کد خبر: ۵۲۰۴۸
زمان انتشار: ۱۲:۰۰     ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱

چندی خبرگزاری مهر اقدام به انتشار بیانیه‏ای بدون امضاء و هتاکانه به اسم جمعی از دانشجویان امام صادق(ع) کرد که در آن علاوه بر توهین به آیت الله مصباح نسبت‏های دروغی نیز به اعضای جبهه پایداری و حجت الاسلام و المسلمین نبویان داده شده بود. در این بیانیه نویسندگان مدعی شده بودند اعضای جبهه پایداری برای آیت الله مصباح جایگاه قائم مقام رهبری قائل هستند. در پایان نیز آمده بود:«از جناب آقای نبویان که ادعا نموده‌اند جزء جبهه پایداری نیستند و صرفا به شاگردی استاد افتخار می‌کنند درخواست داریم این مرقومه را قبل از آنکه فریب‏ها فتنه‏ای به پا کند به دست ایشان برسانند.»

نتایج انتخابات دور نخست مجلس نهم، مسئله رقابت و نیز تخریب‏های اخیر انجام شده علیه جبهه پایداری را با سید محمود نبویان در میان گذاشتیم. او معتقد است نسبتی که به او داده شده دروغ است و اعضای جبهه پایداری هم از نسبت انحرافی بودن مبرّی هستند. نبویان بانیان این تخریب‏ها را دوستان نادان و به احتمال جدی‏تر فریب‏خوردگان دشمن می‎داند که درصدد ایجاد تفرقه و شکاف‏های عمیق در میان اصولگرایان هستند. او می‏گوید تعهدی به جبهه متحد ندارد و این را همان نخست نیز گفته است. مشروح این گفتگو را در ادامه از نظر می‏گذرانید:
 
جناب آقای نبویان! تحلیل‏های مختلفی تا کنون از نتایج دور نخست انتخابات مجلس نهم شده است. تحلیل شما از نتایج چیست؟
 
من ابتدا باید از حضور بسیار گسترده مردم مسلمان ایران تشکر کنم. به نظر من مردم خیلی هوشمند هستند و با توجه وسط میدان می‏آیند. حضور اینها در این وقتی که مورد نیاز بود برای حفظ اسلام و حفظ نظام جمهوری اسلامی خیلی پرمعنا بود. به نظرم چند پیام داشت. با این انتخابی که داشتند چند نکته را می‏توان به دست آورد. اولین نکته این است که گرایش مردم به سمت کسانی است که در راه ارزش‏هالی اسلامی می‏خواهند گام بردارند. اکثریت کسانی که در سطح کشور انتخاب شدند از قشر اصولگرا هستند. معنای این، این است که مردم ما به دنبال حفظ ارزش‏های اسلام هستند و کسانی که نماینده شدند باید در مقام اجرای این ارزش‏های اسلامی باشند.
 
نکته دوم اینکه دفاع از ولایت فقیه در این انتخابات خیلی پرمعنا بود و نکته سوم اینکه مردم در مقابل دشمن ایستادند. ملت ایران به ما یاد دادند که باید عزت کشور اسلامی را در برابر دنیای کفر و دنیای مدرن به سردمداری آمریکا و انگلیس و فرانسه و... حفظ کنیم و مقابل آنها بایستیم. در عین حال باید حقوق مردم به ویژه در بخش معیشت و اقتصادی را حفط کنیم. 
 
حضور جداگانه آیت الله مصباح و آیت الله مهدوی‏کنی را باید به منزله اختلاف و تفرقه در جریان اصولگرایی دانست یا این حضور به منزله رشد است؟ اساسا نظر شما درباره اصل رقابت در انتخابات مجلس نهم چیست؟
 
حضور این بزرگان دین بسیار معنادار است. عده‏ای می‏گفتند دین از سیاست جداست. ما از علمایمان داریم یاد می‏گیریم که دین از سیاست جدا نیست. عالمان دینی ما باید به جد وارد میدان شوند. 
 
