به گزارش پایگاه خبری 598، به نقل از همشهری آنلاین، سفر رئیس دولت سیزدهم به ۳ کشور آمریکای لاتین (ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا) در کنار همه دستاوردهای سیاسی و اقتصادی خود، یک رهاورد مهم داشت؛ عیان شدن رویکردهای ضدانسانی غرب به زن؛ رویکردی که با حملههای رسانهای روزهای اخیر به جمیله علمالهدی، همسر رئیسجمهور ایران، بار دیگر عیان شد.
حضور قدرتمند جمیله علمالهدی در جریان این سفر که با برنامههای مختلف و دفاع از هویت زن ایرانی همراه بود، به مذاق رسانههای دشمن خوش نیامد و سبب شکلگیری هجوم رسانهای به همسر رئیسجمهور شد، اما علمالهدی چه گفته بود که خشم دشمنان ایران را به دنبال داشت؟ پاسخ به این سوال را از یک سو باید در بروز نشانههای « زن ایرانی» در همسر رئیسجمهور و از سوی دیگر در موضوعهای مطرح شده از سوی او جستوجو کرد. انجام برنامههای دیپلماتیک در جریان سفر رئیسجمهور به آمریکای لاتین بهعنوان یک زن تحصیلکرده باحجاب همراه با حضور قدرتمند اجتماعی و همچنین عیانکردن پشت پرده رویکردهای ضد زن غرب و دفاع از هویت زن ایرانی، سبب شد دشمنان رویکرد هجوم رسانهای را در قبال جمیله علمالهدی پیگیری کنند.
چرایی یک عملیات رسانهای
چرایی این حجم از عملیات رسانهای دشمن حول سخنان و حتی سبک رفتار و پوشش خانم علمالهدی برایتان سؤال نشد؟ گویا یک ضلع از قدرتنمایی رئیسی که به تعبیر نماینده جمهوریخواه مجلس آمریکا، نشانهای دیگر از شکست آمریکا بهحساب میآید، همین حضور خانم علمالهدی بوده است. این را از نوع هجوم رسانههای دشمن میتوان متوجه شد؛ اما واقعا چرا؟
فهم طرح نرمافزاری غرب
ما یک ضلع از تمدن غرب را اساسا مشاهده نمیکنیم. یعنی احساس درگیری با آن نمیکنیم. درگیری با این ضلع از تمدن مدرن نیاز به فهم طرح نرمافزاری غرب دارد؛ طرحی که «شکستن قواعد همه ادیان و اصول اخلاق» برای تبیینش کافی نیست، بلکه باید گفت شکستن اصول غریزه حیوانی انسان هم در آن موج میزند و حتی پاپ کاتولیک را نیز همراه کرده است.
مدیریت انسان
این مسیر رگ حیات غرب به لحاظ اجتماعی است. همه ارتباطات انسانی باید بگسلد. این گسل سبب رشد استفاده از ابزارهای مدرن خواهد شد، این رشد باعث میشود بشریت بیشتر قابل مدیریت باشد. مدیریت انسان به مثابه یک ماده بیدفاع و بیقدرت لازمه دنیای استکباری است.
نقش زن
در این میان زن بسیار مؤثر است. زن میتواند همه را به سرعت به حجاب غفلت بکشد. زن میتواند با تکثیر انواع ارتباطات التذاذی برای بشر اساسا ارتباطات حقیقی را نابود کند. این نکته یادتان باشد تشدید هجوم اطلاعات برای نابودی اندیشهورزی است، تشدید گفتوگوهای بیقاعده مثل ایجاد یک هیاهوی سراسری برای نابودی بیان است و تشدید رابطههای جنسی برای نابودی ارتباط حقیقی خانوادگی است. تکثر بیش از حد باعث دوری از حقیقت میشود. دنیاگرایی که رأس کل خطیئه است، ابزار فراموشی حقیقت و واقعیت عالم است؛ ابزار نابودی عقلانیت.
ایجاد دوقطبی
غرب برای این مسیر مدتهاست ابزارش ایجاد یک دوقطبی است که یک سرش خودش است و سر دیگرش تجربه دینی لکهدار شده سنتی است که داشته. تجربه دینی که بر محور رهبانیت و فرار از دنیا و لذا استبداد دینی شکل گرفته بود. این تقریر زن را باعث چسبیدن انسان به دنیا قلمداد میکرد و زن ایدهآل را زن پنهان شده و دور از خانواده، اما بهمعنای مقدسش درنظر میگرفت. غرب هر جنبش دینی و الهی و حتی اخلاقی و عقلانی را متهم به این مسیر تاریخی غلط و منحرف میکرد و مسیر توسعه بیحیایی و بیعفتی برای در اختیار گرفتن انسان را پیش میبرد.
