کد خبر: ۵۲۴۳۷۱
زمان انتشار: ۱۶:۲۶     ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲
حال و هوای دیدار دانشجویی از زبان فعال دانشجویی علی ریاحی‌پور؛
اینکه جنبش دانشجویی مسئله و حرف و ایده مشخصی نداشته باشد، ضربه زننده‌ترین مسئله به بافت و ماهیت اساسی جنبش دانشجویی است. خدا نکند روزی برسد که جنبش دانشجویی علاوه بر اینکه مسئله ندارد تبدیل به پادوی جریانات سیاسی و زمینه ساز و بسترساز رشد وصعود یا ساقط کردن فلان جریان سیاسی با اهداف و اقراض سیاسی شود.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه تحلیلی خبری 598، دیدار رمضانی مقام معظم رهبری با دانشجویان همواره یکی از مهم ترین دیدارهای ایشان بوده که سخنان صریح نمایندگان تشکل‌های دانشجویی درخصوص مسائل روز هرساله مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار می‌گیرد. از طرفی سخنان راهبردی مقام معظم رهبری در این دیدار که راهگشای مشکلات امروزه و تعیین کننده مسائل آینده است اهمیت این دیدار را دوچدان می‌کند.

دیدار رمضانی امسال دانشجویان با مقام معظم رهبری همچون برای اولین بار پس از ایام کرونا بصورت عمومی و پرشورتر از گذشته برگزار شد. سخنان صریح نمایندگان تشکل‌های دانشجویی و انتقادات بی‌پرده آنان دور از چشم رسانه‌ها باقی نماند و بازخوردهای زیادی در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد.

در این گزارش خبرنگار 598 ضمن گفتگو با علی ریاحی‌پور فعال دانشجویی و مسئول اسبق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، فضای موجود در دیدار دانشجویی امسال را جویا شد. متن این گفتگو به شرح زیر است:

یکی از مهم ترین و راهگشاترین و پرنکته ترین دیدارهای رهبر معظم انقلاب، دیدار هرساله ایشان با تشکل‎‌های دانشجویی در ماه مبارک رمضان است. دیداری که تقریبا می‌توان گفت در نظام های سیاسی دنیا بی‌سابقه است. به نحوی که نمایندگان تشکل های دانشجویی با صراحت و بی پرده و بدون لکنت زبان در یک فضای کاملا آزاد اندیشانه هرآنچه که به نظرشان می‌رسد و تحلیل مجموعه خودشان است را با شخص اول حکومت یعنی رهبر معظم انقلاب در میان می‌گذارند و دسته های مختلف نظام جمهوری اسلامی را نقد می‌کنند بطوریکه حتی بعضا تیزی این نقدها در سال‌های متفاوت متوجه خود رهبر معظم انقلاب و دستگاه‌های تحت مدیریت ایشان همچون بیت رهبری و دستگاه‌های نظامی شده است.

البته در مقابل رهبر معظم انقلاب هم کاملا متقن و باصبر و حوصله فراوان به پاسخگویی پرداختند. بطوریکه بعضا این جلسات در سال‌های گذشته یکی دوباری حتی بعد از افطار هم ادامه پیدا کرده و ساعت‌ها رهبر انقلاب وقت گذاشته و هنوز هم وقت می‌گذارند.

رهبر معظم انقلاب همیشه ابراز خورسندی از جو و فضای موجود در این جلسه داشتند. معمولا هم مباحاثی که در دیدارهای دانشجویی مطرح می‌شود راهگشا و هموارکننده مسیر تشکل‌های دانشجویی است.

علاوه بر آن مسیر کلی کنشگران سیاسی خصوصا جریانات انقلابی را حضرت آقا در این دیدارها با بیان نکاتی از فضای پیشرو دقیقا ترسیم می‌کنند که به نظرم نیاز هست کنشگران سیاسی خصوصا فعالان سیاسی دانشجویی یک دور کامل بیانات رهبری در دیدارهای مختلفی که خصوصا در دوران رهبری ایشان با دانشجویان صورت گرفته را مرور کرده و مورد مداغه قرار دهند.

