی و پیشبینی 11 درصد کاهش مشارکت بر اساس نظرسنجیهای انتخاباتی، این میزان مشارکت دارای اهمیت است. اگر در این انتخابات فشار اقتصادی و شرایط کرونایی کشور را به عنوان عوامل اصلی مشارکت نکردن افرادی عنوان کرد که معمولاً جزو مشارکتکنندگان در انتخابات بودند، نباید از عملکرد برخی جریانها و شخصیتهای سیاسی غافل ماند. در شرایطی که جامعه نیازمند افزایش مشارکت برای روی کارآمدن یک دولت کارآمد و توانمند برای حل مشکلات مردم بود، برخی جریانهای سیاسی و شخصیتها مستقیم یا غیرمستقیم و آشکار و پنهان، مردم را به مشارکت نکردن در انتخابات ترغیب میکردند. همه اینها بسیاری از شهروندان را با تردید شرکت در انتخابات روبهرو کرد، به گونهای که در این دوره از انتخابات تعداد مرددان انتخاباتی افزایش بیشتری نسبت به انتخابات پیشین داشت. این وضعیت در نظرسنجیهای مراکز افکارسنجی نمایان بود. البته این مراکز کوشیدند تا به شیوهها و روشهای آماری و تحلیلی نتایج را به واقعیت نزدیک کنند که در این زمینه دو مرکز تحقیقات صدا و سیما و مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) پیشرو و موفقتر بودند. بر این اساس، به نتایج دو مرکز که به واقعیت نزدیکتر بود، اشاره میکنیم:
مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) از شهریور ۱۳۹۹ تا ۲۷ خرداد 1400 افکارسنجیهای انتخاباتی (تلفنی و حضوری) خود را اجرا کرد. آخرین افکارسنجی حضوری ایسپا در تاریخ ۲۵ و ۲۶ خرداد ماه و آخرین افکارسنجی تلفنی نیز در تاریخ پنجشنبه ۲۷ خرداد اجرا شد. ایسپا میزان مشارکت در انتخابات را 44 درصد پیشبینی کرده بود.
مرکز تحقیقات صدا و سیما از آذر ۱۳۹۹ تا ۲۷ خرداد طرحهای افکارسنجی انتخاباتی (تلفنی و حضوری) خود را اجرا کرد. آخرین افکارسنجی حضوری مرکز تحقیقات در تاریخ پنجشنبه ۲۷ خرداد در سطح شهرهای دارای مرکز صدا و سیما اجرا شد. مرکز تحقیقات صدا و سیما با اختلاف 5/1 درصدی میزان مشارکت در انتخابات را 3/47 درصد پیشبینی کرده بود.
ارائه برآوردی دقیق از میزان مشارکت مردم در انتخابات همواره مورد توجه افراد، احزاب، جناحها، گروهها و نهادهای سیاسی و اجتماعی کشور بوده است، به طور کلی مشارکت افراد در انتخابات تابع شرایط و مقتضیات متنوعی است، در این دوره نیز میزان مشارکت در انتخابات تحت تأثیر عوامل مختلف قرار گرفته بود.
ب) آرای نامزدها
به طور کلی دیدگاه و نظریههای مرتبط با رفتار رأی دهی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته اول در جست وجوی آن است که آیا مردم رأی میدهند و در انتخابات مشارکت میکنند و در دسته دوم صحبت از این است که افراد شرکت کننده در انتخابات به چه گروههای سیاسی یا فردی رأی میدهند. معمولاً مردم برای تعیین و همچنین رأی دادن به کاندیدای انتخابات به دنبال معیارهایی هستند. افکارسنجیهای انتخاباتی که معمولاً به شکل دورهای برگزار میشود، میتوانند با درنظر گرفتن این معیارها، فراز و نشیب اقبال عمومی را نسبت به احزاب و اشخاص مشخص کنند. در انتخابات ریاست جمهوری 1400 عوامل مختلفی در رأی مردم به نامزدها نقش داشتند که در این نوشتار به برخی از این عوامل میپردازیم.
