جام نیوز - سالن کنفرانس شلوغ بود. من و چند دوست مطبوعاتی دیگر ردیف
آخر ایستاده بودیم. قطبی که رفت. جناب قلعه نویی به سالن کنفرانس آمد. در
مورد حریف که با عصبانیت خاصی صحبت کرد. گل پرسپولیس را بچگانه و حاصل یک
سانتر 70 متری خواند.
تا اینجای کار همه چیز طبق عادت او پیش میرفت.
جای دخالت هم باقی نمیگذاشت چون حریف (افشین قطبی) باید از او گله مند
میشد نه خبرنگاران. اما ادبیات عجیب و غریب قلعه نویی ادامه پیدا کرد. به
یکی از خبرنگاران گفت: «خواهشا پرت و پلا نگویید.» من در مورد موقعیتهای
بازی با قلعهنویی صحبت کردم. ترجیح داد از من سئوال بپرسد: «موقعیتهای
پرسپولیس را بشمار تا ما هم ببینیم چقدر موقعیت داشت؟» موقعیتها را شمردم.
پاسخ بی ادبانه او که خطاب به من گفت: «اگر سئوال نداری ساکت باش بشین سر
جات.»
من را مجاب کرد تا جوابش را بدهم. به او گفتم: «شما ساکت باشید.
فوتبال جای آدمهای مودب است نه امثال شما. شما باید ساکت باشید. 20
خبرنگار در این سالن هست که شما مدام به آنها پاسخهای بی ادبانه میدهید و
احترام آنها را نگه نمیدارید...»
همان طور که مشغول اعتراض به رفتار زننده او بودم به جناب "علی" اشاره کرد و از او خواست که من را ساکت کند و ...
قلعهنویی
بعد از آن ماجرا بارها درباره این موضوع با همان ادبیاتی که حالا دیگر
لااقل برای خیلی از خبرنگاران تعجب برانگیز نیست درباره ماجرای علی سخن
گفته است. مثلا گفته آن خبرنگار میخواست خودش را مطرح کند! آمده بود نشست
مطبوعاتی را به هم بریزد! اصلا پرسپولیسی بود و ...
به هر حال بعد از
شنیدن این حرفها سکوت کردم. نه کلمهای نه یادداشتی و نه اعتراض به مردی
که ترجیحا دلش نمی خواست ادبیات زنندهاش را مرور کند. اخیرا امیر
قلعهنویی باز هم در این مورد حرف زد. او گفته است: «علی را صدا کردم که جو
کنفرانس به هم نریزد و ...»
من امروز مجبورم در این باره به یکی دو نکته اشاره کنم.
اول:
آقای قلعهنویی! بچههای جنوب شهر به مرام و معرفت شهرهت دارند. دروغ هم
نمیگویند. پس آقای بچه نازیآباد لطفا صادق باشید. چون شما دوست گرامیتان
را صدا نزدید که جو را آرام کند. همین دوست 20 ساله شما خطاب به من که در
آن برهه خبرنگار روزنامه همشهری بودم به طور مرتب تاکید میکرد: «آقا شما
چی میگی؟! بیرون از کنفرانس من با شما خیلی کار دارم.»
اگر سایر
خبرنگاران در آنجا همین دوست گرامیتان را عقب نمیراندند حتما شرایط دیگری
پیش میآمد. شاید کار در همان جا به درگیری و زد و خورد میکشید اما خب
خوشبختانه به خیر گذشت چون ساید خبرنگاران هم به شما اعتراض کردند که با
ادبیات زشتی پاسخ سئوالات را میدهید.
دوم: آقای قلعهنویی! شما
اصلا چه حقی داشتید که دوست 20 سالهتان را به نشست مطبوعاتی بیاورید که
بر فرض در مواقع لازم جو را آرام کند؟!
سوم: چه منتی بر سر ما گذاشتهاید! عجب! شما گفتهاید اگر علی برای درگیری میرفت چرا اتفاقی نیفتاد؟
چه سئوال به جایی! یادم رفته بود از شما رسما تشکر کنم. از شما ممنونم که دوست 20 سالهتان من را مورد ضرب و شتم قرار نداد.
"خدا را شاکرم" که دوست شیک شما فقط قصد داشت من را ارشاد کند و جو نشست مطبوعاتی را آرام کند.
چهارم:
برخوردهای زشتی که در سالهای اخیر با جامعه مطبوعاتی کشور صورت گرفته است
نشان میدهد که هنوز عزم و ارادهای جدی برای برخورد با افرادی که حرمت
اهالی رسانه را به راحتی لگدمال میکنند وجود ندارد. نمونهاش همین عبارات
زشتی که امیر قلعهنویی در واکنش به تکذیب یک خبر به زبان آورد. بعد هم خط و
نشان کشید که خبرنگاران اگر جرات دارند شکایت کنند و در نهایت این خودش
بود که حتی حاضر نشد درباره عبارت زشت خود در کمیته انضباطی فدراسیون
فوتبال پاسخگو باشد و در چند نوبت غیبت را به پاسخگویی ترجیح داد.
مهدی ربوشه