 

در ارتباطات با دیدار و جلسه اخیر چند نکته کلی در ارتباط با فضای جلسه و چند نکته هم ناظر به بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط با فضای دانشجویی به ذهنم می‌رسد

 

تحلیل فضای جلسه و سخنان نمایندگان تشکل‌های دانشجویی

  • جای خالی برخی از تشکل‌های دانشجویی در دیدار با آقا احساس می‌شد

ببینید در مورد فضای جلسه، نکته اول این است که امسال همچون برخی از سال‌های گذشته جای خالی تشکل هایی که شاید در جرگه تشکل های انقلابی نگنجند و تشکل هایی باشند که که نگاه‌های انتقادی به حاکمیت داشته باشند خالی بود.

بصورت مشخص به نظرم جا داشت و خوب بود که تشکل‌های دانشجویی با سبقه و عقبه اصلاح‌طلبی در دانشگاه‌ها، همچون برخی از دفاتر انجمن اسلامی در این برنامه و جلسه شرکت کرده و نکات خودشان را مطرح می‌کردند. این هم اتفاقی است که چندین بار در سال‌های متفاوت در جلسات بیت رهبری افتاده و بزرگواران تشکل‌های اصلاح طلب آمده‌اند و نکات خود را بیان کردند.

حضور این تشکل‌ها در جلسات گذشته نتنها اتفاقی بدی را رقم نزد بلکه به نظرم به شور و خروجی جلسه، بیانات و گره‌گشایی‌های رهبری در پاسخ به نقاط ابهام ذهنی دانشجویان و تبیین ایشان درخصوص این مسائل در فضای عمومی جامعه کمک کرد.

 

  • شانیت دیدار با رهبر معظم انقلاب باید حفظ شود

جلسه دیدار دانشجویی با حضرت آقا دارای یک شانیت است که اقتضائات خاص خود را دارد. در این دیدار یکسری رفتارها و گفتارهایی مطرح شد که به نظرم خیلی جالب نیست، کما اینکه خود رهبری نیز در ارتباطات با برخی از این اتفاقات واکنش نشان دادند.

به عنوان مثال در این دیدار توسط برخی از مستمعمین و دانشجویان شعار «علمدار ولایت تولدت مبارک» سر داده شد؛ شعاری که مورد اعتراض رهبری انقلاب واقع گردید و نسبت به این مسئله تذکر دادند که «تولد بنده موضوع قابل اهمیتی نیست» و به کنایه فرمودند که چرا این مسئله مطرح شده است.

همچنین به میزان افراطی شاهد حجم زیاد درخواست از رهبری برای دریافت انگشتر، چفیه و... هستیم که به نظرم مقداری درحال نزدیک شدن به ورطه افراط است و این حجم از درخواست‌های شخصی از آن تریبون و جایگاه خطاب به رهبر معشم انقلاب خیلی زیبنده آن جلسه نیست که متاسفانه بعضا اسباب تمسخر را نیز فراهم می‌کند.

 

  • ارسال پالس ضعف به دشمن با انتخاب نابجا

امسال برای اولین بار در طول دیدارهای رهبر معظم انقلاب با جریانات دانشجویی در ماه رمضان، بسیج دانشجویی سخنران خود را یک خانم انتخاب کرد که به نظر می‌رسد علت این انتخاب فضای کشور در ماه‌های گذشته بوده باشد.

به شخصه با این انتخاب مخالف هستم و اعتقاد دارم که انتخاب سخنران خانم آن هم برای بسیج دانشجویی و آن هم در این ایام، یک نوع ارسال پالس ضعف به شمار می‌رود. به نوعی شاید به کنایه بتوان گفت که خواهران بسیج دانشجویی مدیون جنبش زن زندگی آزادی شدند و احتمالا عیادی و اذناب دشمنان ما در خارج و داخل این ادعا را بتوانند بکنند که اینها مدیون این جنبش هستند بخاطر اینکه پس از چند دهه توانستند در مقابل رهبر انقلاب سخنرانی کنند.

این انتخاب به نظر بنده در این سال غلط بود و پیام خوبی را مخابره نکرد و هدفی که بدنبال آن بودند محقق نشد. می‌شد سال بعد با اقتدار این کار را انجام داد.

