به گزارش پایگاه 598، به نقل از فارس، سفر اربعین برای بسیاری حکم کعبه عشاق دارد. زائرانی که پای پیاده با کمترین زاد و توشه سفر، پا به جاده میشوند تا خود را به مزار سیدالشهدا(ع) برسانند. بعد از بادیهنشینانی که 13 محرم 61 ه.ق که برای دفن شهدا به کربلا آمدند کاروان اسرای شام؛ بازماندگان اهلبیت(ع) نخستین گروهی بودند که در اربعین شهدای عاشورا باحالی پریشان خود را به کربلا رساندند تا با عزیزان شهیدشان وداع کنند.
حالا ما در اربعین 1444 ه.ق مشتاقیم تا یاد شهدا و اسرای کربلا را زنده نگهداریم و این درد را باهم به اشتراک میگذاریم در اجتماع عظیم عاشقانی حسینی اربعین در کربلا. رویدادهای اخیر عراق هم قدر و ارزش این سفر معنوی را برای ما که نگران بودیم اربعین امسال کربلایی خواهیم شد یا نه؟ بیشازپیش کرد. اینجا باهم در همین باره میخوانیم.
از آن اربعین تا اربعین 1444ه.ق
عصر عاشورا؛ ظلم اسارت و خوی وحشیگری سپاهیان یاغی یزید نهتنها فرصت وداع به آل الله نداد که با بدترین شیوه عزیزان خدا را به اسارت درآوردند و به شام؛ بارگاه یزید ملعون بردند. غم شهادت عزیزان یکطرف، فقدان فرصت خاکسپاری و مویه بر مزارشان یکطرف. داغی که هیچوقت نه سرد شد نه فراموش! بیستم صفر61 هجری، چهل روز پس از شهادت شهدای کربلا، کاروان حسینی خود را به کربلا رساندند. نقل است بازماندگان همچون مادری فرزند گمکرده که به پاره تن خود و عاشقی که سالها هجر معشوق را تحمل کرده و حالا بهنوبت دیدار رسیده باشد، خود را از بالای مرکب روی زمین انداختند و به سمت قبرها میدویدند. آشفتهحال با داغی که هیچوقت کهنه نشد و امتدادش روزی ما هم شده. با سر و رویی خاکی و چشمانی پر از شک نوحهخوانی کردند و عزاداری.
برای همین است که در آداب زیارت اربعین در کربلا گفتهشده زائر، شوریدهحال خود را به بارگاه حسینی برساند و مویهکنان. نیازی به غسل و آراستگی نیست. این شوریدگی پیامی دارد که: ای اهل عالم! داغ مولای مظلوم و شهید ما تا ابد تازه است این جوشش خون مظلومی است که غمش ما را به خروش آورده. ما اینها را پای منبر و مکتب سخنرانان و پیر غلامان حسینی(ع) از کودکی و این عشق و مهر را در روضهها با شیر از مادر گرفتهایم.
خاورمیانه و دردهای همیشگی
حالا امسال بعد از سه سال، دوری عاشقان اهلبیت(ع) از سفر اربعین و کربلا به دلیل شیوع ویروس منحوس کرونا، خیلیهایمان دلبستهایم به اینکه زائر شویم. خاورمیانه اما تا بوده محل دستاندازی منفعتطلبان، موذی گری دشمنان اسلام و البته نقطهای استراتژیک، غنی از منابع و ثروتهای طبیعی است که چشم هر طمعکاری را به آن متوجه میکند. همینها بهانه کمی نیست که دشمنان، تفرقه بیندازند تا حکومت کنند. ماجراهای اخیر عراق یکی از تازهترین مصداقها برای این جملههاست. درست زمانی که گروهی خودشان را به نجف رساندند، عدهای راهی مرزهای ایران و عراق شدند برای اعزام، خبر آمد که در عراق بلوا شده است. این اولین باری نیست که عراق چنین صحنههایی به خود دیده اما این همزمانی با ایام اربعین، درگیریهای مسلح و رفتارهای افراطی گروهی، به خطر افتادن منطقه سبز بغداد و بهطورکلی امنیت عراق و زائران سبب شد، کشورمان برای اعزام زائران صبر کند و اقدامات لازم برای بازگرداندن زائرانی که در عراق بودند را هم مدنظر قرار دهد.خیلیها که ساک سفر بسته بودند، ناگهان دلشان گرفت. در این تشویش و انتظار اما حکمتهایی بود.
