فرهاد مجیدی که در نیمفصل با حرف و حدیثهای فراوان از استقلال جدا شد، از بد یا خوب روزگار به تیمی رفت که قرار بود در لیگ قهرمانان آسیا مقابل پرسپولیس بازی کند.
مجیدی میخواست مقابل تیمی بازی کند که سابقه گلزنی به آن را داشت. دیدار دو تیم که در قطر برگزار شد حاشیه خاصی نداشت؛ نه مجیدی چندان پا به توپ شد و نه نیازی بود که شیث رضایی در زمین بدود. مجیدی روز کم فروغی را پشت سر گذاشت و تعویض هم شد و البته هواداران پرسپولیس هم در ورزشگاه نبودند که نیاز باشد مجیدی مچبند آبی بر دست کند.
سهشنبه اما 96 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی حضور داشتند و این شاید بهترین فرصت برای مجیدی بود. در اینکه هواداران پرسپولیس علیه این بازیکن موضع داشتند شکی وجود ندارد اما اتفاقات دیگر هم در این میان رخ داد که همه چیز را مهیای شعارها کرد.
* گرم کردن با پیراهن آبی
همراه 3 بازیکن دیگر با پیراهن آبی آمده بود. مچ بند آبی هم به دستش بسته بود. شاید میخواست به هواداران پرسپولیس اعلام جنگ کند و شاید هم میخواست تعصبش را به تیم سابقش نشان دهد. مجیدی در پایان بازی صحبت نکرد و به همین دلیل هیچ کسی نمیداند نیتش چه بود و چرا این کار را کرد.
هواداران پرسپولیس که از قبل نسبت به او موضع داشتند با دیدن این صحنه آتش خشمشان برافروختهتر شد و علیه شماره 10 الغرافه شعار سر دادند.
بازی که شروع شد مجیدی باز هم مچ بند آبیاش را بسته بود اما خیلیها نمیدانستند که زیر پیراهنش هم پیراهن آبی پوشیده است. دقیقه 74 همه چیز به اوج خود رسید. مجیدی که پیش از این نشان داده بود توانایی خاصی در محوطه جریمه در انداختن خودش به زمین و گرفتن پنالتی دارد این کار را تکرار کرد اما از بد شانسیاش بهترین داور سال 2011 آسیا قضاوت این مسابقه را بر عهده داشت. روشن ایرماتوف بدون اینکه فریب این صحنه را بخورد کارت زرد دوم را به مجیدی نشان داد و او را اخراج کرد.
مجیدی که گویی منتظر این صحنه بود پیراهنش را درآورد تا آنهایی هم که
نمیدانستند او پیراهن آبی بر تن کرده متوجه این موضوع شود. این اتفاق شعار
تند هواداران پرسپولیس را در بر داشت. حال سؤال این است که چرا مجیدی دست
به چنین کاری زده است. برای پاسخگویی به این سؤال بهتر است اتفاقات گذشته
را مرور کنیم.
* مشکلات خانوادگی یا مشکلات با باشگاه؟
هنوز اتفاقات نیم فصل فراموش نشده است؛ جایی که فرهاد مجیدی تاکید داشت به هر قیمتی که شده از استقلال جدا شود. مقصد او را امارات میدانستند آن هم به این خاطر که دخترش "تیام" در آنجا بود و کاپیتان به خاطر مشکلات خانوادگی مجبور بود به امارات برود.
فتح الله زاده در گفت و گویی که با فارس داشت در این باره گفته بود: "مجیدی به من میگوید هر وقت توپ جلوی پایم میآید تیام نیز جلوی چشمانم است در واقع به جای توپ تیام جلوی چشمانم است."
این گونه بود که با وجود مخالفت مدیر عامل و سرمربی استقلال مجیدی از این
تیم جدا شد اما به امارات نرفت و سر از الغرافه درآورد. مدتی بعد مجیدی که
چندان اهل مصاحبه نیست در گفت و گو با یک روزنامه قطری مشکلات با باشگاه
استقلال را دلیل جداییاش اعلام کرد. او در این مصاحبه حرفی از تیام و
مشکلات خانوادگیاش نزد تا مشخص شود اتفاقات دیگری جز آنچه که گفته شده بود
در جدایی کاپیتان نقش داشت. اگرچه مجیدی بلافاصله تلاش کرد مصاحبهاش با
روزنامه قطری را تکذیب کند اما دیگر کار از کار گذشته بود.
* پیراهنت را به رخ باشگاهت بکش!
روزها گذشت تا اینکه مجیدی بار دیگر به ورزشگاه آزادی بازگشت. او این بار با پیراهن الغرافه مقابل پرسپولیس قرار گرفته بود در دیداری که علاوه بر رویاویی دو باشگاه جدال نمایندگان ایران و قطر نیز محسوب میشد.
در اینکه هواداران پرسپولیس نباید علیه مجیدی شعار میدادند هیچ شکی نیست. هیچ کس قبول نمیکند هواداران علیه یک نفر چه بازیکن باشد، چه مربی و چه داور شعار دهند اما باید دید چه ارتباطی به این موضوع دامن زده است.
مجیدی با مچ بند آبی و پیراهن آبی وارد زمین شد آن هم در شرایطی که دلیلی برای این کار وجود نداشت. او روبهروی استقلال قرار نگرفته بود که بخواهد تعصب و علاقهاش را به نمایش بگذارد. چه دلیلی داشت که مجیدی بخواهد هواداران پرسپولیس را اینگونه تحریک کند؟ او پس از اخراجش نیز پیراهنش را در آورد تا پیراهن آبیاش را به همه نشان دهد.
سؤال اما این است که این کار تا چه اندازه حرفهای است؟ آیا چنین اتفاقی آن هم در یک بازی آسیایی نشان دهنده تعصب یک بازیکن است؟ آیا هواداران پرسپولیس باعث جدایی مجیدی شدند که او اینگونه میخواست انتقام بگیرد و یا تعصبش را نشان دهد؟
چند ساعت پس از این اتفاق مسعود اوزیل با پیراهن رئال مادرید به آلمان میرود و در خاک کشورش به بایرن مونیخ گل میزند. در ایران اما یک بازیکن ایرانی تمارض میکند و پس از اخراج، پیراهن باشگاه رقیب را به هواداران نشان میدهد. مجیدی را بازیکن حرفهای میدانیم که به تمرین استراحت، تغدیه و رفتار ورزشیاش اهمیت زیادی میدهد اما حرکتی که روز گذشته انجام داد با هیچ متر حرفهای قابل سنجش نیست.
در این نکته که خیلی از استقلالیها دوست داشتند مجیدی روز گذشته گل بزند شکی نیست اما اینکه مجیدی دست به چنین کاری بزند چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ آیا بهتر نبود او پیراهن آبی را به رخ باشگاهی بکشد که از آن جدا شده و با مسئولان آن مشکل پیدا کرده بود؟ آیا مجیدی میخواست با این کار جایش را بیشتر در دل استقلالیها باز کند بدون آنکه توجه داشته باشد کارش چه عواقبی میتواند به دنبال داشته باشد؟ آیا او به درگیریهای هواداران پرسپولیس و استقلال در پایان بازی دیروز فکر کرده بود؟
میخواستیم این سؤالها را از خودش بپرسیم اما همچون بیشتر اوقات مجیدی مصاحبه نکرد. شاید مجیدی این بار هم در مصاحبه با یک روزنامه قطری خیلی چیزها را افشا کند همانطور که دفعه پیش این کار را انجام داده بود.