به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری 598، معضل «روزهخواری در ملا عام» با شروع ماه رمضان در سالهای اخیر همواره محل بحث بوده است. هر ساله در ایام اول ماه مبارک رمضان شاهد هشدارها و اقدامات سلبی نهادهای انتظامی و قضایی در جامعه بودهایم. اما تاکنون هیچ نهادی به بررسی ریشه و علل تظاهر به روزهخواری در ملا عام نپرداخته است.
در این گزارش حجت الاسلام و المسلمین عبدالصالح شمساللهی در گفتگو با پایگاه خبری 598، علل این ناهنجاری اجتماعی را ریشهیابی کرده است.
این کارشناس مسائل دینی، معضل روزه خواری و موارد مشابهای همچون حجاب را چند بعدی دانسته و بیان کرد: یکی از عللی که منجر به بروز این مسئله شده، کمرنگ شدن تقیدات دینی است که متاثر از کوتاهی دستگاههای ذیربط اعم از حوزه علمیه، صداوسیما، آموزش عالی، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و دیگر نهادها میباشد. چرا که خواه و ناخواه «ضعف در تبیلغ» موجب «ضعف در ایمان و تقید» میشود.
وی در ادامه تاکید کرد: تبلیغ از آن جهت مورد اهمیت است که دارای قشرها و سطوح مختلفی از مردم در جامعه هستیم و طبیعتا نمیتوان انتظار داشت که همه مردم مومن و متدین باشند. لذا پیامبران هم پس از بعثت، دین خدا را برای مردم تبلیغ کردند.
ایشان در این زمینه بیان کرد: بخش مهمی از موضوع «جهاد تبیین» که حضرت آقا آن را امری فوری و ضروری میدانند تبیین اعتقادی، فکری، اندیشهای و معرفتی است و بخش دیگر آن جهاد تبیین در حوزه سیاسی است. چراکه واقعا جایگاه نماز، روزه و دین در نظر جوان امروز مشخص نیست. اعتقادات، فقه، اخلاقیات به آن صورتی که بایستی برای مردم گفته شود تبیین نمیگردد.
این موضوع آنقدر مورد اهمیت است که سابق بر این مقام معظم رهبری سالها در مسجد هدایت مشهد مقدس به تبلیغ میپرداختند و یا همچنین شهید مطهری با حضور و بیان مسائل عمیق معرفتی در دانشگاههای زمان طاغوت، نسلی را تربیت میکنند که بعدها پشتوانه انقلاب میشوند.
از طرفی در گذشته افرادی معروف به علمای بلاد را داشتیم که نظیر آن مجتهد عالم و عالیقدری در همدان بنام مرحوم ملا علی معصومی همدانی بود. در واقع در هر شهر یک علم علمی وجود داشت که جوشن دین بود و از دین حمایت میکرد. مردم نیز او را میشناختند و تقوا و دنیا گریزی او باعث میشد تا مردم به او اعتماد کنند و دین پا بگیرد.
حجت الاسلام شمساللهی اظهار داشت: در حال حاضر چقدر در زمینه تبلیغ کار میکنیم؟ یکسری برنامه کلیشهای مثل سمت خدا و ... داریم که در آن چند طلبه هم به سخنرانی میپردازند. آیا این مصداق تبلیغ واقعی است؟ یا نه تبلیغ باید بروز و پرحجم و با کیفیت باشد. یک زمانی در مسجد بازار در تهران بزرگانی همچون مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی عرفان میگفتند اما الان در مساجد ما چه گفته میشود؟
در واقع جنگ روایتها و تبلیغات رسانهای دشمن در برابر تبلیغ قرار دارد. وقتی عدم تبلیغ در جامعه فراگیر میشود، دشمن با هجمههای رسانهای خود و جنگ روایتها، خلا بوجود آمده را پُر میکند. میتواند مصادیق دینی را در جامعه تئوریزه و فرهنگ سازی کند. جملاتی همچون « نماز چیه، مهم اینه دلت پاک باشه» و... نیز از مصادیق سوار شدن دشمن بر جریان فکری جامعه است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار 598 مبنی بر «نحوه صحیح تبلیغ چگونه است؟» گفت: تبلیغ واقعی در روزگار ما در چند عرصه تعریف میشود که یکی از این آنها فضای مجازی است که باید حضور موثر در آن داشت. اما از آن مهمتر ارتباط مبلغین با بدنه جامعه است که خیلی کم هست. در قم دهها هزار طلبه داریم که تعداد محدودی از آنها در طول سال به تبلیغ میروند. در واقع تقریبا جامعه ارتباطی با بدنه روحانیت ندارد.
«مبارزه منفی» دومین عللی بود که این کارشناس مذهبی عنوان کرد. وی عدم تقید و عمل مسئولان به شعارهایی که میدهند را موضوع مبارزه منفی دانست و در این باره بیان کرد: وقتی مسئولان شعاری بدهند و مطابق با آن شعار عمل کنند، کسانیکه برای تحقق آن شعارها به مسئولان کمک کردند، به آرمانها و فروعات مسئولان تمکین میکنند.
ایشان در ادامه اشاره کرد: شعار انقلاب اسلامی با آرمان تحقق اسلام و حکومت مستضعفین داده شده اما لیبرال و سکولار عمل شده و در نتیجه آن فاصله طبقاتی بوجود آمده است. مسئله تقابل و مبارزه منفی از اینجا اغاز میشود.
حجت السلام شمساللهی عنوان کرد: زندگی خیلی از شخصیت های نظام ربطی به زندگی مردم ندارد. فاصله طبقاتی بین زندگی مسئولان و مردم به حد بالای خود رسیده است. حال با این تفاسیر چطور میتوانیم از جامعه توقع تمکین از شعارهای حاکمانی را داشته باشیم که در کاخ ها زندگی میکنند؟
این کارشناس مذهبی تاکید کرد: باید به این نکته توجه داشت که عملکرد مسئولین اسلامی نیست که مردم در فروعات دین با او مبارزه میکنند وگرنه بسیاری از این افراد به مجلس امام حسین علیه السلام میروند اما در تقابل با ما از انجام شرعیات سر باز میزنند.
وی اذعان داشت: چرا امیرالمونین میفرمایند که «مسئولین طوری باید زندگی کنند که فقیر ترین افراد در دورترین نقطه حکومت اسلامی آنطور زندگی میکنند»؟ چون مردم باید به او اعتماد کنند.
ایشان اشاره کرد: از طرفی دیگر متاسفانه در حال حاضر قضیه بر عکس شده و بجای اینکه مردم مسئولین را به ساده زیستی نصیحت کنند، مسئولین مردم را به ساده زیستی نصیحت میکنند!
او در پایان گفت: اگر این دو بعد حل شود یعنی « حاکمان در طبقه مردم زندگی کنند» ، «عدالت اجتماعی برقرار شود» و از طرفی «تبلیغ و تبیین در حوزه اعتقادات، اخلاقیات احکام» وجود داشته باشد، بساط عمده این مسئله جمع خواهد شد.