هجر، شوق وصال را دوچندان میکند
این روزها به مدد تسهیل در ساخت جادهها و بهروز شدن وسایل نقلیه و سفر خیلیها فکر میکنیم برای رفتن به سفر، اراده و اقدام کردن کافی است. بزرگان دین و علما اما معتقدند، سفر زیارتی بهویژه زیارت اباعبدالله الحسین(ع) و امام رضا(ع) به اراده نیست، به «طلب» است. مولا و مقتدا باید توفیق بدهد و بطلبد. خیلیها وقتی بلیت پرواز، قطار و اتوبوس برای سفر کربلا در دستشان ماند و خبرهای مربوط به لغو موقت سفر به کربلا را شنیدند، عطش طلبشان بیشتر شد. از قدیم گفتهاند که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. کسی که خوف هجران و هول نرسیدن به وصال را چشیده باشد، قدر وصل و رسیدن را خوب خواهد فهمید.
این ماجراها هرچه نداشت، عطش عاشقان اباعبدالله(ع) را بیشتر کرد. چهبسا به زائرانی که به فهم این نکته رسیدند که تا نباشد کششی از سوی معشوق، کوشش عاشق راه بهجایی نمیبرد. هدف اربعین، تجدید بیعت با امام حسین(ع) و مکتب عاشوراست. وگرنه چه توجیهی وجود دارد کسی اینهمه رنج سفر را به جان بخرد تا با پای پیاده کیلومترها راه برود و با استراحت در سادهترین اقامتگاهها خود را به کربلایی برساند که اربعین جای سوزن انداختن هم در آن پیدا نمیشود. حالا که مولا مدد کرده و عاشقانش از این مغناطیس و کشش معنوی محروم نشدهاند، لذت عاشقی در این راه دوچندان است. زائران هجران چشیده، رهرو مصممتری برای این مکتب میشود.
اربعینیها شجاعانه پایکار ماندند
مرور اخبار محلی عراق حاکی از این است که بهرغم اعلام منع تردد در برخی شهرهای این کشور همسایه، بهرغم هیاهو و وقتنشناسی آشوبگرانی که عطش میلیونها زائر از سراسر جهان برای زیارت امام سوم شیعیان را نادیده گرفتند، موکب داران در مسیر پیادهروی اربعین همان رسم هرساله را انجام دادند. گروهی از زائران برکت راه شدند. جانشان را گذاشتند کف دستشان تا به آشوب و آشوبگر، حرمت میزبانی و حرمت میهمانی را یادآوری کنند. به یادشان بیاورند که اربعین، دریای خروشان وصل حسینی است و متوقف نخواهد شد. زائران پای پیاده عراقی که قدمهایشان تلنگر و تبرک شد تا جاده اربعین بسته نماند. خبرهای ناراحتکننده چهبسا هراسآمیز از خشونتها و درگیری در شهرها، بسته شدن حرمین کاظمین و گلولهباران بغداد را شنیدند اما قدم از این راه دریغ نکردند تا بگویند ما با تو از هیچچیز نمیترسیم ای کشتی نجات؛ حسین(ع)...
