توجه مهم:
ماجرای اعتراضات علیه حکومت سوریه ، دو جنبه دارد : یکی بحث مربوط به
مطالبات مشروع مردمی از حکومت اسد است؛حکومتی که برغم دارا بودن ظاهر
جمهوری ، در عمل به حکومتی موروثی و تک حزبی تبدیل شده است و صدر تا ذیل
کشور در قبضه حزب بعث سوریه است . بدیهی است که مردم سوریه چنین وضعی را
برنتابند و خواستار تغییر در آن شوند.
اما روی دیگر ماجرا ، بهره مندی کشورهای عربی و مشخصا عربستان و نیز برخی قدرت های غربی از وضعیت کنونی سوریه است.
نوشتار
حاضر می کوشد نگاهی نزدیک تر به شق دوم ماجرای سوریه داشته باشد و البته
در عین حال تاکید می کند که پرداختن به نقش آفرینی طرف های خارجی در سوریه ،
به معنای نادیده گرفتن مطالبات مشروع و آزادیخواهانه مردم سوریه نیست ،
بلکه برعکس ورود کشورهایی مانند عربستان به ماجرای سوریه را به انحراف
کشاندن مطالبات سوری ها می داند.
مخاطب ایرانی نه باید در قید تبلیغات
یکسویه رسانه های حامی اسد باشد و نه یکسره مرعوب فضاسازی های رسانه هایی
مانند العربیه و الجزیره شود که از دوحه و ریاض خط می گیرند.
عصرایران ؛ علی قادری - یکی
از ابهاماتی که پس از ظهور القاعده و فعالیت های تروریستی آنها در ادبیات
سیاسی خاورمیانه ایجاد شد بازشناسی مفهوم مقاومت و تفاوت آن با تروریسم
بود.
شوک ناشی از حوادث 11 سپتامبر ، لشگرکشی ارتش امریکا به
خاورمیانه و به تبع آن بمب گذاری ها و عملیاتهای انتحاری که منجر به کشته
شدن انسان های بی شماری شد از یک سوی و مقاومت در برابر اشغالگران در
افغانستان ، عراق ، لبنان و فلسطین آنچنان فضای رسانه های خبری را پر کرد
که مخاطب را در تشخیص مقاومت از تروریسم دچار شک و تردید می کرد.
البته
یک جریان سازماندهی شده رسانه ای در خاورمیانه با هدایت عربستان سعودی و
بطور مشخص شبکه خبری العربیه تلاش می کرد این دو مفهوم را مشابه و مطابق
معرفی کند،هدف کاملا روشن بود: تخریب جریان مقاومت در خاورمیانه به حساب
جریان سازش عربی و رژیم صهیونیستی در حالیکه خود عربستان سعودی منبع رسمی
"تئوری تکفیر و تروریسم" بود.
با آغاز تحولات طوفانی در کشورهای
عربی و سقوط بن علی و مبارک در تونس و مصر،نوبت لیبی و سرهنگ فرا رسید.
اعتراضات در بنغازی آغاز شد و پس از تصرف این شهر توسط معترضین و باز شدن
انبارهای مهمات این اعتراضات وارد فاز مسلحانه شد.
مدت زمانی نگذشت
که ارتش لیبی به فرماندهی سیف الاسلام و خمیس قذافی توانست کنترل همه شهرها
و مناطق تحت تصرف مخالفین مسلح را،که نامشان اکنون در العربیه "انقلابیون"
عنوان می شد،بدست گیرد و خود را به دروازه های بنغازی برساند.
بامداد
روز جمعه و بلافاصله پس از تصویب قطعنامه 1973 شورای امنیت،بمباران
استحکامات ارتش لیبی توسط هواپیماهای ناتو آغاز شد و بزودی ابتکار عمل در
میادین درگیری به دست انقلابیون افتاد تا زمانی که سرهنگ از چاه فاضلاب
بیرون کشانده شد و به آن شکل معروف کشته شد.
یکی از معروفترین
فرماندهان انقلابیون لیبی،سرکرده جماعت اسلامی لیبی، "عبدالحکیم الخويلدي
بلحاج" بود که در کنار نیروهای القاعده در افغانستان با نیروهای ائتلاف
وابسته به ناتو می جنگید.
بلحاج
که اکنون فرمانده شورای نظامی لیبی است در سال 2004 در فرودگاه بانکوک
تایلند توسط سازمان امنیت و اطلاعات خارجی انگلیس MI6 شناسایی می شود و پس
از نشاندن اجباری هواپیمای حامل بلحاج در فرودگاه جزیره دیوگو گارسیا در
اقیانوس هند دستگیر می شود.
او پس از بازجویی توسط بخش مبارزه با
تروریسم MI6 به دستگاه اطلاعاتی-امنیتی لیبی تحویل می گردد،اسنادی که پس از
ورود انقلابیون به طرابلس به دست آمده نشان دهنده این هماهنگی است.
به گزارش دیلی تلگراف فرماندهی که تا قبل از آغاز بهار عربی ، "تروریست" بود و پس از آغاز آن یکباره تبدیل به "انقلابی" شد.
پس
از سقوط قذافی در لیبی و داغ شدن درگیری ها در سوریه میان ارتش و نظامیان
وابسته به ارتش آزاد به ترکیه منتقل می شود تا در سازماندهی حملات ارتش
آزاد به ریاض اسعد، فرماندهی این ارتش کمک کند که البته این انتقال با
هماهنگی کامل شورای انتقالی لیبی به ریاست مصطفی عبدالجلیل و دستگاه های
اطلاعاتی کشورهای ترکیه،قطر و عربستان به اجرا درآمد.
البته
عبدالحکیم بلحاج تنها انقلابی القاعده نبود که برای ساقط کردن بشار اسد به
مرزهای سوریه منتقل شد بلکه تعداد زیادی از عناصر القاعده در طی یکسال
گذشته و با اشراف کامل برخی از دستگاه های اطلاعاتی از عراق،یمن و
افغانستان به سوریه منتقل شدند تا در عملیاتهای گوناگون علیه ارتش سوریه
وارد عمل شوند.
به گزارش پایگاه خبری العرب 600 تن از اعضای القاعده که
در جنگ علیه قذافی حضور داشتند در پاییز سال گذشته با اطلاع کامل رجب طیب
اردوغان از طریق ترکیه وارد سوریه شدند.
به گزارش این پایگاه خبری برخی
از این عناصر که دارای ملیت های گوناگونی هستند توسط وزارت دفاع امریکا
بطور مستقیم از زندان گوانتانومو به لیبی و از آنجا به مرز مشترک ترکیه و
سوریه منتقل شده اند.
انفجارهای انتحاری که اوایل سال جاری میلادی
در دمشق و بعدها در حلب رخ داد و القاعده رسما مسئولیت این انفجارها را بر
عهده گرفت نشان دهنده این واقعیت است که در بحران سوریه یک هماهنگی کامل
میان القاعده،ارتش آزاد و دستگاه های اطلاعاتی غربی،عربی و ترکیه برای ساقط
کردن بشار اسد بوجود آمده است.
حوادث سوریه در کنار مطالبات مشروعی
که مردم این کشور دارند نشان می دهد که چگونه القاعده که تا دیروز به
عنوان مظهر تروریسم جهانی شناخته می شد در جایی دیگر به عنوان نیروی
انقلابی وارد عمل می شود و این تغییر رنگ با پشتیبانی کامل رسانه های خبری
نظیر الجزیره و العربیه امکان پذیر می گردد.