به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری 598، در ماههای گذشته بحث فیلترینگ پیامرسانهای خارجی شدت گرفت و به بازار جذب مخاطب پیامرسانهای داخلی رونق بخشیده شد. اتفاقی که برخیها را خشنود و در برخی دیگر احساس نارضایتی بوجود آورد.
در طول سالهای گذشته دیدگاه مسئولان ذیربط در فضای مجازی معطوف به مسائل سیاسی و امنیتی بوده است. بدین جهت نتایج تصمیمگیریهایشان برای مقابله با اقدامات دشمن در پیامرسانهای خارجی، فیلترینگ و هدایت مردم به سمت نمونههای داخلی آنان بوده است.
تقریبا در طوله دهه اخیر هیچگاه به پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، روانشناسی، اعتقادی و... در امر فضای مجازی توجه نشده است.
در این گزارش به بررسی موضوع "نظام روابط" در فضای مجازی و تفاوت آن در پیامرسانهای داخلی و خارجی پرداختیم. در این زمینه با حجت الاسلام و المسلمین عبدالصالح شمساللهی از فعالین فرهنگی گفتگو کردیم.
پایگاه خبری 598: در ابتدا بفرمایید که منظور از نظام روابط چیست؟
یکی از تعاریفی که انسانشناسان برای انسان می آورند این است که میگویند «الانسان حیوانٌ مدنیٌ بالتَّبع» به این معنا که انسان موجودی است که بصورت اجتماعی زندگی میکند یعنی طبعیتش آن است که بصورت اجتماعی زندگی میکند.
وقتی قرار شد که انسان بصورت اجتماعی زندگی کند، باید یک نظامی بر روابط آنها حاکم باشد. این نظام روابط در طول سالیان متمادی تا قبل از فضای مجازی یک ساختار و شکلی بخودش گرفته بوده است. مشخص بوده که چه کسانی میتوانند رهبری اندیشهای داشته باشند چه کسی پیشقراول فرهنگی است، چه کسی صلاحیت دارد تا مصلح اجتماعی باشد و ...
منظور از نظام روابط نظمی بود که برپایه مجموعه ای از مولفههای واقعی حاکم بر روابط افراد جامعه تشکیل شده بود که رکن آن شناخت و صلاحیتی بود که از همان شناخت نشئت میگرفت یعنی انسان ابتدا از یک فرد شناخت پیدا میکرد سپس بررسی میکرد و اگر فرد صلاحیت لازم را داشت از او پیروی و یا تقلید میکرد. در آن نظم فاخر حاکم بر روابط، شناخت واقعی و ملاک بود تصویر حقیقی افراد دیده میشد و نه صورت آواتار آنها!
پایگاه خبری 598: تاثیر فضای مجازی بر این نظام روابط چه بوده است؟
فضای مجازی آمد این نظام روابط را به هم ریخت. به عنوان مثال اگر تا پیش از این کسی میخواست که اندیشههای یک جامعه را راهبری کند باید در آن جامعه تحصیل میکرد، تدریس و تالیف و سخنرانی و مناظره میداشت و به نوعی خود را اثبات میکرد تا شناخته شود وبعد از نقد و نظرهای مختلف حول محور او اگر موافقان اندیشه اش غلبه پیدا میکردند آن وقت به عنوان یک راهبر در حوزه اندیشه و یا اجتماع و یا حتی اقتصاد و فرهنگ پذیرفته میشد ولی در حال حاضر کافیست تا کسی اصول برندینگ در فضای مجازی را بلد باشد تا بدون طی مراحلی که در گذشته وجود داشته تبدیل به یک رهبر شود.
بگذارید یکمقدار از بحث رهبری فکری خارج شویم؛ در مباحثی همچون ارتباطات اگر قبلا قرار بود با کسی ارتباط بگیریم این ارتباط ناشی از یک شناخت حقیقی بود درصورتیکه الان شناخت واقعی رکن روابط نیست و این مولفه در نظام روابط مجازی تقریبا در حال محو شدن است.