یعنی شما حضور هر دو بزرگوار در فضای سیاسی را ارزشمند تلقی می‏کنید؟
 
بله. حضور همه بزرگان یعنی حضور آیت الله مهدوی‏کنی، آیت الله یزدی و آیت الله مصباح یزدی به این معنا بود که دین از سیاست جدا نیست. باید حضور در صحنه داشت. امام به عنوان یک مرجع دینی به همه آموخت که دین و سیاست به هم آمیخته است.
 
نکته دومی که ما باید از این سه بزرگوار یاد بگیریم این است که ما باید در حوزه سیاست به سمت رقابت مثبت برویم نه رقابت منفی. رقابت منفی همان چیزی است که در اندیشه مدرن مطرح است و به معنی منفعت‏طلبی است. اینکه سود من در کجا محقق می‏شود، منافع من و منافع حزب من را باید کنار بگذاریم چون این منافع شاید اقتضاء تخریب یکدیگر را داشته باشند. ما دیدیم این بزرگان هیچ وقت درصدد تخریب هم برنیامدند. زیر مجموعه این بزرگواران هم باید مراقب باشند هیچ وقت از شیوه تخریب استفاده نکنند. ما از این بزرگواران یاد گرفتیم که می‏توان رقابت کرد؛ اما تخریب نکرد. 
 
نکته سوم اینکه این رقابت موجب برکت شد. حضور مردم بسیار قوی‏ترشد. بالاخره هر چه گزینه‏ها بیشتر باشند، سلایق مختلف برای انتخاب دستشان بازتر می‏شود و حضورشان بیشتر می‏شود.
 
یعنی حضور جبهه پایداری مشارکت حداکثری را تقویت کرد؟
 
بله. همان چیزی که مقام معظم رهبری دنبال آن بودند، تقویت شد. اینکه جبهه پایداری نتوانست با جبهه متحد به وحدت برسد، به نظر من هدایت خدای متعال پشت این مسئله بود. خدای متعال طوری مسائل را مترتب کرد که به وحدت نرشند و این بودن جبهه پایداری در کنار جبهه متحد موجب شکل‏گیری حضور حداکثری شد. 
 
با وجود اینکه جبهه پایداری در مقایسه با احزاب نام و نشان‏دار و باسابقه چندان در بین مردم شناخته شده نبود، چه شد که از اقبال مردمی برخوردار شد و مثلا در تهران شاهد تفوّق این جبهه بر جبهه متحد بودیم؟
 
احزاب ما و سیاسیون ما به همین نکته که می‏فرمایید توجه کنند. یک درسی باید بگیریم و آن این است که نمی‏شود همه چیز را حزبی دید، نمی‏شود همه چیز را سیاسی دید، نمی‏شود همه چیز را بر اساس ادبیات مدرن تحلیل کرد. مشکلی که نظام غرب با نظام جمهوری اسلامی دارد هم همین است. آنها یک معادلات و محاسباتی دارند، ایران در آن معادلات نمی‏گنجد. طبق معادلات آنها کشور باید سقوط می‏کرد و از دست می‏رفت. یک صدم فشارها را به کشورهای دیگر می‏آورند و آنها را از هم می‏پاشانند. 
 
این را بایست درست تحلیل کرد. ملت ما مسلمان است و دنبال ارزش‏های اسلامی و ولایت است. هر گفتمانی که بتواند این ارزش‏ها را زنده کند، لازم نیست خیلی باسابقه باشد، چون حرف دل مردم را زده است، می‏تواند رأی آنها را کسب کند. گفتمان دفاع از ارزش‏های اسلامی، کفتمان دفاع از عزت ملت مسلمان در برابر دنیای کفر، گفتمان دفاع از ولایت فقیه و... در دل ملت مسلمان است. بعضی‏ها معادلاتی برای خودشان می‏چینند که ما پول بیشتری برای تبلیغات آوردیم، سابقه بیست ساله و سی ساله داریم، اینها جوان‏ترند و... . این معادلات را باید کنار گذاشت و درست تحلیل کرد. باید صادقانه صحبت کرد. مردم هم می‏فهمند چه کسانی غیرصادقانه وسط می‏آیند. مردم فهمیدند عده‏ای صادقانه حرف دل آنها را می‏زنند. این عامل موفقیت جبهه پایداری است. من به دوستان خودم در جبهه پایداری تاکید می‏کنم همه اینها را امداد الهی بدانند. خدای متعال یان پیروزی و موفقیت را نصیب اینها کرده و اگر در همین مسیر بندگی خدای متعال و دفاع از ارزش‏های اسلامی باشد، همیشه موفق خواهند بود.
 
