دیپلماسی ایرانی: در میان نامزدهای ریاست جمهوری مصر مردی حضور دارد که اسرائیلیها چندان از او دل خوشی ندارند و امریکاییها نیز او را در محافل خصوصی خود "سیاه سوخته" خطاب میکنند؛ او کسی نیست جز عمرو موسی، دبیر کل سابق اتحادیه عرب، وزیر امور خارجه اسبق مصر و نماینده این کشور در سازمان ملل متحد که اسرائیلیها خاطرات تلخی را از چانه زدنها و موضعگیریهای سرسختانه او به یاد دارند. همان رفتاری که باعث شده تا از او چهرهای محترم نزد رایدهندگان مصری شکل بگیرد و همین جایگاه باعث شده تا او بیش از همه شانس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری مصر را داشته باشد.
در هفته گذشته دولت مصر اعلام کرد، موافق لغو قرارداد انتقال گاز از مصر به اسرائیل است. اتفاقی که جنجالی گسترده در روابط قاهره – تلاویو ایجاد کرد که البته در حقیقت یکی از بندهای برنامه سیاسی عمرو موسی بود.
پروفسور یورام میتال، استاد دانشگاه بن گوریون در این باره میگوید: «اگر موسی رئیس جمهور شود از وسایلی علیه ما استفاده میکند که نمیتوانیم ببینیم. توافقنامه صلح میان اسرائیل و مصر امر مقدسی نیست و میتوان در آن تعدیلاتی به وجود آورد تا امنیت سینا تامین شود. اگر این کار را نکنیم انتقادهای تند او کار دستمان میدهد. او خود را وکیل همه میداند که به طور مداوم انتقادهای صریح و تندی را بر سر قضیه فلسطینی متوجه اسرائیل کند. بیشک در صورتی که رئیس جمهور شود روابط مصر با اسرائیل را کاهش خواهد داد و کمکهای انساندوستانه به حماس در غزه خواهد فرستاد. چیزی که قبل از این تا کنون نداشتهایم.»
موسی ۷۶ ساله تاریخ طولانیای در درگیری با اسرائیلیها دارد. روابط او با آنها تا آنجا بد است که دیوید لوی او را "رمبوی مصر" توصیف کرده است. موسی هیچ گاه دشمنیاش با اسرائیل را مخفی نکرده است. کارکنان وزارت امور خارجه اسرائیل همواره میگفتند، او کمبود عقل دارد و دیوانه یا نادانی است که به صلح با اسرائیل اعتقاد دارد. وی هنگامی که در حادثهای تعدادی اسرائیلی کشته شدند دولت اسرائیل را متهم به دست داشتن در آن حادثه کرد. او معتقد است که نمیتوان به نتانیاهو اعتماد کرد. شیمون پرز را به سخره میگرفت و زمانی که اریل شارون نخستوزیر بود خواستار قطع همکاریها با او شد.
موسی یک بار در نشست داووس به روزنامهنگاران اسرائیلی گفت: «دستگاه امنیتی شما واقعا باهوش نیست.» فقط این نیست، او یک بار در کنفرانس مطبوعاتیاش در لندن با صدای بلند گفت: «چرا نباید ایران بمب هستهای داشته باشد؟ چرا باید جلوی آنها را برای رسیدن به بمب هستهای بگیریم؟»
در جریان حادثه دریای مرمره موسی گفت: «اسرائیل دلیل اصلی وجود حفره سیاه در منطقه است.» و جای دیگر نیز درباره توافقنامه صلح میان مصر و اسرائیل که در کمپدیوید امضا شده نیز گفت: «با تغییراتی که در مصر ایجاد شده است این توافقنامه دیگر به درد عصر ما نمیخورد.»
اگر کسی از اسرائیل میخواهد درباره صلح با موسی بر اساس راه حل سیاسی او مذاکره کند باید بر سر بیت المقدس کوتاه بیاید و بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ را بپذیرد. دیوید سلطان، سفیر اسرائیل در مصر درباره سرسختی او میگوید: «به سرعت فی البداهه صحبت میکند، قبل از این که کسی سوالش را بپرسد او جوابش سر زبانش است. بارها در ارتباطات اسرائیل و مصر اشکال ایجاد کرده است. حتی یکی از سفرای امریکا در مصر مشکوک شد که او نمیخواهد عملیات صلح رو به جلو حرکت کند.»
شمعون شمیر، سفیر سابق دستگاه دیپلماسی اسرائیل میگوید: «او شخصیتی با کفایت، سیاستمدار و دیپلماتی ممتاز است ولی به هیچ وجه توجهی به اسرائیل ندارد.»
تسفی مزال، دیگر سفیر سابق اسرائیل در مصر نیز در این باره میگوید: «او محبوب شد چون مواضع سختی در برابر اسرائیل گرفت. او بود که بر خلاف مبارک کاری کرد تا روند صلح مصر با اسرائیل سرد شود.»
در روزهای اخیر جایگاه عمرو موسی در نظرسنجیها برای انتخابات ریاست جمهوری مصر که قرار است اواخر ماه آینده میلادی برگزار شود، به شدت افزایش یافته است. پس از حذف عمر سلیمان، خیرت الشاطر، نماینده اخوان المسلمین و حازم ابواسماعیل، نامزد سلفیها از گردونه انتخابات مصر، عمرو موسی در راس نامزدهای انتخاباتی مصر قرار گرفته است.
