به گزارش پایگاه تحلیلی خبری 598، اوایل نیمه دوم سال 1401 با مرگ تلخ خانم مهسا امینی آغاز شد که این اتفاق ناگوار به همراه مشکلات معیشتی سبب اعتراضات مردمی گردید. مردمی که به وضعیت معیشتی و عدالت اجتماعی معترض بودند و سعی بر رساندن صدای خود به گوش مسئولان داشتند اما در فضایی کاملا مسالمت آمیز. از این رو مسئولان مربوطه نیز به میان مردم رفتند تا گوش شنوا باشند. سخنگوی دولت در دانشگاهها، وزرا و نمایندگان مجلس نیز در "کف جامعه" و مساجد و محلات میان مردم کوچه و بازار حاضر شدند.
رفته رفته فضای گفتگو بکلی تغییر کرد و حالت رادیکالی به خود گرفت؛ دانشگاهی که محل گفتگو و پرسش و پاسخ بود به محلی برای هرزگی و کتککاری دانشجونمایان تبدیل شد. مساجدی که تا روزهای قبل میزبان مسئولان برای پاسخگویی به مردم بود، توسط اقلیتی بیدین به آتش کشیده شد. خیابانهایی که مردمی را برای بیان اعتراض مسالمت آمیز در خود جای میدادند، شاهد خون و خونریزی شدند؛ شاهد ارباًاربا کردن آرمان و روحالله!
اما سئوال اصلی اینجاست که چه کسانی این فضا را تغییر دادند؟ چه کسانی اعتراض را به شورش و اغتشاش تبدیل کرده و پای اراذل و اوباش را به خیابانها باز کردند؟ چه کسانی زمینه ریختن خون شهدا و جوانان بیگناه را فراهم کردند؟
با نگاهی ساده به اتفاقات اخیر براحتی میتوان به این سئوالات پاسخ داد؛ براستی چه کسانی جز تشویق کنندگان به اغتشاش میتوانند عامل اغتشاشات اخیر ایران باشند؟ همانهایی که پس از حمله وحشیانه اراذل و اوباش به ماموران انتظامی در کرج، استوری های خوشحالی گذاشتند!
سلبریتیها با توجه به بدنه اجتماعی خود در کشور با به راه انداختن هجمه رسانهای و پوشش لحظهای اغتشاشات نقش بازوهای اجرایی BBC و International را بصورت میدانی ایفا کردند. یکی از فعالیتهای حاشیه ساز سلبریتیها، معرفی افرادی تحت عنوان کشته شدگان اغتشاشات بود. افرادیکه بعضا زنده بودند یا سالهای قبل فوت شده بودند و یا دلیل فوتشان چیزی غیر از اغتشاشات بوده است!
به عنوان مثال چندی پیش علی دایی در صفحه اینستاگرامی خود مدعی کشته شدن دانش آموزی اردبیلی به عنوان اسرا پناهی در اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی شد؛ درصورتیکه به گفته خانواده پناهی و مستندات مراجع پزشکی و قضایی، اسرا پناهی بدلیل نارسایی قلبی فوت کرده نه ضرب و شتم نیروهای امنیتی!
با این حال دایی بر ادعای واهی خود پافشاری کرد و دوباره اظهار کرد: « شما راست نمیگویید. در پاسخ به اخبار «منتصب» به اینجانب در صداوسیما و برخی از خبرگزاریها لازم به ذکر میدانم اطلاعات من از زادگاهم اردبیل کامل میباشد و اگر به صحت مسئلهای نرسم هیچگاه اظهار نظر نمیکنم.»
اگرچه پیش از آن از دایی درخواست شده بود تا برای اثبات ماجرا به خانه دختر فوت شده مراجعه کند و شخصا موضوع را پیگیری کند اما با ادامه حاشیه سازیها و دروغ پراکنیهای دایی و تشویش اذهان عمومی، خبرگزاری قوه قضایی اعلام کرد که علی دایی مستندات خود را سریعا ارائه کند اما پس از آن علی دایی نه مستنداتی را ارائه داد و نه دیگر سخنی از اسرا پناهی گفت! و سئوال اینجاست که پس آن اطلاعات و مستندات کامل جناب دایی چه شد؟!
