فارس، صهیونیستها طبق برنامه از پیشتعیین شده خود، تا حد توان تاریخ ملل را تحریف و تاریخ ساخته دست خود را جایگزین میکنند تا طبق آن در آینده، برداشتهای مطلوب خود را در هر زمان انجام دهند.
یکی از مصادیق این تحریف، نشاندن ظالم جای مظلوم در اذهان ملل جهان است. کاری که با هنرمندی انجام میشود تا قربانی ظالم و ظالم قربانی جلوه کند.
روزنامه رسمی موزه «آنه فرانک» آمستردام هلند اعلام کرد که تعداد بازدید کنندگان از این موزه به بیش از یک میلیون نفر در سال گذشته (2011) رسید و پیشبینی میشود امسال (2012) این رقم بیش از این شود.
اما آنهفرانک کیست؟
انالیس ماری آنهفرانک [اگر وجود خارجی داشته باشد] نام دختری است که گفته میشود یهودی است. تاریخ تولد او را 1929 اعلام کردهاند و مدعی هستند که متولد شهر فرانکفورت بود که پس از مرگش به واسطهٔ چاپ مطالبی که دفترچهٔ خاطرات روزانهاش نامیده میشود، شهرت جهانی پیدا کرد. این خاطرات بازگوکنندهٔ داستانپردازیهایی است که «تجربهٔ پنهان شدن وی و خانوادهاش در طول اشغال هلند توسط آلمان نازی در جنگ جهانی دوم» نامیده میشود.
گفته میشود، پدر او «اتو فرانک» این خاطرات کذایی را منتشر کرده است و اکنون منزل او را به موزهای تبدیل کردهاند که محل بازدید صدها اروپایی شده است.
دیوید اروینگ متخصص تاریخ جنگ جهانی دوم: یادداشتهای «آنه فرانک» ساختگی است
دیوید اروینگ (David John Cawdell Irving) متولد 1938 نویسنده و تاریخدان و متخصص تاریخ جنگ جهانی دوم معتقد است که این یادداشتها ساختگی و ابزاری شده است برای درآمدزایی میلیونی. بیشتر مورخان دنیا که هولوکاست را افسانه صهیونیستها میدانند تاکید کردهاند که خاطرات آنفرانک جعلی است.
اروینگ: هولوکاست افسانه است |
اروینگ که از سال 1988 میلادی بارها تاکید کرده که «هولوکاست افسانه است و مدارکی در دست دارد که بر اساس آن نسلکشی نسبت داده شده به آلمان نازی هیچگاه اتفاق نیفتاده است»، در خصوص خاطرات جعلی آنهفرانک، سوالاتی مطرح میکند و میگوید: این خاطرات بسیار پخته نگارش شده و این، از قلم دختربچهای که به 13 سالگی نرسیده، دور نیست؟ چرا پدرش اتو فرانک قبول نمیکند که یادداشتها تحت آزمایشهای مستقل، تخصصی و مطمئن [تاریخی] قرار بگیرد تا صحت آن اثبات شود؟
اروینگ به درآمد هنگفت ناشی از جعل این خاطرات نیز اشاره میکند و میگوید که پدر آنهفرانک ثروت هنگفتی از فروش کتابها و فیلمها و نمایشنامههایی کسب کرده که بر اساس یادداشتهای دختر او تهیه شده است.
همچنین درآمد هنگفتی از خانه او که به موزه تبدیل شده است، حاصل میشود. همین موزه در طول سالیان، نقشی بسزا در نهادینه شدن «تاریخی مجعول» در اذهان میشود.
صف بازدیدکنندگان از خانه آنه فرانک که موزه شده است؛
اما آیا میدانند از چه بازدید میکنند؟ |
تاریخ در این خصوص، از کجا و چگونه توسط صهیونیسم تحریف میشود؟
ماشین تبلیغات صهیونیسم جهانی، ابزار و رسانههای متعدد و متنوعی برای هدف قرار دادن طبقات مختلف جامعه دارد. یکی از این ابزارها سیستم سراسری آموزشی است. تا همین لحظه حداقل 215 مدرسه در 14 کشور نام «آن فرانک» بر خود دارند و خطرناکتر از این، آن است که این داستان مجعول وارد مواد درسی شده است. بنابراین دانشآموزان بیشماری که از کودکی این داستان را مطالعه میکنند و آموزش میبینند به هنگام بزرگسالی نمیتوانند حتی به ذهن خود خطور دهند که چنین چیزی حقیقت ندارد.
تاکنون بیش از 20 فیلم و نمایشنامه و نمایشگاه مختلف در بیش از 25 کشور تهیه و برگزار شده است. بسیاری از جمعیتهای خیریه به این اسم نامیده شدهاند.
اهمیت این تحریف تاریخ روشمند زمانی بیشتر روشن میشود که نگاهی به پروتکلهای صهیونیسم انداخته شود (هرچند که برخی به جعل آن اعتقاد دارند) جایی که در پروتکل 16 آمده است: «به جاى کلاسىسیسم و تاریخ عهد باستان که چیزهاى بد آن، بیش از چیزهاى خوب است، مسائل مربوط به آینده را مورد مطالعه قرار مىدهیم. به علاوه تمام حقایق مربوط به قرون گذشته را که مطلوب ما نباشند، از ذهن آدمیان پاک مىکنیم و فقط اشتباهات حکومتهاى غیریهودى را به حال خود مىگذاریم و مطالبى چون نحوه زندگى عملى، رعایت نظم، نحوه برقرارى روابط با دیگران، پرهیز از خودخواهى که موجب گسترش بدیها است و مسائل تربیتى دیگرى از این قبیل، در برنامه اى جداگانه و متناسب با مراحل مختلف زندگى تهیه و تدارک مىبینیم. بىشک این برنامه از اهمیت ویژهاى برخوردار خواهد بود».
همچنین در پروتکل شماره 2 آمده است:
«اطاعت بىچون و چرا از مهمترین شرایطى است که ما [یعنی صهیونیسم] براى انتخاب مدیران در نظر مىگیریم و هیچ ضرورتى ندارد که آنها در زمینه مدیریت تحصیلات و اطلاعاتى داشته باشند. اینگونه مدیران همچون مهره شطرنج در دست مشاوران و متخصصانى خواهند بود که ما از کودکى آنها را براى اداره امور جهان تربیت خواهیم کرد... بهعلاوه آنها را در زمینه امور سیاسى، تاریخ و تحلیل وقایع، آموزش مىدهیم. مىدانیم که غیریهودیها طورى تربیت شدهاند که نمىتوانند وقایع تاریخى و مشاهدات خود را بدون پیشداورى تحلیل کرده و از این تحلیها نتیجه عملى بگیرند و یافته ها را راهنماى عمل خویش قرار دهند. بنابراین، ضرورتى ندارد که ما به آنها اهمیت بدهیم. بگذار که سرگرم شوند و عمرى را در آرزو و امید بسر ببرند و به خاطرات گذشته خویش دل خوش نمایند. بگذار خود را با اصولى که ما به نام علم (و تئورى) به آنها دیکته کردهایم سرگرم کنند.».
عمق خطر این تحریف زمانی بهتر روشن میشود که نگاهی به آینده کنیم و این تحریم را در سطح وسیعی از تاریخ ملل و کشورهای مختلف شاهد باشیم.