سرویس نقد رسانه 598 - شاید اطلاع از تعداد نهادهایی که در جمهوری اسلامی در حیطه فرهنگ مسئولیت دارند و خصوصاً مقایسه آن با وضع کنونی فرهنگی، موجب ناباوری مفرطی گردد. شورای عالی انقلاب فرهگی، وزارت ارشاد اسلامی، کمیسیون فرهنگی مجلس، دفتر تبلیغات اسلامی، صدا و سیمای اسلامی، شورای نظارت بر صدا و سیما، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما و... نهادهایی اند که به ظاهر قرارست متولی امر فرهنگ در جامعه باشند.
اما چه می شود که حتی در کارنامه هایی که از سوی دولت و مجلس در مورد عملکرد نظام منتشر می شوند، هیچگاه فصلی به دستاوردهای فرهنگی اختصاص ندارد؟ آنچه در زیر می آید، گفتگوی اختصاصی سرویس نقد رسانه 598 با جناب آقای فرج الله سلحشور، در مورد ناکارآمدی دو نهاد «شورای نظارت بر صدا و سیما» و «کمیسیون فرهنگی مجلس» می باشد.
جناب آقای سلحشور، می دانیم که طبق قانون شورای نظارت بر صدا و سیما، وظیفه نظارت بر برنامه های صدا و سیما را بر عهده دارد. شما عملکرد این شورا را چطور ارزیابی می کنید؟شورای نظارت بر صداوسیما همانطور که از نامش پیدا است، هدفش نظارت بر کیفیت آثار تولید شده است. کیفیت این آثار هم از نظر محتوایی و هم از نظر تکنیکی. ولی اینطور که من آثار صداوسیما را می بینم، متاسفانه گویا چنین نظارتی اصلاً وجود ندارد. یعنی اگر شورای نظارت بر صداوسیما هم نبود، وضع صداوسیما از این که هست بدتر هم نبود.
مسئولین صدا و سیما سعی می کنند بگویند که فقط سناریوهای تصویب شده را جلوی دوربین می برند. اما این تازه جرم بدتر از گناه است؛ یعنی
اگر این سناریوها توسط مسئولین سازمان و شورای نظارت خوانده می شود و جلوی دوربین می رود، دیگر وامصیبتا! که در اینصورت جرم آنها سنگین تر و بدتر است. لذا من فکر می کنم که سناریوها را اصلاً نمی خوانند. اضافه شدن شبکه ها و بالارفتن تولید آنقدر به مسئولین صداوسیما فشار آورده که فقط به فکر این هستند که آنتن را پر کنند و گویا اصلاً به فکر نظارت بر محصولاتشان نیستند.از طرفی خود کارگردان سر صحنه خیلی از صحنه های را می نویسد و تغییر می دهد و هیچ کس از اهالی صداوسیما هم بالای سرگروه فیلم ساز وجود ندارند تا ببینند کارگردان چه دستی در سناریوی مصوب شده می برد. از طرفی هم وقتی اینها ساخته می شوند، معمولاً در دقیقه نود اثر را می دهند برای پخش و قبل از اینکه بتوانند نظارت درستی بکنند و ببینند این فیلمی که ساخته شده چیست یا ایرادهای آن را رفع بکنند، می رود برای پخش. نهایتش این است که بگویند آقا این دیگر خیلی مستهجن است و حذف کنید یا این خیلی بد است این را بردارید. بیشتر از این فرصت ندارند که نظارتی محتوایی داشته باشند.
در مورد شورای نظارت، من گمان می کنم اگر واقعا بخواهد صدا و سیما را قانون مند کند، می تواند و این اختیار را هم دارد. اما الان هم شورای نظارت و هم مسئولین صداوسیما تابع آنتن اند.
شبکه ها هر روز زیاد می شود و به این افتخار می کنند که آمار بالا رفته تا بتوانند فقط آمار بدهند که ما این تعداد شبکه اضافه کردیم. شبکه اضافه کردن سخت نیست، شبکه خوب اضافه کردن مهم است. وگرنه یک شبکه قوی مثل فارسی وان که هدفمند عمل می کند و نظارت دقیق بر تولیدات آن وجود دارد، می داند که برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ساخته شده و کارش را دارد انجام می دهد، از ده تا شبکه ای که نمی داند دارد چیکار می کند و بدون نظارت برنامه می سازد بهتر است.الآن دو شبکه «آی فیلم» و «نمایش» به تازگی تأسیس شده که به پخش بیست و چهار ساعته فیلمهای خارجی و ایرانی اختصاص دارد. اینکه دو شبکه در جمهوری اسلامی بیست و چهارساعته فیلم پخش کنند، به نظرتان از لحاظ فرهنگی چه تبعات مثبت یا منفی دارد؟ با توجه به اینکه استدلال آنها این است که مردم به سمت ماهواره کشیده نشوند.این نوع برخوردها برخوردهای منفعلانه است؛ وقتی که مسئولین برنامه ندارند و نمی دانند برای آینده صداوسیما باید چه اقدامات و طرح هایی را اجرا بکنند و شورای فکر و شورای طرح و اتاق فکر ندارند، طبیعی است که باید تقلید کنند. یک شبکه خارجی ها درست می کنند به نام فارسی وان و این شبکه موفق عمل می کند، اینها هم می گویند ما همین کار را می کنیم و از آنها تقلید می کنند و یک حرکت حساب نشده ای را انجام می دهند. اولاً باید دید آثاری که در جمهوری اسلامی تولید می شوند، چه قدر از آن به درد این مردم و این فرهنگ و اعتقادات و این انقلاب می خورد. شما سی تا شبکه هم درست کردی که سی تا چرند و پرند و سی تا ابتذال را بیاید نشان بدهد، (چون طبق گفته خودتان نود درصد آثارتان بد آموزی دارد) پس چه فرقی می کند که شما شبکه زیاد داشته باشید؟ در حالی که اتفاقاً نداشته باشید بهتر است؛ لااقل انسان می تواند یقه فارسی وان را بگیرد و بگوید وضعیت فرهنگی بد جامعه معلول این شبکه هاست. ولی شبکه داخلی را آدم چه جور تحلیل بکند و آز آن ایراد بگیرد و خودی را چه طور آدم بکوبد؟ الان این دو شبکه، چشم راست و چپ شبکه فارسی وان شدند و آن مسئولیتی را که آن شبکه انجام می داد، اکنون اینها دارند انجام می دهند.
استدلال مسئولین این است که ما بالاخره فیلمهایمان یکسری ممیزیهایی دارد که با فیلمهایی که آن شبکه ها پخش می کنند قابل قیاس نیست و این راما گذاشتیم تا مردم نروند فارسی وان و من وتو را ببینند.ببینید، مردم ما در کنار فیلم، بایستی اخبار، مستند، قرآن و موعظه هم گوش دهند و بایستی آثار ارزشی هم ببینند. ولی وقتی در کنار فارسی وان و من وتو، این دو شبکه هم خلق می شود، حالا این چهار تا شبکه با هم دیگر به مردم فرصت نمی دهند نه به دین فکر کنند، نه به آثار ارزشی فکر کنند، نه اخبار گوش دهند و لحظه به لحظه فاصله ی مردم از ارزشها و باورها و انقلاب بیشتر می شود. چون همه ذهن آنها مشغول می شود به فیلم و سریال و فرصت نمی کنند.یک سریال تکراری از آی فیلم پخش می شود، همه می نشینند دوباره می بینند. اما اگر بگوییم برنامه آقای قرائتی، رحیم پور ازغدی و دیگران را می بینید؟ برنامه های شبکه قرآن را می بینید؟ مستندهای ارزشی را می بینید؟ اصلاً اخبار گوش می دهید؟ می گویند نه، چون فارسی وان و آی فیلم و نمایش داریم نگاه می کنیم.
پس شما اصلا این سیاست، که این شبکه هایی بیست و چهار ساعته فیلم پخش کنند را صحیح نمی دانید.ابداً؛ این غلط است. بیست و چهارساعته فیلم پخش کردن یعنی بیست و چهار ساعته مردم را در غفلت نگه داشتن، مردم را عقب مانده نگه داشتن. غیر از این معنی دیگری ندارد. یعنی مردم را در حالت جمود و عقب ماندگی نگه داشتن.
با توجه به اینکه در آستانه انتخابات مجلس هم هستیم، حضرت عالی عملکرد کمیسیون فرهنگی مجلس را در راستای بحث فرهنگ در صدا و سیما و تلویزیون چطور ارزیابی می فرمایید؟به نظر من کمیسیون فرهنگی یک کمیسیون بی فایده و منفعل است که بخاطر اینکه بتوانند بگویند ما در مورد فرهنگ هم یک کمیسیون داریم و برای خالی نبودن عریضه درست شده است. و گرنه کمیسیون فرهنگی جز اینکه برای مواردی بتواند بودجه بگیرد یا احیاناً اعلام بکنند که تشکیل جلساتی داده، کار ویژه ای در عرصه فرهنگ نکرده است. من احساس می کنم نوع عملکرد کمیسیون فرهنگی نشان می دهد که شکست را در عرصه فرهنگ قبول کرده و می داند هر تلاشی بکند فایده ای ندارد. لذا فقط می نشینند دور هم تبادل خبر می کنند و یک مقدار گزارش گوش می دهند! احیاناً هم سعی می کنند مصوباتی در مورد بودجه در جاهای مختلف داشته باشند که نتیجه نهایی آن صفر است.
در حالت خوش بینانه، برآیند عملکرد کمیسیون فرهنگی صفر است و اگر نبود هم هیچ اتفاق خاصی در کشور نمی افتاد. همانطور که سینما هم اگر نباشد هیچ اتفاقی نمی افتد. چه بسا اگر سینما نباشد، خوب هم است؛ باز خدا را شکر که یک معضل فرهنگی از این جامعه کم شده است!متأسفانه ما را از ماهواره و از هجوم فیلمهای خارجی می ترسانند و این یک مستمسکی شده برای اینها که برنامه های غلطشان را کلاه شرعی سرش بگذارند به خورد جامعه بدهند.
وگرنه نود درصد ملت ایران مذهبی هستند و اصلاً ماهواره نگاه نمی کنند و ده درصدی هم که نگاه می کنند، چه این شبکه های فیلم را داشته باشیم چه نداشته باشیم، آنها نگاه می کنند. آنهایی که بخواهند ابتذال ببینند، می بینند. ولی اگر در داخل فیلمهایی که فقط یک مقدار ظاهرش به نظر قابل توجیه است را پخش کنیم، همان نود درصد مردم هم تمام عمرشان را می گذارند برای فیلم دیدن.در واقع ما با اینکار، عموم مردم را به ماهواره دیدن سوق می دهیم. چراکه مردم را عادت به فیلم دیدن می دهیم. وقتی فیلم های جذاب هالیوودی را پخش می کنیم، مردم کم کم ذائقه شان به آنها عادت می کند و پس از مدتی، بجای اینکه بیایند نسخه های سانسور شده را ببینند، می روند اصلش را از ماهواره و اینترنت تماشا می کنند. پس نهایتاً این یک حرکت منفعلانه است که نه هیچ اثری در کوتاه مدت دارد، و هم اثر منفی عمیقی در دراز مدت بر جا می گذارد.