چرا این همه جبهه پایداری تخریب می‏شود؟ آیا کسانی از حضور آن احساس خطر کرده‏اند؟
 
خیلی نکات در اینجاست. بدون اینکه قصد تخریب کسی را داشته باشیم، باید اذعان کنیم حداقل در شعار جبهه پایداری شعار خالص‏تری در حوزه ولایتمداری، ارزش‏های اسلامی و عدالت‏طلبی داشته است. اگر این جبهه بتواند این شعارها را در عمل پیاده کند، طبیعتا منافع خیلی‏ها در خطر خواهد افتاد. در حوزه نظر اصلاح‏طلبان، سکولارها و افرادی که با واسطه اندیشه مدرن به میدان آمده‏اند، تخریب خواهند کرد. در حوزه عمل هم اگر انسان عدالت‏طلبی را وسط بیاورد، منافع خیلی‏ها به خطر خواهد افتاد. حزب‏بازی‏ها باید کنار برود. ما دنبال اینها نیستیم. همه اینها به نظر من دست به دست هم می‏دهد تا احساس خطر جدی از جبهه پایداری شود و یک مقدار با بداخلاقی درصدد تخریب بربیایند و به دروغ و تهمت چیزهایی به اعضای جبهه پایداری نسبت بدهند که واقعا نادرست است. اگر لازم باشد، همین یک مورد اخیر را توضیح بدهم.
 
بله. بفرمایید.
 
دو، سه روز قبل نامه‏ای نوشته می‏شود. اینها افرادی هستند که دلسوز هیچ‏یک از دو طرف نیستند. اینها اگر دلسوز باشند، باید بدانند که اصل نظام و اصل اصولگرایی نباید مورد خطر قرار بگیرد. تفرقه انداختن و تخریب کردن آن هم به دروغ درست نیست. در نامه سرگشاده منتشر شده خطاب به علامه مصباح یزدی دروغ نسبت داده شد. توهین‏هایی شد. حرف‏هایی به دروغ به اعضای جبهه پایداری نسبت داده شد که اینها مثلا دنبال این هستند که قائم مقامی آیت الله مصباح یزدی را مطرح بکنند و... که اینها دروغ‏ بود.
 
در آخر نامه هم به من نسبتی داده شده و گفته‏اند که ایشان از جبهه پایداری بیرون آمده و فقط شما(آیت الله مصباح) را به عنوان استاد قبول دارد.  اینها دروغ‏هایی است که خیلی جدی باید جلوی آن ایستاد. اینها یا دوستان جاهل هستند یا دشمنند و می‏خواهند تفرقه بیاندازند. 
 
من همین‏جا اعلام می‏کنم اصالتم مال جبهه پایداری است. افتخارم این است که مال جبهه پایداری هستم. سرسلسله فکری این جبهه حضرت علامه مصباح یزدی هستند. سال‏هاست افتخار ما شاگردی ایشان است و در این جبهه‏ای که با هدایت و رهبری ایشان کار پیش می‏رود، باید افتخار کرد که در این حوزه باشم. دوستان بسیار خوبی هم در این جبهه داریم و خیلی هم علاقمندم در این جبهه باشم و اصالت من اینجاست. خط قرمز من لیست جریان انحرافی و اصحاب فتنه است. البته من خیلی جدی نسبت به ساکتین فتنه حساس هستم. به نظر من خطر ساکتین فتنه کمتر از خطر جریان انحرافی و جریان فتنه نیست. چون در صدر اسلام کسانی که مقابل امام حسین(ع) شمشیر کشیدند، کل جبهه اسلامی که نبودند. یک عده محدودی بودند. بقیه چرا به دفاع از سیدالشهداء(ع) نیامدند؟ ساکتین، ساکتین. ساکتینند که بستر را برای دشمنان ائمه و دشمنان اسلام فراهم می‏کنند. لذا خطرشان کمتر از آنها نیست. در آینده هم همین‏ها ممکن است همین‏ها همدست جریان انحرافی و جریان فتنه بشوند و ضربه به اسلام بزنند.
 