 

  • 7 دقیقه و حرف‌های تکراری!

نکته بعدی به اعتقاد بنده این هست که اساسا سخنرانی و نطقی مطلوب و قابل اعتناست که حرف و ایده روبه جلو داشته باشد و صرفا تکرار مکررات و تحویل دادن حرف‌های رهبری به خودشان نباشد.

تشکل‌های دانشجویی در طول سال هفت دقیقه فرصت گفتگو با ولی امر مسلمین جهان و شخص اول مملکت را دارند. لذا اساسا آن نطق و سخنرانی را کارآمد می‌دانم که توانسته باشد گره ذهنی جامعه را باز کرده باشد، بخشی از دغدغه‌های مردم را مطرح کرده باشد، از رهبری درخصوص مسائل روز و آینده حرف کشیده و پاسخ و راه حل گرفته باشد و از همه مهم‌تر آن متن به قدری پراهمیت باشد که رهبری با آن تخاطب کند. این موارد ویژگی‌هایی است که از نظر بنده یک متن خوب می‌تواند در برابر مقام معظم رهبری داشته باشد.

حالا اتفاقی که امسال افتاد این بود که دوباره شاهد حرف‌های تکراری بودیم. چرا؟

بعضا احساس می‌شود برخی از ناطقین بزرگوار تشکل‌های دانشجویی حتی وقت نمی‌گذارند که یک دور سخنرانی‌های اخیر رهبری را (حتی نه در یک یا دودهه قبل) ، مطالعه کنند که اگر مطالعه می‌کردند قطعا برخی از نکات تکراری را مطرح نمی‌کردند.

به عنوان مثال؛ در نطق امسال جنبش عدالتخواه دانشجویی به مسئله خصوصی سازی اشاره شد که این مسئله چندین بار توسط جریانات مختلف دانشجویی مطرح شده و رهبری نیز پاسخ داده‌اند که یک نمونه آن سال 98 بوده است. حتی پاسخی هم که رهبری در جلسه امسال درخصوص خصوصی سازی دادند عینا با پاسخ‌شان در سال 98 یکی است یعنی نگاه رهبری در این موضوع مشخص است و بعضا احساس می‌شود که بزرگواران بدنبال آن هستند که یکطوری حکم تایید حرف‌های خود را از رهبری بگیرند که این غلط است. اختلاف تحلیل امری طبیعی است اما قرار نیست که هرسال همان مباحث قبلی را دوباره در مقابل رهبر معظم انقلاب مطرح کنیم و رهبری نیز دوباره همان پاسخی را بدهند که در سال‌های قبل مطرح شده است.

همچنین در نطق نماینده جامعه اسلامی دوباره عنوان شد که رهبری برای جبران ضعف مبانی فکری دانشجویان استاد معرفی کنند؛ افرادیکه بتوانند عقبه تئوریک اندیشه‌ای نظام باشند. این مسئله هم بارها توسط رهبری در دیدارهای دانشجویی مطرح شده و آقا هم بر این نکته تاکید داشته‌اند که جریان دانشجویی در حوزه فکری و اندیشه‌ای ضعف دارد و این حوزه هم باید در بدنه جنبش دانشجویی تقویت شود. همچنین اتفاقا اساتیدی نیز برای این امر معرفی کردند که از دو بزرگوار در جلسات دانشجویی به تعدد یاد کردند شهید بزرگوار علامه مرتضی مطهری و حضرت علامه مصباح یزدی. اما امسال در دیدار اخیر نام شهید بزرگوار آیت‌الله بهشتی نیز به این اساتید توسط حضرت آقا اضافه شد.

 

  • 7 دقیقه و فرصتی که غنیمت شمرده نمی‌شود!

نکته بعدی که از ضعف‌های نطق‌های امسال بود؛ نپرداختن به دغدغه‌های جامعه است. متن‌های امسال ناطقین، یکسری حرف‌ها بعضا تکراری و تحویل دادان سخنان آقا به خودشان بود و یکسری دیگر نیز حرف‌های کلی زرد سیاسی  که هیچ گره گشایی را درپی نداشته و هیچ پرسش خاصی را مطرحی نمی‌کند، همچنین هیچ دغدغه‌ای که امروزه به یک گره ذهنی تبدیل شده را مطرح نمی‌کند.

