به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، در هشتصد و پنجاه و پنجمین جلسه شورای انقلاب فرهنگی مصوباتی در زمینه کنکور و مراحل مختلف دانشجو گزینی در کشور بوسیله کنکور به تصویب اعضای این شورا رسید که بیشتر ناظر بر نحوه تاثیر دادن تحصیلات دوران متوسطه دانش آموزان بود. این وجیزه را برای اعضای محترم تقدیم می کنیم تا شاید ابهامات این مصوبات برایمان روشن گردد و نگرانی بسیاری از والدین که با وجود وضعیت بد اقتصادی و همچنین اپیدمی کرونا در کشور رفع و رجوع گردد:
1- گاهی از اوقات معضلاتی در جامعه وجود دارد که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد که کنکور از جمله آنهاست. دولتهای بعد از انقلاب در این رابطه مصوباتی داشته اند که به جرات می توان گفت که اکثریت آن مصوبات به عهده تعویق افتاده و در بایگانی در حال خاک خوردن است زیرا نه در هرینه ها و نه در میدانی کردن آن می توان از تبعات خطرناک آن براحتی عبور کرد.
2- می خواستند کنکور را کلا بر دارند یا تغییراتی را در سئوالات و مراحل آن بدهند.
*می خواستند بر مبنای نیازهای جامعه درصد قبولی ها را جابجا کنند.
*می خواستند با اخذ ضمانت های اجرایی نیازهای کشور را با خروجی های دانشگاه هماهنگ کنند.
*می خواستند بین دانشگاه و صنعت و اقتصاد رابطه معقول ایجاد کنند.
*می خواستند کنکور را منطقه ای کنند و هر منطقه و هر دانشگاه منطقه ای بر پایه نیازهای جغرافیایی خود کنکور برگزار کند.
*می خواستند .....
و امروز می خواهند با دخیل دادن نمرات دوران متوسطه دانش آموزان شکل نوینی از کنکور را عرضه کنند که با نیازهای جامعه همخوانی داشته باشند. در بخشی از مصوبات جدید شورا چنین آمده است که: در دستور قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعمال تاثیر قطعی معدل سال دوازدهم در سال 1402 به تصویب رسیده بود و امروز هم قرار شد که تاثیر قطعی سال یازدهم در سال 1403 و تأثیر قطعی سال دهم در سال 1404 اجرایی شود. براساس این مصوبه، 60 درصد معدل دوره دوم دبیرستان برای دروس عمومی و تخصصی در کنکور نقش دارند و محتوای کنکور سراسری نیز تنها به دروس تخصصی تعلق پیدا میکند و تأثیر دروس عمومی در امتحانات دوره متوسطه نمایان میشود. نحوه محاسبه سهم سه سال متوسطه دوم مبتنی بر آئین نامه اجرائی خواهد بود که به تصویب شورای سنجش و پذیرش دانشجو خواهد رسید.
اما جدای از اینکه هدف کلی قطعا و درست است اما چند سئوال ذهنمان را اذیت می کند که با افکار عمومی طرح و ذیلا می پرسیم:
یک: با وضعیت فعلی کرونا که بار علمی دانش آمورزان بشدت اُفت کرده است و دانش آموزان در دروس عمومی و تخصصی در فقر علمی بسر می برند برقراری عدالت در بهره برداری از تحصیلات عالیه تا چه حد برای همه متصور است؟
دو: تفاوت بین مدارس دولتی و غیر انتفاعی چگونه در این مصوبات در نظر گرفته می شود. دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی که هم در تعداد و هم در امکانات و هم در روابط دانش آموز و کادر آموزشی مدرسه در وضعیت بهتری بسر می برند و حتی نمرات دروس عمومی دوران متوسطه که مبنای تاثیر در کنکور در نظر گرفته شده است نیز براحتی در دسترس و قابلیت جابجایی، ارفاق و کمک را دار ند با مدارس دولتی چگونه در میزان عدالت یکسان می تواند در نظر گرفته شود؟!
سه: با وضعیت فعلی بین آموزش های دروس تخصصی و عمومی بشدت هم بین دانش آموزان تفاوت وجود دارد به این معنا که در حال حاضر نه دروس تخصصی و نه دروس عمومی چشم انداز روشن علمی برای دانشگاهی که نسل در سنین کنکور در آن قرار دارد نمی توان دید. اصولا آموزش عالی و شورای انقلاب فرهنگی چگونه می خواهد بین دو مقوله تخصصی و عمومی تعادل را برقرار کند. برخی ها به دروس عمومی که فرهنگ و و زندگی اجتماعی را بستر سازی می کند هم علاقمندند و برخی ها به دروس تخصصی و علمی .قطع رابطه ایندو مقوله در مرز کنکور آیا تضمینی می دهد که دانشجویان آینده علاوه بر تخصص به فرهنگ بومی ملت خود نیز وفاداری نشان دهند. آیا شعار اول تعهد و بعد تخصص اینگونه عملی خواهد شد؟
چهار: از سالها قبل تا به امروز دانش آموزان در برخورد با مقوله کنکور دو روش داشتند، گروهی با تکیه بر محفوظات درس عمومی خود و با درصد کمتر در دروس تخصصی راه خود را به دانشگاه باز می کردند و گروهی دیگر نیز برعکس. کاری به توان عملی دانش آموزان نداریم اما این مصوبات شورا آیا قشر زیادی را از تحصیلات عالیه محروم نمی کند. ضعیف بودن دانش آموزران را تنها به هوش و ژنتیک انسانی گره نرنیم بلکه کادر آموزشی هم بسیار موثر هستند که در دوران کرونا حضور کامل ندارند.
پنج: بالاخره توان مالی خانوارها نیز در این میان مطرح است. چه بسیار استعدادهای درخشانی که بدلیل فقدان مکنت مالی خانواده سوختند و نابود شدند و چه بسیار بی استعدادانی که بدلیل توان مالی خانواده از قیف تنگ کنکور و با هزینه های زیادی و شرکت در آمورشهای مرتبط با کنکور و حتی اساتید خصوصی و.... پای به دانشگاه گذاشتند و شعار ثروت از علم بهتر است را واقعیتی عینی بخشیدند.
در نتیجه گیری رجاء واثق داریم که اعضای شورا نگاهی دلسوزانه و از سر خدمت به آینده سازان این کشور این مصوبات را در نظر می گیرند اما دوستان: قیمت این گونه سامان دهی بسیار گزاف است. اقشار زیادی را در پشت دیوارهای دانشگاه نگه خواهد داشت. بنظر راقم اگر نمی شود تمام جوانب را عملیاتی کرد و با نگاه بیشترین سود در برابر کمترین هزینه این امر را اجرایی کرد حداقل ویژگی کنکور این است که فرصت یکسانی به همه داوطلبان داده می شود و کسی که بیشترین تلاش و توامندی را داشته باشد پذیرفته می شود اما با این مصوبات طلبقاتی شدن تحصیلات عالیه دور از انتظار نخواهد بود.
* رضا احمد زاده