باید دشمن را دستخالی گذاشت
اما چرا به ما زائران ایرانی گفته شد که فعلاً دست نگهداریم و حتی صحبت از پرواز ویژه برای برگرداندن زائران ایرانی در عراق شد؟ ما در عراق مهمانیم، صاحبخانه نیستیم و طبیعی است که باید ادب میهمانی را بجا آورد. منطق صلح و وظیفه حفظ جان را باید بجا بیاوریم. حضور ما در این اوضاع فقط شرایط را برای کشور همسایه سختتر و کار را برای گماشتههایی که با توهین به زائران حسینی حتی آسیب رساندن به آنها، میخواهند تابلوی اربعین را به عرصه منفعت و خشونت تبدیل کنند، آسانتر میکرد.
کافی است به ویدئوهای فیک و جعلی که به نام توهین به زائران ایرانی در عراق در همین چند ساعت اخیر منتشرشده، نگاهی بیندازیم. بدون شک این حرکتها از آشوبگری که وسط میدان است، برنمیآید. فرصتش را ندارد. دشمن اصلی اما دستخالی که پشتصحنه ماجرا ایستاده تا از هر چیزی محتوا تولید کند و آتش تفرقه را روشن نگه دارد، کاری جز این جعل ندارد.
حالا به این فکر کنیم اگر زائران ایرانی از مرز رد میشدند، اوباش به آنها بیاحترامی میکردند چه اتفاقی میافتاد؟ اول اینکه مردم و شیعیان حقیقی اهلبیت(ع)عراقی به خشم میآمدند و برای حفظ حرمت میهمان درگیر میشدند. این، آتش درگیریها را شعلهورتر میکرد. طبیعتاً در چنین شرایطی برگزاری اجتماع میلیونی عاشقان حسینی در اربعین لغو یا محدود میشد. شادباشی برای دشمنان مکتب شیعه بیشتر از این نیست. از طرفی انجام برخی حرکتهای سخیف از سوی برخی آشوبگران مبنی بر هتک حرمت عکس شهدای مقاومت، مشخص میکند به میدان فرستاده شدگان این بلوا هم هدفی جز افزایش تنش و درگیری نداشتند. خالی کردن آگاهانه این میدان و جدا شدن صف شیعیان واقعی عراق از این گروهها دستاورد این بصیرت است و چهبسا اربعین امسال باشکوهتر از قبل برگزار شود.
این دلتنگی همیشه متقابل است
همیشه سکه دو رو دارد، ماجرای عراق و دلتنگیهای اربعینی هم. همانقدر که اینسوی مرزها ما نگران این بودیم که میتوانیم زائرانمان را بهسلامت به سرزمین خون خدا؛ ثارالله(ع) بدرقه کنیم یا نه؟ موکب داران عراقی هم دلنگران و چشمبهراه زائران ایرانی بودند. گواه این حرفها علاوه بر تصاویر و ویدئوهایی که در همین چند ساعت منتشر شد و حاکی از دست به توسل برداشتن موکب داران برای این بود که خداوند توفیق میزبانی از ارادتمندان امام حسین(ع) را که خود را از نقاط مختلف جهان به نقطه صفر عاشقی میرسانند از آنها نگیرد. از چله زیارت عاشورا گرفته تا سیل صلوات و قرائت سوره حشر.
اینجا هم خیلیها دست به دامن دوستان مشهدیشان شدند تا به نیابت از آنها یک سر به زیارت امام هشتم(ع) بروند، خودشان را به پنجره فولاد برسانند و از دریچه این پنجره که در اشعار آیینی و باور عموم زائران بهروزنهای برای تأیید و امضای برات کربلای آرزومندان معروف شده، دعا کنند که سفره معنوی اربعین کربلای امسال هم باز و امنوامان باشد.