طرح سوم انقلاباسلامی
انقلاب اسلامی ایران سخن نویی را بیان کرده است؛ سخنی که آبادی دنیا را در پیمودن مسیر سعادت معرفی میکند و از پیوستار حقیقی انسانی سخن میگوید. سخن از حاکمیت مردم بر خودشان را در بستر توحید میگوید. این، اندیشه زن را وارد جامعه میکند، اما اجازه نمیدهد عقلانیت، ایمان، ارتباطات حقیقی اجتماعی و ولایی سلب شود. این طرح سومی بهحساب میآید که ظهور کرده است. پیروزیهای ورزشی، هنری، مدیریتی، علمی زن ایرانی با این مختصات زدن به چشم اسفندیار تمدن غرب است.
بروز زن ایرانی
حالا جمیله علمالهدی در یک قدرتنمایی بینالمللی ایران، وارد میشود و با سخنش و سبک رفتار، لباس و... کل این هویت نرمافزاری غرب را به چالش میکشد. یکبار دیگر به مصاحبه او توجه کنید؛ ببینید چه پروژهای را پیش میبرد، این حضور برای نابودکردن اثر ترویجی اغتشاشات با شعار زنانه در دنیا مؤثر است. جنبش زن، زندگی، آزادی، بنا بود در جهان سخن پرقدرت ایران را در مقابل تمدن مدرن خراب کند. اثر رسانهای آن در خارج از ایران به همین دلیل مهم بود که تکمیلکننده پروژه عنکبوت مقدس بود؛ پروژه لکهدار کردن سخن نوی ایران و انتسابش به قطب دیگری که غرب میپسندید ایران به آن منتسب شود. حضور زنان ایرانی با همین نرمافزار فکری از این جهت بسیار مهم است و «زدن به خال».
مهمترین محورهای گفتوگوی جمیله علمالهدی با شبکه تلویزیونی «تلهسور» ونزوئلا به شرح زیر است:
۱) تشکیل اتحادیه بینالمللی زنان تأثیرگذار جهان
۲) دعوت از ۸۰خانم مؤثر اجتماعی از سراسر جهان
۳) بازدید از نمایشگاه بانوان موفق و مخترع ایرانی و زیارت قم ازسوی بانوان کنگره
۴) خانمهای ونزوئلایی؛ روشنفکر و خانوادهدوست
۵) شدیدتر بودن خشونتهای سازمانیافته خارج ازخانه از خشونتهای خانگی
۶) استثمار زنان ازسوی دولتها درصورت عدمپشتیبانی خانواده از زن
۷) درس خواندن و کارکردن زن با حفظ زنانگی، نه شبیه مردان
۸) به اسم طرفداری از زن، از خانواده یک دیکتاتور سابقهدار حمایت کردند
۹) نوشتن کتاب درباره نظر امامخمینی(ره) در طرد فردگرایی (سوبژکتیویسم)
۱۰) فلسفه خانواده، تعاون و همبستگی اجتماعی، همگی طرد سوبژکتیویسم است
۱۱) کمک به آزادیخواهان در سراسر جهان؛ نتیجه تربیت زنان
۱۲) تلاش دیکتاتوری رسانهای برای نابودکردن ایمان، نجابت و علم دختران ایران
۱۳) تمدن چندهزارساله ایران و هضم فرهنگهای مهاجم بهخاطر محوریت خانواده
۱۴) بیان این موضوعکه من عضو هیأت علمی دانشگاهی هستم که عمر آمریکا از سن و سال درختان این دانشگاه کمتر است.
۱۵) عربدههای دروغین برای مهسا امینی و سکوت دربرابر شهدای مدافع امنیت
۱۶) سانسور رابطه پدر و فرزندی میان رهبری و مردم در رسانههای یکسونگر
جمیله علمالهدی درجریان برنامههای مختلف این سفر به تبیین الگوی زن ایرانی پرداخت که خشم دشمنان را بهدنبال داشت.
۱) بیان منطق جدید جمهوریاسلامی در معرفی «الگوی سوم زن» در جهان؛ زنی که نه در پستو و دور از تحولات جامعه است و نه کالای کمارزش دنیای سرمایهداری
۲) توضیح تشکیل «اتحادیه زنان تأثیرگذار جهان»
۳) روایت پیشرفت زنان ایرانی
۴) بیان درگیری ذاتی و عمیق نظام سلطه با خانواده و دفاع مستدل از جایگاه خانواده
۵) افشای تناقضات رسانهای نظام سلطه در ماجرای مهسا امینی
این فهرست که سرفصلهای گفتوگوی جمیله علمالهدی با شبکه تلویزیونی «تلهسور» ونزوئلاست، فاز تازهای از عقدهگشاییها علیه او را کلید زد؛ موضوعی که نشاندهنده هدفگیریهای صحیح همسر رئیسجمهور است.