اما این تمام حاشیه سازیهای سلبریتیها نبوده بلکه سلبریتیهای دیگر نیز در این فضا با دروغ پراکنی یکدیگر را همراهی کردند. در موردی دیگر میتوان از دروغهای متعدد علی کریمی سخن گفت. دروغهایی که متاسفانه در فضای مجازی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد.
انتشار اخبار کذب منفی و همهگیری آنها در فضای مجازی توسط سلبریتیها سبب سیاه نشان دادن وضعیت ایران و کمک به رسانههای معاند برای پر کردن خلا آستانه صبر و تحمل مردم شد و این عاملی بود که سبب تهییج و سوق دادن مردم به نافرمانی مدنی و اجتماعی و اقدام به شورش شد.
مطابق با آمارهای منتشر شده از سوی نهادهای امنیتی میانگین سنی اغتشاشگران 15 سال بوده! این بدین معناست که سلبریتیها نقش خود را به خوبی ایفا کرده و با دروغ پراکنی توانستند بخشی از جامعه اگرچه اندک را برای آشوب به خیابانها بکشانند.
و این آغاز اغتشاشات یا به تعبیر بهتری، آغاز ریختن خون انسانهای بیگناه بود...
سلبریتیهایی که ماهها تصویری سیاه از ایران را برای مردم ترسیم کردند، در همراه کردن عدهای معدود اما وحشی با خود موفق شدند. عدهای که رحم نداشتند و به هرچیز و هرکسی که نماد ایران اسلامی بود حمله کردند. از مسجد و بانک و ادرات گرفته تا پایگاه بسیج و منزل شخصی پاسدار!
این زامبیها هیچ ابایی برای حرمت شکنی علمای روحانی که همسن پدرشان بودند نداشتند و حتی به ارتکاب جنایاتی همچون کشتن و ارباً اربا کردن ماموران انتظامی و بسیجیان افتخار کردند.
در این بین هنگامیکه جوانان خام و سادهلوحی که اذهان خود را در اختیار سلبریتیها و رسانههای معاند قرار داده بودند با اتهاماتی همچون قتل، محاربه و... دستگیر شدند، جریان سلبریتی با وقاحت تمام کمپینهای حمایتی از قاتلان شهدا تشکیل دادند و شروع به مظلوم نمایی جانیان کردند.
اگرچه که مدتهاست روزهای تلخ اغتشاشات به پایان رسیده اما آنان که مدعی بودند جمهوری اسلامی رنگ برف زمستان 1401 ایران را نخواهد دید، خود به این سرنوشت دچار شدند؛ یا به جزای جنایاتشان رسیدند و یا مزبوحانه به خارج گریختند.
در حالیکه جوانان فریب خورده طعم تلخ اقدامات هیجانی خود را میچشند، سلبریتیها در آن سوی مرزها مشغول کرهگیری از عملیات اغتشاشات اخیر هستند. بلاخره هر ماموریتی پس از دریافت حقالزحمه شیرین میشود. وقتی هم که این حقالزحمه در قالب ویزا، اقامت، پول، ملک و... باشد، شیرینیاش هم بیشتر میشود.
ظاهرا شیرینی ماموریت سلبریتیها بقدری است که از خیابانهای اطراف خود خبر ندارند. خیابانهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، کانادا، اسپانیا، اسرائیل و...!
آیا زنان و دختران فرانسه حق آزادی نباید داشته باشند؟
همان کشورهایی که سالها بهشتی خیالی از آنان برای مردم ایران ساختند و دائم رفاه دروغین آنان را علم عثمان کردند و همچون پتک بر فرق جمهوری اسلامی زدند.