در سخنان امسال ناطقین صرفا مباحثی همچون محاکمه بانیان وضع موجود، لزوم تشکیل دولت جوان حزب اللهی، لزوم فرستادن جوانان به مناسک، تیکه انداختن به تولید و خودروسازی بیان شد.این حرف‌ها مواردی هستند که هیچگونه ما به ازایی نداشته و هیچ مسیری را برای ما ترسیم نمی‌کند.

این نکته مورد توجه است که علت تخاطب بیشتر سخنان رهبری با متن اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی از بین متن‌های مختلف بدلیل مطرح کردن دغدغه‌های روز جامعه و پژواک بودن حداقل صدای بخشی از جامعه است که البته بنده در کمال احترام با برخی از موارد موجود در همان نطق قطعا اختلاف نظر دارم. لذا به همین جهت است که رهبر معظم انقلاب بیشترین تخاطب را با همین متن انجام می‌دهند.

این به آن معناست که آن متن بقدری دارای ارزش بوده و به لحاظ محتوایی دارای اهمیت بوده که رهبر معظم انقلاب بواسطه ارزش قائل شدن برای آن حرف‌ها و دغدغه‌ها به پاسخگویی آن شبهات و سئوالات روی می‌آورند.

اما نکته بسیار مهمی که در رفتا حضرت آقا وجود دارد این است که می‌شود با یک متن مخالف بود اما به آن احترام گذاشت چراکه دارای حرف و ایده و مسئله است که اتفاقا آن مسئله گره ذهنی امروز جامعه نیز است.

به نظرم حرف‌های نماینده جنبش عدالتخواه بدلیل دست گذاشتن بر روی اصول 59 و 27 قانون اساسی، مسئله دستمزد کارگران، خصوصی سازی، شورای عالی، بحث مشارکت مردم در انتخابات و... یکی از ایده دارترین متن‌ها بود چراکه این موارد مسائلی است که در جامعه با آن درگیریم.

لذا نطقی موفق است که بتواند از رهبر انقلاب حرف استخراج کرده و رهبری را مجاب کند که باید درباره آن موضوع سخن بگویند. اما اینکه صرفا یکسری حرف‌های خوب و زیبای غیرلبه‌دار بزنیم که بخشی از آنها وقت تلف کردن است، ای کاش اجازه بدهیم بجای آن حرف‌ها خود رهبر معظم انقلاب صحبت کنند.

 

تحلیل سخنان رهبر معظم انقلاب

رهبر انقلاب در این سخنرانی یک آسیب شناسی از فعالیت‌های تشکل‌های دانشجویی انجام دادند که به چند مورد از آنها اشاره میکنم:

 

  • لزوم تقویت مبانی فکری جریانات دانشجویی

یکی از مشکلاتی که امروز جنبش دانشجویی با آن مواجه است، کوتوله شده جنش دانشجویی می‌باشد بدین معناکه احساس می‌شود جنبش دانشجویی دچار یک نوع سطحی‌زدگی و فقر معنا و هویت فکری شده است.

متاسفانه امروز جنبش دانشجویی بلحاظ فکری، اندیشه‌ای و گفتمانی بسیار لاغر شده است. چراکه خودش را بصورت توییت‌وار و کپشن‌خوانی‌وار بار می‌آورد و صرفا دایره مطالعاتی خود را به فضای مجازی محدود کرده است. زمانی رهبر معظم انقلاب به دانشجویان توصیه کردند که خود را محدود به روزنامه‌خوانی و مجله‌خوانی نکنید و بروید کتاب بخوانید ولی چندی پیش در یکی از سخنان خود فرمودند که لااقل بروید روزنامه بخوانید!

