به گزارش پایگاه خبری 598، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در حالی که دو خبرنگار این روزنامه از بازداشتشدگان اغتشاشات سال گذشته هستند و این روزنامه تقلای فراوانی برای اعتراض وانمود کردن تحرکات جریان برانداز و اشرار تروریست انجام داد، اما آن پروژه آمریکایی- صهیونیستی نهایتاً به بنبست خورد و موجب ورشکستگی دستاندرکاران داخلی و خارجی ماجرا شد.
در همین حال و در پی تشدید درگیری میان سران اپوزیسیون فعال در اغتشاشات،هم میهن با بیان این که «ائتلاف اپوزیسیون شکست خورد» نوشت: «توئیت مشترک چهره های اپوزیسیون در شب اول سال میلادی ۲۰۲۳ ، امیدی را در میان مخالفان ایجاد کرد که اپوزیسیون جمهوری اسلامی سرانجام بعد از ۴۴ سال با یکدیگر متحد شدهاند. با نشست آنها در دانشگاه جرجتاون، این امید رفتهرفته رنگ واقعیت به خود گرفته بود. اما عمر همبستگی چهرههای سرشناس اپوزیسیون به چند ماه نکشید و با خروج رضا پهلوی و حامد اسماعیلیون از شورای همبستگی، عملا ائتلاف آنها نیز به پایان رسید و کار به جایی رسیده است که حتی یکدیگر را در شبکههای اجتماعی «آنفالو» میکنند. اما چرا این ائتلاف سیاسی دوام نیاورد و این قدر سریع به مخاصمه تبدیل شد؟ از همان ابتدا مشخص بود که اختلافات زیادی میان رضا پهلوی و حامد اسماعیلیون در جریان است؛ از روزهای اول اعتراضات در پائیز ۱۴۰۱، و خصوصا بعد از تظاهرات برلین، این اختلافات سربرآورده بود؛ مشروطهخواهان و طرفداران رضا پهلوی در توئیتر اسماعیلیون را متهم به رفتارهای ضدملی میکردند و حتی او را وابسته به سازمان مجاهدین خلق میدانستند. در سوی دیگر نیز طرفداران اسماعیلیون تأکید زیادی داشتند که «شاه» نمیخواهند و این را در شعارهایشان در برلین نیز فریاد زده بودند. حامد اسماعیلیون و رضا پهلوی با یکدیگر منشور همبستگی امضا کردند. در چنین شرایطی هر نوع کنشی از هر یک از طرفین، توسط هواداران گروه دیگر با بدبینی تفسیر میشد و منشور همبستگی نه تنها منجر به همبستگی نشد که به عاملی برای تشدید اختلافات میان آنها منجر شد.
از آن مهمتر، اساساً به نظر نمیرسید که ارادهای برای حل اختلافات در پایین باشد؛ برعکس رفتار هواداران هر دو گروه این تصویر را به ذهن متبادر میکرد که هر طرف قصد دارد طرف دیگر را در افکار عمومی تضعیف کند. به عبارت بهتر، گویی اراده بر این بود که در عین ائتلاف در بالا اختلافات در پایین تداوم داشته باشد تا هرکسی جایگاه خودش را در افکار عمومی تقویت و رقیبش را تضعیف کند و برای همین شاهد ظهور اکانتهایی بودیم که پروژهشان صرفا تخریب رقیب بود. مشخص بود که این ایده در عمل شکست میخورد در چنین فضایی به مرور برای هواداران رضا پهلوی و حامد اسماعیلیون این پرسش مطرح شد که اساسا چرا با هم مؤتلف شدهاند.
ماهیت و ویژگی توئیتر به نحوی است که محیط میان کاربرانش را قطبی میکند. در نتیجه اختلافات میان اسماعیلیون و پهلوی، آن چنان که دادههای توئیتری نیز نشان میدهد، نوعی قطببندی میان هواداران هر دو نفر شکل گرفته بود. در این شرایط، تحت تأثیر ویژگیهای شبکه هر قطب به سمت کاربری گرایش پیدا میکند که مواضع رادیکالتری داشـته باشـد. اقبال به مواضع رادیکال در هر قطب باعث شد تا خطر ریزش هواداران به دلیل ماندن در ائتلاف شدیدتر شود، خواسته هواداران هر قطب، خروج از ائتلاف و شورای همبستگی بود و امکان مقاومت در برابر این خواسته، خصوصا از جانب رضا پهلوی، سخت بود هواداران رضا پهلوی او را «شاهزاده» میدانند و همین امر نیز یکی از موانع ائتلاف بود؛ وقتی کسی شاهزاده باشد به معنای آن است که در موقعیت سروری و برتر از سایرین قرار دارد. در نتیجه موقعیت برابر میان «شاهزاده» و سایر چهرههای اپوزیسیون برای هواداران رضا پهلوی پذیرفتنی نبود چرا که او را ذاتاً در موقعیت سروری بر دیگران میدانند.
مجموعه این عوامل، در نهایت به شکست ائتلاف منجر شد؛ مخالفت بر سر اضافه شدن شاهین نجفی و دریا صفایی به شورای ائتلاف، که باعث رنجش رضا پهلوی و خروج او از شورای همبستگی شد، صرفا بهانهای برای پایان دادن به ائتلاف بود و ریشه شکست اپوزیسیون را باید در عوامل دیگر دید؟».
نکته مهمی که علت اول و اصلی شکست ائتلاف اپوزیسیون است و هممیهن عمداً به آن اشاره نکرده، شکست فاحش گروهکهای برانداز در میدان واقعیت و در مواجهه با بیاعتنایی و تودهنی ملت ایران به آشوبگران مدعی براندازی بود. در واقع، عدم همراهی مردم با شبکه آشوب بلکه قدرتنمایی در خیابان در تظاهرات عظیم مانند ۱۳ آبان و ۲۲ بهمن، کمر اپوزیسیون را شکست و به جان هم افتادن گروهکهای اپوزیسیون در این امر بالایی، اتفاقی طبیعی بود.