لادن طباطبایی که شرف ایرانی خود را به اقامت آمریکاییاش فروخت و دائما مشغول سیاه نمایی از وضعیت داخلی ایران و بدبختترین جلوه دادن ایران در جهان بوده، چرا سری به خیابانهای آمریکا نمیزند؟ چرا ویدئویی از بیخانمانهای لسآنجلس منتشر نمیکند؟ او که از آمریکا برای آزادی زنان ایرانی ویدئو ظبط میکند و پست میگذارد چرا در خصوص حمله پلیس کشوری که در آن رندگی میکند به زنی سیاه پوست حرف نمیزند؟ مگر آنان زن نیستند؟ مگر حق زندگی و آزادی ندارند؟
علی کریمی که گفته میشود در کانادا به سر میبرد و روزانه دهها استوری برای تحقیر ایران و ایرانی میگذارد، یک استوری هم از خیزش و انقلاب مردم کانادا علیه جاستین ترودو بزند. بد نیست که علی آقا پستی درخصوص شجاعت دختر چشم رنگی کانادایی برای فریاد آزادنه و اعتراضیاش بر سر رئیس جمهور کانادا بزند!
سلبریتیهایی که در ایام همهگیری کرونا رهبری را بابت تحریم واکسن فایزر آمریکایی محکوم به قتل بیماران کرونایی میکردند و پست SOS برای جلب توجه اربابان غربیشان میزدند، چرا امروز روزه سکوت گرفتهاند؟ مگر نمیگفتند که واکسنهای ایرانی آب مقطر هستند و برای مقابله با کرونا باید فایزر تزریق کرد؟
امروز همان آیندهای است که ما را بدان وعده میدادند؛ حق مردم است که بدانند ایران با تزریق برکت به روزهای صفر کرونایی رسید یا کشورهای تزریق کننده فایزر؟ چرا سلبریتیهایی که مرتبا پست و استوری SOS منتشر میکردند، نمیگویند که در سه هفته اخیر 7000 نفر بدلیل تزریق فایزر در لندن جانباختهاند؟ آیا فیلمهای تجمع خانوادههای جانبختگان فایزر در لندن را ندیدهاند؟ این سلبریتیها نمیخواهند بابت نظرات غیر کارشناسیشان و تهدید جان مردم و توهین به رهبری و دانشمندان ایران از مردم عذرخواهی کنند؟
فرخنژاد که چندی پیش در حمایت از رسانههای معاند بلاخص BBC پست اینستاگرامی منتشر کرده بود، بهتر است سری به ساختمان این رسانه بزند و جمعیت مردم معترض انگلیس که با شعار «بیبیسی پادشاه دروغگویان» علیه سیاستهای تفرقهافکنانه و تجزیهطلبانهاش تجمع کردهاند را با چشمانش ببیند.
در این میان اعتراضات شهرک نشینان در رژیم صهیونیستی بابت مشکلات معیشتیشان و حمله وحشیانه پلیس برای سرکوب معترضان نباید دور از چشم مسیح علینژاد بماند چراکه بلاخره بخشی قابل توجهی از منابع مالی او از طریق صهیونیستها تامین میشود. بد نیست که برای اظهار وفاداری خودش به صهیونیستها حداقل یک پست در حمایت از آنان منتشر کند!
در آخر نیز باید یادآور شد که سلبریتیهایی همچون آنجلینا جولی، شارون استون، گوکان آلکان، ابرو گوندش، میشا کالینز، هانده ارگل، بلا حدید و همچنین حمایت سناتورهای آمریکایی و سیاستمداران خارجی دیگر، که در زمان اغتشاشات ایران کوتاهی نکرده و بقول خودشان برای «حمایت از آزادی مردم معترض ایران» پست و استوری میزدند چرا هیچ واکنشی به سرکوب معترضان دیگر کشورها که وحشیانه مورد حمله نیروهای حکومتی قرار گرفتهاند نشان نمیدهند؟