الان هم این وضعیت درحال ادامه پیداکردن به همین شکل است. ایشان در سخنان خود تصریح کردند که بروید کتاب بخوانید، قرآن و نهج‌البلاغه بخوانید و همچنین بیان کردند که از ظرفیت اندیشمندان انقلاب اسلامی همچون علامه مصباح یزدی، شهید مطهری و شهید بهشتی استفاده کنید. البته این نکته هم حائز اهمیت است که به نظرم رهبر معظم انقلاب حسب جایگاهی که دارند شکسته نفسی فرمودند و واقعا جا داشت که خود ایشان هم به عنوان یکی دیگر از اندیشمندان انقلاب اسلامی معرفی می‌شدند.

 

  • فعالیت دانشجویی فرصتی برای کشور

رهبر معظم انقلاب در سخنان خود تاکید داشتند که فعالیت، زبان، مطالبات و اظهارنظرات دانشجویان برای کشور یک فرصت است. ایشان تصریح کردند ممکن است برخی از مواضع جریانات دانشجویی نیز اشتباه باشد ولی اصل اینکه آن افراد بنشینند، حرف بزنند، اظهارنظر و تحلیل کنند برای جمهوری اسلامی مفید است.

 فعالیت داشنجویی در نگاه رهبری یک فرصت است. البته این در مواضع رهبر انقلاب یک سبقه تاریخی دارد، ایشان در دهه هفتاد در همان سخنرانی که بیان می‌کنند «خدا لعنت کند دست‌هایی که تلاش می‌کنند دانشگاه غیرسیاسی باشد» تصریح میکنند که دانشجو باید نسبت به مسائل مختلف داخلی و خارجی تحلیل داشته باشد ولو به غلط!

شاید بشود گفت برخی از کارگزاران جمهوری اسلامی برخلاف نظر رهبری اظهارنظرات، پیگیری‌ها، مطالبه‌گری‌ها و عدالت‌خواهی‌های دانشجویی را یک خطر برای خود می‌دانند.

 

رهبر انقلاب همچنین در کنشگری‌های دانشجویی آفاتی را متذکر شدند که شامل موارد ذیل می‌شود:

  • تشکل‌های دانشجویی دوقطبی سازی نکنند. بعضا در برخی از جریانات دانشجویی می‌بینیم که خروجیِ نوع کنش و نوع بیان آن کنش، دوقطبی سازی سیاسی است و یک تصویر قرمز و آبی طوری در فضای سیاسی کشور بوجود می‌آورد. در واقع آن کنش بیش از آنکه به حل مسئله کمک کند، یک دعوای سیاسی را شکل می‌دهد که رهبری این نوع کنش‌ها را نهی می‌کنند.

 

  • مطالبات دانشجویی باید واقع‌بینانه باشد. اتفاقی که رگه‌های آنرا در سالیان اخیر در کنشگری‌های دانشجویی می‌بینیم وهمواره مورد تاکید رهبری بوده است. حال در ادامه حضرت آقا می‌فرمایند علاوه بر اینکه کنشگری‌های دانشجویی باید واقع بینانه باشد بلکه باید توام با راه‌حل‌های علمی و عملی باشد.

واقع‌بینانه بودن بدین معناست که صرفا با نگاه به آرمان‌ها یک چیزی را مطالبه نکنیم. بلکه باید اقتضاء میدان و شرایطِ محیط را هم ببینیم و متوجه آنها باشیم. یعنی در بیان موضوع خود نسبت به فقدان یک آرمان مطلوب خود باید اقتضائات میدانی و شرایطی که باید دست به دست هم دهند تا آن آرمان محقق شود هم در اظهارنظراتمان مدنظر قرار دهیم و آن بیان واقع بینانه از آن ماجرا توام با یک راه حل علمی و عملی باشد.

علمی به این معناکه واقعا یک کار تخصصی روی آن صورت گرفته باشد و راه و چاه‌های آن به لحظا آکادمیک و تخصصی مشخص گردیده باشد و دقیق‌تر آنکه حرفی مبتنی بر قاعده زده شود نه مبتنی بر احساس و نظر خود.

عملی بودن هم بدین معناست که صرفا در کتاب و نوشته خلاصه نشود؛ واقعا بشود آن حرف را عملی کرد و ناظر به عمل و میدان هم آن راه حل قابل پیگیری باشد. نه اینکه صرفا یک حرف خوبی در یک کتاب و جزوه‌ای زده شده باشد. البته اینجا به کنایه رهبر انقلاب فرمودند شما وقتی وارد کار اجرایی بشوید متوجه خواهید شد که کار اجرایی چقدر کار سختی است . کلی اقتضائات و مقدمات و موخرات دارد که باید آنها رعایت شوند تا کاری به سرانجام مطلوب برسد.

