به گزارش پایگاه خبری 598 به نقل از مشرق، در پی تغییر و تحولات به وجود آمده در عرصه جهانی پس از بحران اوکراین، ولادیمیر پوتین برای پنجمین بار به تهران آمده بود.سفری که به بهانه نشست سران روند آستانه صورت گرفت اما در دیدار پوتین با رهبر انقلاب،حضرت آیت ا... خامنه ای راهبردی ترین مسائل فیمابین دو کشور را در کمترین زمان و با گزیده ترین واژگان بیان کرده و در رابطه با جنگ اوکراین،ناتو را"موجودی خطرناک"خوانده و بر ضرورت جلوگیری از گسترش این ائتلاف نظامی به بیان نکاتی پرداختند که نشان می دهد رویکرد مشترک ۲ کشور در قبال نظم ساختاری بینالمللی، مخالفت با هژمونیکگرایی آمریکاست.
بدون تردید، مهمترین عامل و زمینه وقوع بحران اوکراین و تصمیم پوتین برای آغاز حمله را می توان گسترش ناتو به سوی شرق و مرزهای روسیه ارزیابی کرد. در شرایطی کنونی نیز خواسته اصلی روسیه، توقف هر گونه نفوذ سیاسی، نظامی و دیپلماتیک ناتو به سوی شرق است.
در تایید نگرانی های مسکو تنها کافی است به روند گسترش ناتو در مرزهای نزدیک روسیه طی سالهای بعد از ۱۹۹۷ اشاره شود. در سالهای بعد از ۱۹۹۷ به ترتیب ۱۴ کشور استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، جمهوری چک، اسلواکی، مجارستان، رومانی، اسلوونی، کرواسی، مونتهنگرو، آلبانی، مقدونیه شمالی و بلغارستان که همهگی جزیی از جمهوریهای استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند، به عضویت ناتو در آمدهاند.
در واقـع ایـالات متحـده امریکـاتوانسته است به غیر از خود ۲۹ کشور دیگر را در مقابله با بحرانهای آینده بسیج کند.این بیست و نه کشور می باید در کنار امریکا هزینه های ناتو را پرداخت کنند. ولی ایـن امریکا است که بیشترین دستاوردهای این سازمان را به خود اختصاص خواهد داد.ازسوی مقابل، طبیعی است که گسترش رو به جلوی حضور نظامی ناتو، از وضعیت میدانی نبرد اوکراین متأثر خواهد بود. در صورت حصول توافقی که روسیه دست برتر را داشته باشد، احتمال اینکه مسکو بتواند آمریکا و ناتو را در قبال امتیازاتی وادار به عقبنشینی کند وجود دارد.
از طرفی ایران و روسیه در مورد توقف روند گسترش عضویت ناتو به سمت شرق، منافع مشترک دارند. اگر آمریکا موفق شود که اوکراین را به عضویت ناتو در آورد، در مرحله بعدی، سه کشور قفقاز، شامل گرجستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان به ناتو خواهند پیوست. در این صورت، ایران به جای همجواری با فقط یک کشور عضو ناتو – ترکیه – با سه کشور عضو ناتو همسایه خواهد شد.
بسیاری از کارشناسان حوزه قفقاز معتقدند ایجاد دالان زنگزور، موجب اتصال ناتو (و رژیم صهیونیستی) به دریای خزر و حوزه پیرامونی روسیه و ایران میشود. رسیدن ناتو به سواحل غربی خزر گام بلندی در راستای رسیدن این پیمان نظامی حتی به مرزهای چین نیز خواهد بود.
افزون بر این، تل آویو با سرمایه گذاری در این منطقه به ویژه جمهوری آذربایجان به دنبال ایجاد پایگاه نظامی و رصد اطلاعاتی علیه تهران است تا به این وسیله میدان نبرد با ایران را از مرزهای فلسطین اشغالی به عمق راهبردی جدید خود در باکو انتقال دهد. سیاستی که بیشک واکنش ایران را به دنبال خواهد داشت.
برای جلوگیری از این سناریو لازم است بازوهای فعال ایران در حوزه سیاست خارجی فعال شوند و اجازه تکمیل حلقه محاصره ژئوپلیتیکی ایران در منطقه قفقاز جنوبی را ندهند.خلاصه آنکه در نظم در حال گذار جهانی،هم قدرتهای بزرگ و منطقه ای همچون چین،روسیه، ایران، ترکیه و ... به خوبی میدانند که تحرکات ژئوپلیتیکی، ائتلاف سازی های منطقهای-جهانی و ایجاد کریدورهای ارتباطی جایگاه این کشورها در نظم آینده جهان را مشخص خواهد کرد وهم ناتو به عنوان بازوی نظامی غرب میداند برای مقابله با تهدیدات سه کشور چین، روسیه و جمهوری اسلامی ایران باید قدم به منطقه قفقاز جنوبی و آسیای میانه بگذارد.
اقدامی که در صورت اجرای کامل آن نه تنها نظامی شدن هرچه بیشتر منطقه را در پی دارد بلکه انزوای امنیتی و حتی استراتژیک ایران را نیز به دنبال خواهد داشت.بنابراین جمهوری اسـلامی ایـران نـه تنهـا در قبـال گسترش ناتو و پیامدهای امنیتی آن در محیط امنیتی خود نمـی توانـد بـیتفـاوت بمانـد،بلکه لزوم اتخاذ تدابیری در اسرع وقت بـرای مـدیریت بحرانـی کـه بـا شـتاب در حـال تکوین است با امنیت سازی، گسترش همکاری های منطقه ای و تقویـت قـدرت بازدارندگی ضروری است.