توان حل مشکلات کشور
انتخابات ریاست جمهوری 1400، نسبت به انتخابات دیگر از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار و برای کشور و نظام بسیار سرنوشت ساز بود، زیرا کشور از یک سو با مشکلات حاد و انباشت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مواجه بود و از سوی دیگر میزان رغبت و مشارکت مردم در این انتخابات تاکنون پایین بوده است. برای مقابله با مسائل حاد و بحرانهای احتمالی پیش رو ضروری بود رئیس جمهوری برگزیده شود که توان و ظرفیت حل و فصل مسائل کشور را داشته باشد.
در نظرسنجی مرکز تحقیقات صدا و سیما از پاسخگویان پرسیده شد: به نظر شما با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سالجاری و تغییر دولت، وضعیت اقتصادی کشور چه تغییری خواهد کرد؟ 27 درصد پاسخگویان گفتند وضعیت اقتصادی کشور با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تغییر دولت «بهتر خواهد شد».
درنظرسنجی ایسپا از شهروندان سؤال شد «فکر میکنید با آمدن آقای رئیسی مشکلات کشور کمتر شود، بیشتر شود یا فرقی نخواهد کرد؟» ۴۵.۹ درصد شهروندان معتقدند با آمدن آقای رئیسی مشکلات کشور کمتر میشود.
مردم امیدوار بودند اجرای برنامههای دولت جدید در سال 1400، وضعیت کشور بهبود پیدا کند. ناامیدی از وضع موجود تنها در صورتی بهبود پیدا میکند که نامزدها چشمانداز مثبتی درباره بهتر شدن وضعیت موجود ارائه کنند.
توان مبارزه با مفاسد اقتصادی
آقای رئیسی سابقهای طولانی از حضور در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران داشت و پیش از حضور درانتخابات ریاست جمهوری، یک سال ریاست قوه قضائیه را بر عهده داشت. در این مدت، محور سیاستهای اعلامی وی و همین طور عملکرد ایشان، مبارزه با فساد به طور گسترده بود، بخصوص مبارزه با فساد اقتصادی و مبارزه با فساد اداری درونی قوه قضائیه.
رسانهها نیز در این مدت، هم مصادیق عملی مبارزه با فساد اداری در قوه قضائیه را از سوی آقای رئیسی به مردم نشان دادند و هم مصادیقی از تلاش برای مبارزه با عوامل نابسامانی شرایط اقتصادی کشور را. در واقع، عملکرد ایشان در قوه قضائیه مثبت بود و رسانه ملی نیز در این باره با شفافیت اطلاعرسانی کرد. آقای رئیسی در دوران مبارزات انتخاباتی خود نیز بارها گفت: «انگیزه من برای حضور در انتخابات حل مشکلات مردم و کاهش درد و رنج و مبارزه با بیعدالتی و فساد است. مبارزه با فساد و تبعیض از وظایف مهم است» (ایرنا، یازده خرداد 1400). براساس نظر سنجی ایسپا، 8/56 افراد مردد در انتخابات ریاست جمهوری 1400 به کسی رأی میدهند که برنامه جدی برای مبارزه با فساد داشته باشد.
پیشبینی آرای نامزدها در افکارسنجی ها
نزد فعالان، گروهها و احزاب سیاسی و حتی بسیاری از مردم، پیشبینی آرای نامزدهای انتخاباتی و بویژه نامزد پیروز در انتخابات مهمتر از میزان مشارکت در انتخابات و گرایشها و رفتار رأی دهی است، زیرا برآیند کلی انتخابات منجر به برنده شدن یکی از نامزدها و انتخاب او به عنوان رئیس جمهور میشود. بر این اساس پرسش اصلی در نظرسنجیهای انتخاباتی این است که «در صورت شرکت در انتخابات، به کدام نامزد رأی میدهید؟» در این دوره از انتخابات به دلایل مختلف از جمله ویژگیهای ابراهیم رئیسی و ائتلاف و اجماع جناحی در مورد او از یک سو و نبود رقیب یا رقبای شاخصی که امکان رأیآوری بالا را داشته باشند، تقریباً همه مراکز نظرسنجی پیشبینی درستی از نامزد پیروز داشتند. این امر در نظرسنجیهای ایسپا و مرکز تحقیقات صداوسیما آشکار بود.
