اصلا زوري بالاي سرمان نبود كه از آنطرف دنيا براي تيم ملي، مربي بياوريم، كسي ايرادي نميگرفت اگر به جاي كارلوس كروش يك مربي وطني را بالاي سر تيم ملي ميگذاشتيم، همچنان كه چند سال به پاي قلعهنويي، قطبي، دايي و ... سوختيم و ساختيم.
اصلا اگر كسي هم ايراد ميگرفت مهم نبود به هر حال بهانههاي هميشگي وجود داشت تا از زير بار مسووليت شانه خالي كنيم مثل الان كه باز هم با وجود حضور كروش هم همه كارهايمان روي پاشنه بيبرنامگي و اصرار بر خرد فردي ميچرخد. خربزهاي خورديم تا سلولهاي آسيبديده فوتبال ترميم يابد اما نه تنها پاي لرز آن نتوانستيم بايستيم بلكه تنها زحمت اضافي برايمان ماند.
از روزي كه هدايت تيم ملي كشورمان را بر عهده گرفت اعلام كرد كه بعد از هر اردو نياز به يك بازي تداركاتي و دوستانه دارد، خيلي واضح صحبت كرد حرف آخر را اول زد اما انگار هيچ ارادهاي براي اين كار وجود ندارد كه كارهايمان روي حساب و طبق عرف و قوانين بينالمللي پيش برود، اردويي تشكيل ميشود و بازي با امارات براي روزهاي پاياني اين اردو هماهنگ ميشود اين بازي كنسل ميشود اما دست فدراسيون به هيچ جا بند نيست و تنها تحقير براي تيم ملي باقي ميماند، صحبت از بازي درون تيمي ميشود اما اينبار نيز بايد شاهد كاري باشيم كه نه تنها براي تيم ملي ثمري ندارد بلكه به نوعي تحقير تيم ملي است در حالي كه شاگردان كروش به جهت شرايط آب و هوايي نتوانستند تمرينهاي خوبي داشته باشند بازي با موريتاني هماهنگ ميشود، تيمي كه در ردهبندي فيفا از بين دويست و پنج كشور، رتبه دويست و دومي را به خود اختصاص داده و در طول حدود پنجاه سالي كه تشكيل شده تنها يك برد داشته است. اين تحقير فوتبال ملي نيست؟
در برابر چنين برنامهريزيهايي، ما نگاهي به بازيهاي تداركاتي ژاپن مياندازيم، يك سال قبل براي رويارويي دوستانه با آرژانتين برنامهريزي ميكنند و اتفاقا در همان بازي دوستانه يكي از قدرتهاي فوتبال جهان را به زانو درميآورند، قانون نانوشتهاي ميگويد كه آنها لياقت پيشرفت دارند نه ما كه براي ديداري دوستانه حتي با امارات نيز نميتوانيم يك برنامهريزي و قرارداد درستي داشته باشيم.
وقتي كروش قبل از هر چيزي به اين مساله مهم اشاره ميكند و ديدارهاي تداركاتي را مهمتر از هر موضوعي ميداند، آيا نميشود از قبل براي اين مهم برنامهريزي كرد؟ آيا نميتوان از حالا به فكر بازي دوستانه با يك تيم در شأن كشورمان براي يك سال آينده بود؟ روزي كه كروش اين درخواست را كرد، نميشد براي چنين روزي برنامهريزي كرد؟ متاسفيم كه بايد به خاطر اين همه كجسليقگي و البته بيكفايتي بازي با موريتاني را بپذيريم و تحقير تيم ملي برايمان مهم نباشد.
آيا به جاي بازي با كشوري با اين رتبه، بهتر نبود كه تيم ملي با يكي از تيمهاي ليگ برتر بازي ميكرد؟ آيا با اين كار شأن و منزلت تيم ملي را بيشتر حفظ نميكرديم و براي كروش شايد بازي با تيم ديگري مهم بوده و توجه به مساله ديگري نداشته باشد اما آيا مسوولان فدراسيون شأن و منزلت كشور را در نظر نميگيرند؟ بپذيريم كه راهي كه ميرويم خطا است و جز تحقير كشور چيزي نخواهد داشت، چطور انتظار داريم كه برابر تيمهايي مثل ژاپن، كره، استراليا و ... براي راهيابي به جام جهاني بازيكنان استرس نداشته باشند و خود را پايينتر از آنها احساس نكنند.
اين اتفاق رخ داده و ديگر فرصتي براي جبران گذشته نيست اما آيا فرداهايي هم پيشرو داريم يا نه؟ نبايد از هماكنون با يك اولويتبندي به فكر ادامه راه مليپوشان باشيم؟