نام شما برای حضور در لیست جبهه متحد هم اخیرا مطرح شده است. با شما تماس گرفتند؟
 
من برای آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی‏کنی ارزش قائلم. اینها استاد من هستند. احترام اینها باید نگه داشته شود. اینکه اسم من هم در لیست جبهه متحد رفته است، من تاکید می‏کنم دوره اول غیر از جبهه پایداری که خودمان جزو دست‏اندرکاران آن بودیم، 5 لیست دیگر هم اسم من را زدند و از بین آنها فقط یک لیست زنگ زد که اسم شما را می‏خواهیم بگذاریم. بقیه بدون اطلاع انجام دادند. الان هم همین است. از طرف لیست‏های مختلف از جمله جبهه متحد تماس گرفته شد. یکی از آقایان جبهه متحد گفت اسم شما را می‏خواهیم بگذاریم و من هم دو بار در همان تماس تلفنی تاکید کردم که اشکال ندارد اسم من را بگذارید منتهی من هیچ تعهدی به جبهه متحد نخواهم داشت. اینکه این به چه خاطری است را الان لازم نیست مطرح کنم. باید توجه کنیم دروغ به کسی بسته نشود. باید اخلاق انتخاباتی مراعات شود. 
 
این ادعا که گفته می‏شود جبهه پایداری مرتبط با جریان انحرافی است یا اینکه پشت پرده آن جریان انحرافی است را شما ادعای تخریبی می‏دانید؟
 
بله. اصلا بیایند یک حساب سرانگشتی کنند. در رأس اعضای جبهه پایداری علامه مصباح یزدی است. ایشان با جبهه انحرافی در ارتباط است؟! ایشان اولین کسی است که اندیشه فراماسونری داشتن جریان انحرافی را مطرح کرد. صحبت‏های من علیه جریان انحرافی و شخص آقای مشایی موجود است. من حرف‏های او را خواندم. کدام یک از اعضاء انحرافی است؟! خیلی‏ها اخراجی دولت هستند به خاطر اینکه منتقد آقای مشایی بوده‏اند. اینها هم در راستای همان تخریب است و درست نیست. و مکروا و مکر الله... اگر غرض دارند، هواسشان جمع باشد که خدای متعال ناظر است و خدا برای خودشان نهی‏شان می‏کند. و مکروا و مکر الله و الله خیرالماکرین.
 
علت اینکه در این فضا شأن آیت الله مصباح هم در نظر گرفته نشد را باید به حساب جهل گذاشت یا علت آن را باید سوء نیت دانست؟
 
اگر دوستان هستند، به نظر من دوستان جاهل و نادانند. توجه نداشتند. من فکر می‏کنم بیش از این مقدار باشد. اینها گول خورده بعضی از دشمنانی هستند که کمین کرده‏اند و قرار است حتما بین نیروهای اصولگرا جدایی و تفکیک جدی و تنفر ایجاد کنند. من به همه نیروهای اصولگرا این است که یک مقدار اخلاق اسلامی را رعایت کنند. چون قرار است اگر واقعا در مدعایمان صادق هستیم، از این گفتمان اصلی اصولگرایی ارزش جانانه بکنیم. اما اگر اینجا قرار است ما به همدیگر بپریم و توهین کنیم، آن هدف اصلی این وسط له می‏شود. آنهایی که تخریب می‎کنند یا دوستان نادان هستند یا اینکه دشمنند.
 
