به گزارش پایگاه خبری 598، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: پس از آنکه صهیونیستها وضع بازدارندگی این رژیم که دستکم طی ۳۹ سال - در حد فاصل جنگ شش روزه ۱۳۴۶ تا جنگ ۳۳ روزه ۱۳۸۵- بر معادله امنیتی نظامی منطقه حاکم بود را پایان یافته تلقی کرده و نسبت به عواقب بسیار وخیم آن هشدار دادند، نتانیاهو با ترکیب دو هدف دور و نزدیک، عملیات تروریستی علیه رهبران جهادی فلسطینی را در سپیدهدم روز سهشنبه گذشته به اجرا گذاشت.
هدف دور او بازگرداندن عنصر بازدارندگی لااقل در مواجهه با گروههای فلسطینی و هدف نزدیک آن به دست آوردن حمایت اکثریت یهودیان غاصب سرزمین فلسطین بود. چهار روز پس از آغاز این عملیات زمان مناسبی برای ارزیابی موفق یا ناموفق بودن این اقدام تروریستی میباشد.
در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱- ارتش جنایتکار رژیم صهیونیستی که در طول ماه مبارک رمضان گذشته به شدت زیرفشار فلسطینیها قرار داشت و حتی در نیمه این ماه مورد حمله نظامی حماس از جنوب لبنان و از غزه واقع شد، یک ماه صبر کرد و پس از آن در یک اقدام تروریستی با استفاده از پهپاد سه فرمانده میدانی جنبش جهاد اسلامی را به همراه زنان و کودکانشان در غزه به شهادت رساند.
شواهد و قرائن بیانگر آن است که هدفگذاری ارتش رژیم صهیونیستی بیش از این مقدار نبود اما اصرار طرف فلسطینی بر تأمین شروط خود، این اقدام تروریستی را به درگیری گسترده تبدیل نمود. گروههای فلسطینی بر ادامه حملات تا زمان تأمین شروطشان تأکید دارند و لذا میانجیگری مصر و اردن نتوانسته - تا زمان نگارش این یادداشت - این درگیری را متوقف گرداند. شلیک نزدیک به ۱۰۰۰ موشک و راکت و هدف قرار گرفتن تلآویو بیانگر آن است که اسرائیل علیرغم آنکه آغازگر جنگ پنج روزه اخیر بود اما قادر به متوقف کردن آن مطابق الگوی گذشته نیست؛ چرا که توسل به جنگ در برنامه رژیم صهیونیستی قرار نداشته است.
در جریان حمله روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه، تحلیل ارتش اسرائیل - براساس اظهارات بعضی از مقامات آن - این بود که جهاد اسلامی در حد بسیار محدودی، بعضی شهرکهای اطراف غزه را مورد حمله قرار میدهد و از ادامه درگیری پرهیز میکند چرا که به گمان او جهاد اسلامی نمیتواند عواقب امنیتی که به دلیل واکنش شدید اسرائیل دامنگیر فلسطینیها میشود، بپذیرد.
از نظر ژنرالهای اسرائیلی، حمله قاطع و گسترده جهاد اسلامی با مانع حماس که مسئولیت اداره غزه را بر دوش دارد نیز مواجه است. سران جنایتکار اسرائیل به طور جدی باور داشتند از آنجا که جنبش حماس گسترش جنگ را به ضرر شهروندان غزه میداند، از جهاد اسلامی حمایت عملیاتی نخواهد کرد.
۲- گروههای جهادی فلسطین بلافاصله پس از مواجه شدن با اقدام تروریستی ارتش اسرائیل، وارد اتاق عملیات مشرک گردیده و «واکنش شدید» به تجاوز رژیم اسرائیل را به تصویب رسانده و به اجرا درآوردند. فاصله اقدام رژیم و زمان آغاز واکنش مشترک گروههای جهادی فلسطین از چند ساعت فراتر نرفت.
واکنش گروههای جهادی در همان روز اول شلیک حدود ۶۰۰ موشک و راکت بود و برخلاف انتظار رژیم صهیونیستی، تلآویو را نیز شامل شد. بر این اساس سامانه گنبد آهنین که در حداکثر توان واکنش، میتوانست کمتر از ۱۰۰ موشک را با شلیک بارانی از موشک، مهار کند، با حجم عظیم شلیک طرف فلسطینی مواجه شد.
کارشناسان نظامی اسرائیل بعداً گفتند گنبد به دلیل مواجه شدن با غافلگیری و نیز به دلیل تاکتیک خاصی که گردانهای فلسطینی در مدیریت سامانههای گنبد و فلاخن به کار بستهاند، این سامانهها نتوانستند بخش اعظم موشکها و راکتها را متوقف نمایند.
از سوی دیگر رؤسای سازمانهای فلسطینی با هدف از بین بردن قدرت شلیک ارتش اسرائیل، اختیار پایان مخاصمه را از فرماندهان آن گرفتند. گردانهای نظامی فلسطینی، در بیانیهای شروطی را برای پایان دادن به آتشبس اعلام کردند که توقف دائمی عملیات ترور فرماندهان مقاومت یکی از آنها بود. در واقع طرف فلسطینی گفت جنگ وقتی متوقف میشود که اسرائیل تسلیم شده باشد.