قصههایی برای ما نسل جدید
برای ما نسل جدید که تا بوده و دیدهایم، تاریخ معاصر عمر خودمان بوده و روزهای امنوامان عراق و ایران را دیدهایم، شنیدن کی بود مانند دیدن؟ در تاریخ شیعه نوشتهاند سفر کربلا همیشه با خوفورجا همراه بوده است. کربلا سفری است سوای همه سفرها. داستانش فرق میکند باهمه جای این عالم. اصلاً انگار خاک و سرشت این سرزمین را با بلا نوشتهاند و چه خاطرهها و چه داستانهای واقعی از سفر زائران این عتبه مقدس نوشته یا نقلشده که حاکی از این است که این سفر تا بوده با رنج و بلا همراه بوده شاید به این حکمت که زائران این وادی مقدس، ذرهای در غم آل الله شریک شوند. حالا برای ما دهه شصتی، هفتادی و هشتادی ها که درکی از هجران، خوف و هراس سینه سوختگان زیارت اباعبدالله(ع) نداریم و به قدّ فکرمان برای راهی شدن به کربلا فقط کافی است نیّت کنیم و اقدام، همین ماجرای کرونای این سالها و شلوغیهای اخیر عراق، تلنگری است که درد هجر و شوق وصل را ملموس میکند.
همین دلواپسی چندساعته و چشمبهراهی برای اینکه ببینیم بالاخره امنوامان میشود و قسمتمان که زائر کربلا شویم یا نه؟ درک این داستانها و روایتها را برایمان شدنیتر میکند. شاید حتی برخی برای رفع دلتنگی کنجکاو شده و سرکی بکشیم در تاریخ معاصر برای مرور ماجراهای خواندنی سفر اربعین و درک بهتر اینکه زمانی نهچندان دور حتی در زمان همین صدام که نامش برای خیلیهایمان آشناست و هنوز در تاریخ کهنه نشده، زیارت اربعین جرم بود!
اربعین سفر مذهبی نیست، حماسه است!
تا همین چند دهه اخیر، زائران اربعین حسینی با هول و هراس آماده زیارت اربعین میشدند و خبری از شکوه موکبها در میانه راه نبود. زائران شبانه و بهآرامی از ترس رژیم بعث طی طریق میکردند و مردم روستاهای مسیر توی ظرفهایی شبیه ظرف رب و روغن، کمی آب، خوراکی خشک مانند نان و خرما، پیه و شمع برای چرب کردن زخمها و روشنایی مسیر قرار میدادند و چه زائرانی که درراه این عشق و زیارت و هنگام فرار، به خون خود غلتیدند.
شیعه، همه این دردها و ترس ها را به جان خریده که امروز این چراغ روشن مانده و این پیادهروی باشکوه؛ اجتماع میلیونی شکل و رونق گرفته. اربعین برای ما یک سفر مذهبی نیست؛ حماسه حسینی است. با این تعریف، حالا درک قَدر و ارزش این گنج معنوی بهتر فراهم میشود و زائران صبورانه و امیدوارتر، رنج هجران را به جان میخرند تا شکر وصل و زیارت را بجا بیاورند.
بوی چفیه شهید ابراهیم هادی میآید
قدمبهقدم، عمود به عمود این مسیر سبز حسینی، مزین به خون، بصیرت و همت عاشقانی است که این آیین را در دورههای مختلف بهخصوص خفقانها، زنده نگهداشتهاند تا زائران امروز، زیر بیرق سرخ حسینی یکدل و یکصدا بگویند: «ابد و الله یا زهرا ما ننسی حسینا»/به خدا سوگند یا زهرا(س) ما حسینت را فراموش نمیکنیم.
اربعین فرصت زیارت و بصیرت است تا از حب الحسین یجمعنا به حب حسین(ع) هویت ما برسیم. آنوقت است که میتوان امیدوار بود به کربلایی شدنمان به حسینی ماندنمان. اربعین بوی چفیه شهدایی مثل شهید «ابراهیم هادی» را برای ما زنده و تازه میکند که به اشاره انگشت، راهی را نشان همرزمش داد و گفت که روزی را میبیند که راه کربلا باز است و مردم از این مسیر به زیارت میروند. این جاده با خون و عقیده بازمانده؛ شیعه واقعی قدرش را میداند. اربعین یک سفر زیارتی نیست. حماسه معنوی و حسینی است به قدمت سرخ تاریخ.