چرا طی این سال‏ها ما در دولت‏های مختلف مثلا هم در دوره اصلاحات و هم در دوره دولت اصولگرا و حتی انتخابات اخیر شاهد تخریب شخصیتی چون آیت الله مصباح یزدی هستیم؟ چرا این هجمه مدام تکرار می‏شود؟ آیا شباهت‏های خاصی هست؟
 
بله. آیت الله مصباح یک خط مشی‏ای دارند. من نزدیک به 16 سال شاید هم بیشتر است که خدمت ایشان هستم. خط مشی ایشان این است که ما نباید نسبت به مبانی دینی کوتاه بیاییم. از ارزش‏های اسلامی نباید کوتاه بیاییم. خیلی هم جدی باید ایستاد. تا جایی که می‏توانیم باید دفاع کنیم. آبروی خودمان را هم دادیم، دادیم. باید خیلی جدی همه دفاع کنیم و در این مسیر ثابت قدم باشیم. طبیعی است که هر کس در مقام عمل یا نظر از ارزش‏های دینی منحرف باشد، جلوی ایشان بایستد و ایشان را تخریب کند. من همه اینها را فقط در همین نکته می‏بینم. ممکن است طرف دایه‏دار اندیشه اسلامی هم باشد اما وقتی در حرف‏هایشان کاوش می‏کنیم... ما می‏بینیم آن حلقه انحرافی هم ادعای اسلامی دارد. ادعای پیرو امام زمان بودن دارند. اما می‏بینیم که انحراف از اسلام و ارزش‏های انقلاب دارند. تنها عامل مخالفت این است.
 
فکر می‏کنید مهمترین ویژگی مجلس نهم و آن انگاره بیرونی‏ای که مجلس نهم باید به واسطه آن شناخته شود، چه باید باشد؟
 
من فکر می‏کنم سه، چهار تا نکته وجود دارد که پیام حضور مردم هم هست. یکی دفاع از ارزش‏های اسلامی است. این باید خیلی جدی پیگیری شود. چیزی که برای خود من هم دغدغه بود در حوزه دینی، اسلامی کردن نرم‏افزار دانشگاه‏هاست. چرا؟ چون ما مدیرانمان از آن دانشگاه خارج می‏شود.
 
نکته بعد دفاع از ولایت فقیه است. هر چه ما حرف امام(ره) را گوش دادیم، کشور رشد کرد. الان هم هر جا حرف رهبر انقلاب را گوش کنیم، کشور رشد خواهد کرد. مجلس نهم باید اینها را در نظر داشته باشد. سوم دفاع از عزت مردم در برابر دنیای کفر و چهارم دفاع از حقوق مردم. معیشت مردم، اجرای عدالت و...
 
یکی از نکاتی که در خلال بحث هم مدام به آن اشاره شد، بحث اخلاق سیاسی بود که مقام معظم رهبری هم بارها نسبت به آن تذکر دادند. منشأ آسیب به نظر شما کجاست و چه باید بکنیم تا فضای اخلاقی در سیاست ما حاکم شود؟
 
به نظر من بیشتر به افراد برمی‏گردد. دو چیز محرک افکار و رفتار افراد است. یکی معرفت است؛ یکی هم انگیزه‏هایی که برای افعالش دارد. کسانی که صاحب رسانه هستند، مدیران ما و همه افرادی که دخیل هستند و بلندگو دستشان هست، هم به لحاظ معرفتی باید معرفت درست اسلامی را فرا بگیرند. نکته دیگر اینکه باید بحث تربیتی را جدی بگیریم. بعضی‏ها می‏دانند راه درست چیست. قبل از اینکه من این را در رسانه پخش کنم، فقط به این دلیل که طرف در حزب و گروه ما نیست می‏روم له‏اش می‏کنم. اگر در حزب ما بود یک تفسیر دیگر درباره رفتار و کلامش داشتم. این انگیزه، انگیزه درستی نیست. سعی کنیم رفتارمان با انگیزه‏های خدایی انجام شود. ببینیم از جانب خدای متعال مطلوب چیست و وظیفه شرعی کدام است. پس هم معرفت را باید اصلاح کرد و هم انگیزه‏ها را به سمت و سوی ایمان و خدا پیش برد. اگر این را بیشتر توجه کنیم مشمول امداد الهی خواهیم بود و جامعه به سلامت خواهد رسید.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها