به گزارش پایگاه خبری 598 به نقل از پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ نویس،
فرهنگ نویس/علیرضا محمدرضایی
ریتِم یک فیلم، مهمترین عامل در میزان کشش داستان و جذب مخاطب است، به نحوی که اگر سرعت پیشبرد روایت متناسب با درونمایه متن نباشد، موجبات کسالت مخاطب را فراهم خواهد آورد.
حسین نمازی در شادروان یک ریتمِ منظم را پی ریزی کرده و تا انتهای فیلم یک روندِ داستانی واحد را پیش گرفته است. یک داستانِ منسجم و جاندار که با مرگِ پدرِ خانواده _رضا رویگری_ شروع میشود و خانواده را برای فراهم کردن هزینههای بیمارستان و ترخیصِ جنازه به تکاپو میاندازد.
موقعیتهای کمیک را با ظرافت تمام پرداخت کرده و با شوخیهای به جا و پر مغز نشان میدهد که چطور ممکن است بدون شوخیهای جنسی و بیمعنی و با نهایتِ سادگی یک اثرِ موفق ساخت.
دوربین در اکثر موارد جای خودش را پیدا کرده و با نماهای درست، اتفاقات را به خوبی و با یک موضعِ درست بیان میکند.
مثلاً در سکانسی که بسم الله -عموی آهو- وارد قصه میشود و دعوا آغاز میگردد، دوربین به درستی جای خودش را پیدا کرده و در میان دعوا و افرادی که بیرون دعوا ایستادهاند با زاویهی همسطح ایستاده و ماجرا را شرح میدهد؛ تا بگوید که نه مخالف این دعواها و نه موافق است چرا که دعوا بر سر عشق و علاقه شکل میگیرد.
یا حتی در سکانسی که نادر _که بخاطر بدست آوردن آهو(گلاره عباسی)، نتوانسته به مراسم تدفین پدرش برود_ در حیات ایستاده و جمعیت در حال بازگشت از مراسمِ تدفین و ورود به خانهاند. دوربین به درستی جای خود را پیدا کرده و از زاویهی بالا -های انگل- داستان را روایت میکند تا بیننده متوجه احساسِ ضعف و بیچارگیِ نادر بشود و خود را در بطنِ قصه ببیند.
سینا مهراد از پسِ نقشش برآمده و به درستی و به اقتضای اتفاق پیش آمده میمیک خود را تنظیم میکند. علاوه بر آن لحنِ شوخیهایش، لحن آدم حسابیهاست یعنی شوخیهایش از پسِ یک دلخوری برآمدهاند و از روی لودگی و سبک بازی نیست.
بهرنگ علوی مرز میانِ تیپ و شخصیت را با موفقیت رد میکند و از خود یک شخصیت موفق در این اثر میسازد. جنس شوخیهایش با دیگر افراد متفاوت است و یک شخصیتِ جدی اما فکاهه از خود به یادگار میگذارد.
شخصیت نازنین بیاتی چقدر خوب پرداخت شده. یک خواهر که حتی در سختترین شرایط غمخوار خانواده و مخصوصا برادرهایش است و چقدر خوب در تغییر حالتهایش از جدی به شوخی و یا بالعکس پاساژ میزند و این تغییر حالت واقعاً سخت را به درستی از آب در میآورد.
بازیها به درستی گرفته شده و دیالوگها به تناسبِ شخصیتِ افراد بسیار هوشمندانه نوشته شده و مهمتر از همه اینکه از موسیقی متن به تناسب اتفاقات به خوبی استفاده شده و فوقالعاده زیاد به از ریتمِ نیفتادن اثر کمک کرده است .