یعنی میبینید که افراد بدون اینکه شناختی از هم داشته باشند به صرف چند پست و پیام و صوت و فیلم و عکس و استیکر و... همدیگر را به عنوان دوست و رفیق و آشنا قلمداد میکنند و باهم به تعاملات میپردازند. این درصوتی است که چنین روابطی که بر پایه شناخت نباشد روابط ناهنجار است.
حال تمام این نظام روابط در فضای مجازی به هم ریخته است یعنی ما وقتی حرف از نظام روابط میزنیم بدین معناست که انسانها در طول سالیان متمادی بر چه پایههایی با یکدیگر ارتباط میگیرند. حالا این ارتباط میتواند ارتباط روزمره، فکری، اقتصادی و... باشد. تمامی این ارتباطات تا پیش از فضای مجازی بر مبنای حقیقتی بنام شناخت شکل میگرفت اما آن حقیقت دیگر در فضای مجازی وجود ندارد.
چیزی شبیه شناخت وجود دارد یعنی چیزی که شناختنماست اما حقیقتا شناخت نیست. به این معناکه مثلا فردی که در فضای مجازی 200هزار مخاطب دارد و مخاطبانش تولیدات و محتواهای او را مطالعه میکنند و اندیشه و فکرشان در اختیار صاحب کانال قرار میگیرد؛ اگر به مخاطبان این کانال بگویید که از صاحب این کانال چه مقدار شناخت دارید چه میگویند؟ این فرد چه کسی هست؟ کجا درس خوانده؟ چه قابلیتهایی دارد؟ روحیات و سلوک معنوی و اجتماعیش چگونه است؟
همه این موارد تا پیش از فضای مجازی مهم بود. یعنی ممکن است یک فردی درس زیادی خوانده بود اما بخاطر سلوک فردی یا اجتماعیش مطرود میشد. همه اینها در کنار هم انسانی را درست میکرد که بتواند رهبری فکری و اجتماعی داشته باشد.
اما متاسفانه همه اینها بدلیل اینکه در فضای مجازی شناخت رکن اصلی نظام روابط نیست از بین رفته و دیگر به آن توجهی نمیشود، آدمها صرفا با تحت تاثیر قرار گرفتن در فضای مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و این چیزی است که میتواند بسیار مضر و خطرناک باشد.
در دنیای امروز افرادی که بنمایه دارند اما فضای مجازی و اصول رسانه را نمیشناسند منزوی میشوند اما انسانهایی که اصول رسانه را میشناسند ولی بنمایهای ندارند براحتی میتوانند تبدیل به یک رهبر فکری در یک جامعه شوند.
پایگاه خبری 598: خاصیت این نظام روابط چیست؟
کمترین خاصیت آن این است که هرکس روی صندلی خود مینشیند؛ یعنی در جامعه ای که نظام روابط صحیح حاکم است دیگر یک فوتبالیست روی صندلی مصلحان اجتماعی نمینشیند و به انحراف و اغتشاش دامن بزند و یا یک بازیگر اگر به صرف اینکه خوب ادای دیگران را در می آورد نمیتواند در جایگاه اندیمندان بنشیند و نظریه صادر کند! اگر نظام روابط صحیح حاکم باشد هرکس بخواهد خارج از نظم ارتباطات اجتماعی حرکتی انجام دهد جامعه آن را پس میزند آن وقت فوتبالیست یاد میگرد که فقط فوتبالش را بازی کند بازیگر فقط فیلمش را بازی کند و خلاصه هرکس درجایگاه خود قرار میگیرد و اگر همین یک خاصیت را داشته باشد کفایت میکند تا در موضوع نظام روابط فکری عمیق بشود.
پایگاه خبری 598: آیا این دیکتاتوری فکری نیست؟
خیر اصلا اینطور نیست ما که نگفتیم همه یک جور فکر کنند و یا هیچکس حرف نزند اندیشمندان یک جامعه نظرات مختلفی ممکن است داشته باشند آنها آزادند که نظرات خود را بیان کنند، مخالفت کنند، نقد کنند و یا بالعکس اصلا در این تضارب آراء و عقول رشد شکل میگیرد اما این تضارب باید بر مبنای پشتوانه علمی باشد کسی که همه هنرش این است که توپ را با چه زاویه ای بزند که کات بردارد چرا باید برای یک جامعه نسخه سیاسی و یا اجتماعی و یا فکری بپیچد؟! اتفاقا دیکتاتوری این است که با قدرت رسانه کسی که صلاحیت لازم را ندارد نظر یک اقلیت را به عنوان نظر اکثریت جا بزند و جامعه را به خاطر یک نظر حد اقلی به چالش بکشد.
پایگاه خبری 598: حال به نظر شما با روی کار آمدن پیامرسانهای داخلی تغییری در نظام روابط فضای مجازی اتفاق افتاده است؟
نظام روابطی که در ایتا و روبیکا و بله و ... وجود دارد با نظامی روابطی که در تلگرام وجود دارد کاملا یکی است. یعنی در پیام رسانهای داخلی میتوانی با هرکسیکه بخواهی ارتباط بگیری همانطورکه در تلگرام میتوانی. در در پیام رسانهای داخلی هرگروهی را میتوانی با هر نوع مخاطبی تاسیس کنی همانطورکه در تلگرام میتوانی و در در پیام رسانهای داخلی با اصول رسانه ای و الگوریتها میتوان چند هزار نفر مخاطب داشته باشی همانطور که در پیام رسانها خارجی میتوانی و عملا میتوان گفت مسئولین فجازی کشور شاید تا کنون اصلا فکری بر روی مسئله نظام روابط نکرده باشند که بخواهند برای آن مدل تعریف کنند.
پایگاه خبری 598: آیا منظور شما این است که پسر و دختر نباید در یک گروه باهم حضور داشته باشند؟
نه منظور من این نیست فضای مجازی امروز اگر فضای اول نباشد زیستبوم دوم افراد است و همانطور که نمیتوان در خیابانها دیوار کشید در فضای مجازی هم نمیتوان دیوار کشید. بلکه مثلا در تلگرام نظام روابط بدین صورت است که صاحب کانال ارباب اندیشههای اعضای حاضر در کانالش هست و هرکسی میتواند صاحب کانال باشد و جمع کثیری را به صرف داشتن بودجه تبلیغات مدیریت کند.
اینکه چه کسی راهبری اندیشهای داشته باشه از نکات مهم نظام روابط است که باید در پیوستهای فرهنگی پیامرسانهای داخلی برنامه تعریف شود. بدین معناکه هرکسی مدیر کانال و گروه نشود چراکه تنها مولفهای که در رشد یک کانال میتواند موثر باشد دوچیز است: 1.داشتن بودجه تبلیغاتی 2.توانایی تولید محتوا به هر شکلی (اعم از کپی یا تولید ، تولید صحیح یا غلط، تولید اندیشهای یا مصرفی و...)
این بدان معناست که درحال حاضر هرآنکس که توان تولید محتوا و پرداخت هزینه تبلیغات را داشته باشد تبدیل به یک رهبر مجازی اندیشهای در فضای مجازی میشود.
این در نظام روابط دینی و حتی نظام روابط غیر دینی معقول جایگاهی ندارد. اگر در غرب به چنین رویهای جایگاه میدهند، بدان خاطر است که تمامی آن کنترل شده است. به عنوان مثال در غرب یک بلاگر را نمیتوان پیدا کرد که وارد مباحث سیاسی و... شده و برخلاف منافع لیبرال سرمایهداری یا علیه هلوکاست صحبت کند.
لذا تصور میشود که در غرب آزادی وجود دارد چون غرب بدنبال تقویت امیال در بدنه اجتماعی است چراکه اگر امیال را در جامعه فراگیر نباشد و تزکیه در جامعه شکل بگیرد سبب پس زدن حاکمان غربی توسط همان بدنه اجتماعی میشود.
یکی از مسائل مهم این است که مسئولان امر فضای مجازی چه نظام روابط مستقلی در پیامرسانهای داخلی تعریف کردهاید که برای حضور در آن از مردم دعوت میشود؟
لازم است تا مسئولان مربوطه علاوه بر موضوعات سیاسی و امنیتی قدری هم به مباحث فرهنگی، اجتماعی، اعتقادی و اخلاقی نیز توجه داشته باشند.