چنین پیامدی طبعاً روی سیاست نظامی اسرائیل اثر میگذارد و در واقع عملیاتهای بعدی اسرائیل را با دشواری مواجه میکند چرا که اگر اسرائیل بپذیرد که به فرماندهان مقاومت حمله نمیکند، در واقع پذیرفته است که جنگ جز با شکستن توافقات قابل آغاز نیست و از آنجا که شکستن توافق، ادامه فعالیت میانجیها در درگیریهای بعدی را با دشواری مواجه میگرداند، بنابراین اسرائیل یا باید برای همیشه فکر انجام تکهای تروریستی را کنار بگذارد و یا بپذیرد که هر تک با یک جنگ پاسخ داده میشود. رژیم اسرائیل تاکنون به خاطر آثار بسیار سخت چنین توافقی، زیر بار نرفته و طرف فلسطینی اصرار مصر و اردن برای برقراری آتشبس بدون پیش شرط را قبول نکرده و به شلیک موشکها ادامه میدهد.
۳- ارتش رژیم صهیونیستی برنامه اقدام محدود علیه گروه جهاد اسلامی را به اجرا گذاشت و حال آنکه در درگیریهای حدود یک ماه پیش، با آغاز عملیات از سوی جنبش حماس مواجه شده بود! گمان بنیامین نتانیاهو این بود که حمله به جهاد اسلامی در غزه از یک سو حماس را در وضعیت انفعال قرار میدهد و از سوی دیگر یک هشدار جدی به جهاد اسلامی برای متوقف کردن اقدامات خود در «جنین» و «کرانه باختری» خواهد بود.
اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، هیچکدام از این دو نبود. حماس بلافاصله در اتاق مشترک عملیات نظامی گروههای فلسطینی حضور یافت و در عمل به فرمانده اصلی میدان تبدیل گردید. با این اقدام، طرح نتانیاهو در به انفعال بردن حماس خنثی شد. از آن طرف روند مقابله هواداران جهاد اسلامی با ارتش اسرائیل در جنین و کرانه باختری و قدس شرقی شدت پیدا کرد و پاسخ فلسطینی هم که قرار بود محدود باشد، به یک جنگ کامل تبدیل گردید.
شلیک پیدرپی موشکها از غزه نشان داد ترور فرماندهان تغییری در وضع فلسطینیها ایجاد نکرده است. بنابراین همانطور که آیتالله مجاهد سیدحسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه - به مناسبت سالگرد شهادت مصطفی بدرالدین- گفت، اسرائیل هم در ایجاد شکاف و فتنه بین گروههای فلسطینی و هم در احیاء بازدارندگی شکست خورد.
۴- احیاء بازدارندگی برای رژیم اسرائیل حیاتی است. رهبران اسرائیل از جمله بنگوریون در همان دهه ۱۳۳۰ گفته بودند حیات اسرائیل به بازدارندگی آن وابسته است. در جریان جنگ ۳۳ روزه سال ۱۳۸۵/۲۰۰۶ بازدارندگی رژیم اسرائیل اگرچه عملاً از بین رفت، ولی هنوز در مواجهه با فلسطینیها برقرار بود تا اینکه فلسطینیها در رمضان سال قبل برای اولینبار در نقش شروعکننده جنگ ظاهر شده و به نتایج مورد نظر خود هم رسیدند.
این وارونگی بازدارندگی بعد هم در جریان درگیریهای نیمه رمضان گذشته تکرار و تشدید گردید. از این رو «احیاء بازدارندگی» مورد اجماع احزاب اسرائیلی علیرغم آنکه در صحنه سیاسی به یقهگیری شدید رسیده بودند، قرار گرفت و در عمل هم دیدیم که مخالفان نتانیاهو از جمله بنت و لاپید از عملیات تروریستی روز سهشنبه ارتش حمایت کردند.
حال اتفاق جالبی که افتاده این است که «اجماع اسرائیلی» نتوانست به حل این مسئله بغرنج کمک نماید. طرف فلسطینی میتواند بگوید اسرائیلیها حتی اگر متحد شوند، نمیتوانند روند نظامی را به نفع خود تغییر دهند! وقتی طرف فلسطینی با تعیین پیششرط با متوقف کردن نبرد مخالفت میکند، یعنی اقدام نظامی اسرائیل به تسلیم طرف فلسطینی نینجامیده و ترمیم بازدارندگی اسرائیل علیرغم هزینه سنگینی که برای آن پرداخت نموده، صورت نگرفته است.
یک رکن مهم از سه رکن بازدارندگی که انتقال درگیری به زمین دشمن میباشد، رخ نداده است و شلیک به غزه نه تنها نتوانست گروههای فلسطینی را با یکدیگر درگیر کند، با پاسخ قدرتمند و متحد آنان هم مواجه شد و آتشبس را هم در اختیار و اراده آنان قرار داد.
نکته طنز درگیریهای چند روز اخیر این است که بازدارندگی مد نظر نتانیاهو، در مواجهه با یک ضلع جبهه مقاومت هم جواب نداده چه رسد به اینکه یک بار دیگر در مواجهه با کل دولتها و جنبشهای مقاومت منطقه احیا شده باشد.