 

  • شتاب‌زدگی و سطحی‌زدگی در فعالیت‌های دانشجویی نداشته باشید. این هم باز به نوع کنشگری‌ها مرتبط است که درصورت آن قاعدتا نمی‌تواند افکار عمومی را با خود همراه کرده و منجر به حل مسئله شود.

 

  • زبان دانشجو نباید صرفا بیانگر مشکلات باشد. شاهد آن هستیم که متاسفانه عادتی در جنبش دانشجویی شکل گرفته که دانشجو صرفا باید نقد کرده و غُر بزند که این عمل کاملا اشتباه و غیر منطقی است. جنبش دانشجویی علاوه بر اینکه باید بر نقاط سیاه نورافکن بیاندازد و مشکلات را نشان دهد باید در کنار آن پیشرفت‌ها و اقدامات خوبی که در ساختار حکمرانی کشور رخ می‌دهد را هم سر دست بگیرد و اتفاقا باید از آنها به عنوان یک الگو در برابر آن جریانات و افرادیکه از خود ناکارمدی نشان می‌دهند استفاده کند. همچنین در برابر ناکارآمدی‌ها، کارآمدی‌ها را نشان دهند که اتفاقا حاصل مدیریت جهادی و نگاه انقلابی است و در آخر علمدار و مروج این قصه باشد.

 

  • مسائل محلی را ملی نکنید. بعضا در برخی مصادیق مشاهده می‌شود که اتفاقات کوچکی ناظر بر خود آن شهرستان و استان رخ می‌دهد ولی بعضا تشکل‌های دانشجویی می‌پسندند که آن اتفاق را چند برابر نشان داده و به عنوان یک معضل ملی نشان دهند. اینجا رهبری به این نوع رفتار هشدار می‌دهند و نهی می‌کنند. اما متأسفانه  سابقه این اتفاق را در برخی مصادیق می‌بینیم؛ مسائلی که می شد با پیگیری‌های استانی و محلی حل شود، اما ما آنها را به یک معضل ملی تبدیل کردیم.

 

  • قصد دانشجو و تشکل های دانشجویی دیده شدن نباید باشد. اما متأسفانه در سال های اخیر با ورود شبکه‌های اجتماعی به عرصه کنشگری و سیاسی شاهد آن هستیم که برخی فعالین دانشجویی بدنبال سلبریتی شدن در فضای سیاسی کشور هستند و نوع موضع‌گیری‌ها و کنشگری‌های خود را بر اساسی می‌چینند که بیشتر دیده شوند لذا این هم جزء آسیب ها است. قابل توجه است وقتی خود+ را بر مبنای دیده شدن تنظیم کنیم، باید حرف‌ها، مواضع و کنشگری های خود را نیز بر مبنای دیده شدن تنظیم کنیم که قاعدتا خیلی جاها احتمالا باید طوری حرف زد که مخاطبان دوست دارند، نه آنطوری که خدا دوست دارد و حق و حقیقت است. این نیز جزء آسیب هایی است که متاسفانه دیده می‌شود.

 

  • مطالعه، فکر و خودسازی‌های اندیشه‌ای در کنار عمل باشد، نه اینکه تمام کارهای خود را تعطیل کرده و فقط مطالعه کنیم تا مثلا مبانی خود را ارتقا داده باشیم. رهبر معظم انقلاب در اینجا دارند دست روی یک اصل تربیتی می‌گذارند و آن این است که رشد در میدان رخ خواهد داد و نه در کلاس، حجره یا اتاق در بسته. یعنی آن رشدی رشد حقیقی است که در صحنه رخ بدهد. دقیق‌تر آنکه مبانی اندیشه‌ای باید با آن اتفاقاتی که قرار است در صحنه جامعه خود رقم زده شوند گره بخورد.