پیشبینی نامزد پیروز در نظرسنجیها اگر با اختلاف بالا و به احتمال زیاد باشد در روند انتخابات مؤثر است. این امر چند پیامد را به همراه دارد: کنارهگیری برخی نامزدهای همسو به نفع نامزد شاخص و برنده احتمالی انتخابات، مارپیچ سکوت رأی دهندگان به دیگر نامزدها و حتی تغییر رأی آنها به برنده احتمالی و قابل پیشبینی و سرانجام پذیرش سریعتر و آسانتر نتیجه انتخابات. همه این موارد اهمیت نظرسنجیهای انتخاباتی و کارکرد آنها را در انتخابات نشان میدهد، البته پیشبینی برنده انتخابات با احتمال زیاد، تا حدودی در کاهش مشارکت میتواند مؤثر باشد، زیرا مشخص بودن نتیجه انتخابات موجب میشود برخی از مشارکت کنندگان بالقوه، رأی خود را در نتیجه انتخابات بیتأثیر دانسته و از رأی دادن خودداری کنند. نظرسنجیهای مراکز فعال و شاخص انتخاباتی از جمله مرکز تحقیقات صدا و سیما و مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، از زمان اعلام نامزدهای قطعی سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، نشان میداد که ابراهیم رئیسی در دور نخست برنده انتخابات میشود، زیرا اختلاف آرای او با سایر نامزدها بسیار زیاد پیشبینی میشد.
جمعبندی و تحلیل کلی
افکار عمومی و به تعبیری صدای خاموش مردم، مفهومی جامعه شناختی به معنای درک معین شهروندان نسبت به مسائل مهم است. در سنجش افکارعمومی، دیدگاهها، ترجیحات و گرایشهای ذهنی مردم نسبت به موضوعات تعریف شده و ارزیابی و داوری آنها نسبت به شخصیتها، ساختارها، خط مشی، عملکردها، رویدادها و پدیدهها نمایان میشود. اهمیت افکار عمومی به دلیل احساسات، نگرشها و رفتارهایی است که ممکن است همراه آن پدید آید. از مهمترین افکارسنجیها، سنجش دیدگاه شهروندان در زمینه رفتار و گرایش رأی دهی است که از آن به عنوان نظرسنجیهای انتخاباتی یاد میشود. نظرسنجیهای انتخاباتی کارکردی دو مرحلهای دارند؛ مرحله نخست پیش از انتخابات است که نظرسنجیها، میزان مشارکت، گرایشهای رأیدهی و جایگاه نامزدها را نزد افکارعمومی نشان میدهند. این امر برای نامزدها و هواداران آنها، احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی، تحلیلگران و دست اندرکاران انتخابات مورد توجه و مهم است. در مرحله دوم و پس از انتخابات، نظرسنجی صحت و سلامت انتخابات را آشکار میسازند که این امر هم برای جریان و ناظران، هم برای سایر نامزدها و همسویان آنها و هم برای شهروندان مهم است و پذیرش روند انتخابات و نتایج آن را قابل قبولتر میکند.
با توجه به اهمیت و حساسیت پدیده و روند انتخابات در افکارعمومی کشورهای گوناگون، انجام نظرسنجیهای انتخاباتی، مستلزم رعایت پیش شرطهایی است که در صورت رعایت نکردن آنها، نظرسنجیها از اعتبار لازم برخوردار نخواهد بود و اعتبار این مراکز نظرسنجیها و اعتماد به نتایج اعلام شده از جانب آنان زیر سؤال میرود. پیش شرط های انجام نظرسنجیهای انتخاباتی معتبر عبارتند از: مستقل بودن از جریانها و جناحهای سیاسی، بیطرفی در نظرسنجیها و اعلام نتایج، به کارگیری روشهای علمی و تکنیکهای مناسب، انتخابات جامعه آماری و حجم نمونه مناسب و کافی، طرح پرسشهای دقیق و درست. با توجه به این مؤلفهها است که مرکز تحقیقات صدا وسیما و مرکز افکارسنجی ایسپا توانستهاند پیش بینی به نسبت دقیقی از میزان مشارکت و آرای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1400 داشته باشند.
* ایران