جایگاه مردمی موسی چیز تازهای نیست. در سال ۲۰۰۴ یک سایت اینترنتی از موسی برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری مصر دعوت کرده بود که دهها هزار نفر آن را امضا کردند. دقیقا دو ماه پس از سقوط مبارک موسی تبلیغات انتخاباتی خود برای انتخابات ریاست جمهوری مصر را آغاز کرد.
پروفسور میتال میگوید: «جوانان، لیبرالها، نهادهای رسمی، احزاب قدیمی و حتی اسلامگرایانی که از احزاب اسلامی حمایت نمیکنند از موسی حمایت میکنند. یعنی اکثریت قاطع جامعه مصر حامی او است. برنامه او متمرکز بر مبارزه با فقر، لغو سازمان امنیت داخلی و بازسازی امنیت شخصی است. او بیشتر بر موضوعات داخلی متمرکز است. پس از آن مهمترین مساله خارجیاش مساله فلسطین است.»
موسی متاهل است و دو فرزند دارد، وکیل است و در خانواده ثروتمندی در قاهره بزرگ شده است. مسلمان سکولار است و فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه قاهره و برای مدت کوتاهی نیز وکالت میکرده است. او در پایان دهه پنجاه میلادی به دستگاه دیپلماسی مصر پیوست. در دورهای مدیر ادراه روابط خارجی مصر بود، پس از آن سفیر مصر در هند شد و بعد از آن عضو گروه مصری اعزامی به سازمان ملل در نیویورک شد و پس از آن به عنوان سفیر کشورش در سازمان ملل انتخاب شد. در سال ۱۹۹۱ وزیر امور خارجه شد و تا سالها از سفر به اسرائیل امتناع کرد. هنگامی که در آوریل ۱۹۹۴ در یک سفر کوتاه به اسرائیل رفت از بازدید از موسسه «ید و اسم» برای قربانیان هولوکاست که اسرائیلیها اهمیت بسیاری به آن میدهند و بازدید از آن را برای هر مقام خارجیای در نظر میگیرند، اجتناب کرد و از دیدار با خبرنگاران سرباز زد که جنجال دیپلماتیک گستردهای در روابط مصر و اسرائیل به وجود آورد. او سه هفته بعد به طور ناگهانی موضوع صحبتش با خبرنگاران را تغییر داد و به تندی گفت: «شوکه شدم وقتی که گفتند تو باید از ید و اسم دیدار کنی. این مهمترین بخش سفر تو است. این حرفشان دیوانهام کرد. آنها به جای آن که بر روی جزئیاتی که مورد توافق دو طرف است متمرکز شوند، تلاش میکردند چیزی را بر من تحمیل کنند. به جای این کارها بیایید با ما حرف بزنید.»
در طول دورانی که او وزیر امور خارجه مصر بود، روابط قاهره – تلاویو هیچ گاه حسنه و آرام نبود. آنچه در این زمان بر خشم اسرائیلیها از او میافزود دعوتش از اسرائیل برای انضمام به پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای بود. یک بار در سفر کوتاهش به اسرائیل گفت: «اگر اسرائیل میخواهد برنامه هستهای داشته باشد چرا نباید ایران داشته باشد؟ بدون نظارت هستهای نمیتوان در منطقه به صلح رسید.»
تسفی مزال میگوید: «واقعا دشمنی سرسخت در هر کمیته مربوط به فعالیتهای هستهای علیه اسرائیل بود. اسحاق رابین در سال ۱۹۹۵ بعد از جدالی با او بر سر موضوع هستهای گفت که یک روح نامطبوع بر وزارت امور خارجه مصر سایه انداخته است.»
عوزی عیلام، مدیر کل کمیسیون انرژی اسرائیل میگوید: «موسی نه فقط در موضوع هستهای بلکه در بسیاری از زمینههای دیگر هم دشمن اسرائیل است. در موضوع هستهای او شیپور سیاست مصر بود، مبارک و سادات هم خواستار عاری شدن خاورمیانه از سلاح هستهای بودند ولی هیچ کدام مثل موسی این قدر سرسخت نبودند.»
موسی شیمون پرز را «سیاستمداری روباه صفت»، اریل شارون را «خرقهپوش سرخ» و بنیامین نتانیاهو را «ویرانگر صلح» خطاب میکرد. یک بار درباره نتانیاهو گفت: «به او اصلا نمیشود اعتماد کرد، میخواهد همه را فریب دهد، حتی افکار عمومی اسرائیل را.»
هنگامی که در ژوئن ۱۹۹۷ به اسرائیل سفر کرد، ایهود باراک را به باد انتقاد گرفت و گفت: «باراک در خفا مسیر صلح را نابود کرد.»
هنگامی که دبیر کل اتحادیه عرب بود از هر فرصتی استفاده میکرد تا به شارون حمله کند. هنگامی که او نخستوزیر شد به صراحت گفت که انتظار ندارد پیشرفتی در روند صلح حاصل شود.