 

  • جنبش دانشجویی باید با اندیشمندان امین وعمیق انس پیداکرده و ارتباط داشته باشد. یک لایه از این اندیشمندان کسانی هستند که مرحوم شده‌اند و لایه دیگر آنانکه در قید حیات‌اند. بنده در بیانات رهبر معظم انقلاب در طول دهه‌های گذشته دیدم که ایشان از شهید مطهری، شهید بهشتی و آیت‌الله مصباح یزدی و شخص آقای رحیم‌پور ازغدی به صراحت نام می‌برند. اگر این اتفاق (ارتباط و انس‌گیری عمیق دانشجویان با اندیشمندان) بیافتد یکی از خروجی‌های آن این می‌شود که بدنه جنبش دانشجویی بجای غرق شدن در فضای مجازی غرق د خودش هدایت کننده فضای مجازی می‌شود. رهبری در یکی از هشدارهایشان تاکید داشتند که جنبش دانشجویی نباید در فضای مجازی غرق شود بلکه خودش باید آن صحنه را راهبری کند و لازمه راهبری آن این است که مبانی فکری قوی داشته باشیم.

 

نکات پایانی

  • به نظرم یکی از آفاتی که امروزه در جنبش دانشجویی وجود دارد آفت محافظه کاری و چرتکه انداختن های سیاسی است. به این معناکه اگر تشکل دانشجویی بخواهد حرفی بزند سخنی بگوید و نامه‌ای بنویسد قبلش بالا پایین کند که این حرف مثلا به پَر چه کسی خواهد گرفت. تیزی این حرف آیا منجر به ناراحتی فلان شخص و فلان جریان خواهد شد یانه؟ آیا منفعت فرد در اینجا قربانی خواهد شد یا خیر.

 یعنی بجای اینکه شاخص‌ها برای جنبش دانشجویی معیار و ملاک و میزان باشد، اشخاص موضوعیت پیدا کرده و بجای اینکه گفتمان انقلاب اسلامی، اعتماد عمومی و آرمان های انقالب اسلامی ملاک قرار گیرند نسبت فرد با فلان دولت و مجلس و نماینده و وزیر ملاک قرار بگیرد.

این محافظه کاری همان محافظه کاری است که رهبری به صراحت فرمودند قتلگاه انقلاب اسلامی است. امروز بنده به صراحت عرض می‌کنم که جنبش دانشجویی دچار محافظه کاری افراطی شده که بواسطه محافظه کاری قلمش کند، غیرصریح و عافیت‌طلبانه شده است.

 

  • آفت دیگر بی مسئله بودن جنبش دانشجویی است. در حال حاضر در مقطعی به سر می‌بریم که وقتی به عنوان یک بیننده بیرونی فضای فعلی تشکل‌های دانشجویی را انسان می‌بینیم می‌کنیم که جنبش دانشجویی امروز بی‌مسئله و بی‌ایده است. در واقع دچار فقر مسئله شده و صرفا اسیر روزمرگی و زدوبندها و بازیگری‌های سیاسی شده است. متاسفانه بی‌مسئله بودن را امسال در نطق ناطقین دیدار دانشجویی دیدیم که البته موارد استثنایی وجود داشت که در صحبت های قبلی اشاره کردم.

 

اینکه جنبش دانشجویی مسئله و حرف و ایده مشخصی نداشته باشد، ضربه زننده‌ترین مسئله به بافت و ماهیت اساسی جنبش دانشجویی است. خدا نکند روزی برسد که جنبش دانشجویی علاوه بر اینکه مسئله ندارد تبدیل به پادوی جریانات سیاسی و زمینه ساز و بسترساز رشد وصعود یا ساقط کردن فلان جریان سیاسی با اهداف و اقراض سیاسی شود و این نقطه بسیار بدی است که رگه‌هایی از این را در برخی از تشکل‌ها و کنشگران دانشجویی متاسفانه می‌‍بینیم و احساس می‌شود که حقیقتا نسل امروز جنبش دانسجویی نسبت به حتی همین نسل چندین سال قبل واقعا عقبگرد داشته است. نسلی است بدون ایده و گفتمان و عقبه فکری و بدون محتوای عمیق و نظام اندیشه‌ای مشخص و در آخر بدون مسئله.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها