دهن‌کجی ورزشکار زن عضو تیم ملی به مردم و قانون/ کی بود کی بود؟! من نبودم! باد بود!

به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه 598، پارمیدا قاسمی عضو تیم ملی تیر و کمان ایران با انتشار ویدیویی در حساب شخصی اینستاگرام خود، نداشتن حجاب‌ در جریان مراسم اختتامیه لیگ کشوری را سهوی و به دلیل وزش باد و شرایط استرس زیاد خواند!

وی در این ویدیو گفت: "موقع اهدای مدال و جوایز به دلیل باد و شرایط استرس زیاد، روی سکو متوجه افتادن مقنعه‌ام نشدم و این قضیه باعث بازتاب‌هایی شد که سوءتفاهم‌هایی ایجاد کرد." قاسمی با بیان این که "من و خانواده‌ام هیچ‌ وقت با حجاب مشکلی نداشتیم و نداریم" از مردم، مسئولان، مربی، باشگاه سنگ آهن بافق و هم‌تیمی‌هایش عذرخواهی کرد.

با این وجود این ادعا در حالی است که در تصاویر و فیلم‌های منتشر از مراسم مذکور، کاملا واضح است که این ملی‌پوش رشته تیر و کمان، مقنعه‌اش را در می‌آورد و زمانی که یکی از حضار قصد دارد تا حجاب‌ خانم قاسمی را درست کند؛ وی از این کار ممانعت می‌کند.

پیش از این نیز الناز رکابی دیگر ملی‌پوش زن ایرانی که در مسابقات سنگ‌نوردی قهرمانی آسیا ماده کامباین زنان در کره جنوبی بدون حجاب ظاهر شده بود؛ با انتشار یک استوری در حساب اینستاگرام خود گفته بود: "به‌ دلیل فراخوانی غیرمنتظره‌ای که از من در مسابقات شد، درگیر لوازم فنی خود شدم و این باعث شد از حجابی که باید می‌داشتم غافل شوم."

انتشار از این قبیل ادعاها بیش از آن که اصلاح ابرو باشد؛ حکم کور کردن چشم را دارد و ورزشکاران مذکور و منتشرکنندگان ادعاهای آنان، به نوعی قانون و شعور مردم را به ریشخند گرفته‌اند!

این کار موجب می‌شود تا قبح رعایت قانون در تیم‌های ملی شکسته شود و در صورتی که برخوردهای لازم با متخلفان صورت نگیرد، این روند کشف حجاب به همین‌جا هم ختم نخواهد شد.

از طرفی عقب‌ نشینی این ورزشکاران از عمل قبیح خود، بیش از آن که مورد پذیرش افکار عمومی قرار گیرد؛ کارکرد عکس دارد و می‌تواند این تلقی را ایجاد کند که آنان تحت فشار، نداشتن حجاب در مسابقات رسمی را توجیه می‌کنند.

علاوه بر این مصادف شدن این اقدامات با التهابات اخیر کشور و هجمه شدید رسانه‌های بیگانه به احکام اسلامی نظیر حجاب، این تلقی را قوت می‌بخشد که ورزشکاران مذکور با قصد قبلی اقدام به کشف حجاب کرده‌اند و ضریب دادن به دروغ‌های آنان از سوی وزارت ورزش و سایر رسانه‌ها، در راستای نهادینه کردن دروغ‌گویی در کشور است.

همانند داستان «پادشاه لخت» در اینجا نیز هم پادشاه و هم مردم لخت‌اند و تنها به روی هم نمی‌آورند!