به گزارش پایگاه 598، به نقل از خراسان: «پشت پرده تهدید های جدید تل آویو علیه ایران » عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم نبی شریفی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بنی گانتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی آخر هفته در سفر به واشنگتن با همتای آمریکایی خود لوید آستین، درباره راه های مقابله با برنامه هستهای ایران در صورت شکست مذاکرات وین گفت و گو کرد. این دیدار در حالی انجام شد که یک مقام ارشد آمریکایی روز چهارشنبه به رویترز گفته بود، انتظار میرود گانتس و آستین «درباره تمرینهای نظامی برای شبیه سازی حمله به تاسیسات هستهای ایران در صورت شکست دیپلماسی مذاکره کنند.» تهدید به حمله نظامی علیه ایران که بیش از گذشته از مقامات متعدد اسرائیلی شنیده می شود، چقدر می تواند به حقیقت نزدیک باشد؟
سیاست جدید واشنگتن
تهدید های سران رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته ای کشورمان در حالی دوباره اوج گرفته است که اکثر تحلیل گران به این مسئله اذعان دارند که این تهدیدها بدون همراهی کاخ سفید عملا در حد حرف باقی می ماند. نگاهی به شرایط سیاسی در آمریکا و خط مشی دولت فعلی نشان می دهد که کاخ سفید نه تنها تمایلی برای ورود به یک درگیری با ایران ندارد بلکه این مسئله عملا این کشور را از رویکرد جدید سیاست خارجی خود یعنی تمرکز برای مهار چین دور کرده و وارد بحران های پیش بینی نشده ای خواهد کرد . ضمن این که در بخش نظامی، دونالد ترامپ جمهوری خواه و جو بایدن دموکرات، به واسطه هزینه های گزاف و عوارض شدید ماجراجویی های این کشور در غرب آسیا هر دو سیاست مشابهی را در 5 سال اخیر در پیش گرفته اند. سیاستی مبنی بر پایان جنگ های بی پایان و دوری از ورود به جنگی جدید. ترامپ هزاران سرباز آمریکایی را از افغانستان، عراق و سوریه خارج کرد. اکنون، بایدن نیز با خروج از افغانستان و تلاش برای حل دیپلماتیک بحران اوکراین، نشان داده که سیاست پایان جنگ و آغاز نشدن نبردی جدید را دنبال می کند. حتی اگر این تصمیم نقض شود، باز هم ایران اولویت جنگ نیست. پیمان امنیتی و نظامی «آکوس» که در هفته های اخیر میان آمریکا، بریتانیا و استرالیا امضا شده نشان می دهد اولویت فعلی ،مقابله با خیزش چین است. در بخش سیاسی نیز راهبرد چرخش به سمت شرق آسیا که اولین بار در سال 2011 توسط باراک اوباما مطرح شد، توسط بایدن، جانشین وی در حال پیگیری است. حتی دونالد ترامپ که مبتکر «پیمان ابراهیم» برای عادی سازی روابط کشورهای عرب خلیج فارس با اسرائیل بود، ضمن اعلام وفاداری به یهودیان، آن را در جهت افزایش تمرکز بر چین پیش میبرد. حالا، کاخ سفید تحت ریاست جو بایدن تلاش میکند با رواداری در قبال تحرکات مرزی روسیه و پیشبرد مذاکرات هسته ای برای پروژه مهار چین گام های موثرتری بردارد. لذا با توجه به نقش و همراهی واشنگتن در لفاظیهای رژیم صهیونیستی ، بخشی از این تهدید ها را میتوان به سیاست چماق و هویج از سوی کاخ سفید مرتبط دانست. به عبارتی واشنگتن در حالی که نمایندگان را به پشت میز مذاکرات 1+5 فرستاده، سعی می کند از سخنان و مواضع افراط گرایانه دولت اسرائیل به نفع خواسته های خود بهره برداری کند.
تاثیر پذیری عمیق سیاست داخلی اسرائیل از تحولات خارجی
به انگیزه های رژیم صهیونیستی در پس تهدیدهای نظامی اش علیه ایران بازگردیم. اگر مروری بر هفت دهه سیاست ورزی رژیم صهیونیستی داشته باشیم، مشخص می شود که دولتمردان اسرائیلی «دشمن خارجی» را به عنوان «اکسیر جاودانگی» و بقای خود می دانستند. سنگ این سیاست را هم، داوید بنگوریون، اولین نخست وزیر اسرائیل، در سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۴ و سپس از ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۳ بنا گذاشت. بنگوریون، قدرت دولتش را از کشف و ربایش «اوتو آدولف آیشمن» مسئول بخش یهودیان در اداره امنیت حکومت رایش (آلمان نازی)، استرداد او به اسرائیل، برگزاری جلسات طولانی مدت دادگاه و اعدام وی به دست آورد. دشمن برای سیاسیون اسرائیلی در دوره های مختلف، متفاوت بوده است. اکنون رژیم صهیونیستی ، نیروهای مقاومت حزب ا... در لبنان ،حماس در فلسطین و ایران را دشمن خود می داند. بنابراین، بدیهی است که سیاستمداران اسرائیلی با لفاظی های تحریک آمیز یا حتی عملی به دنبال کسب تکه ای از کیک قدرت در داخل باشند. آخرین نمونه آن، حملات وحشیانه این رژیم در اردیبهشت ماه امسال علیه مردم غزه بود. حملاتی خونین که با بهانه دم دستی محله شیخ جراح در شرق بیت المقدس آغاز شد. بنیامین نتانیاهو که در چهار انتخابات پارلمانی (طی دو سال) در تشکیل کابینه شکست خورده بود، حمله به غزه را با هدف برانگیختن احساسات شهروندان افراطی این رژیم ، راهی برای برون رفت از این بحران میدانست.جنگی11 روزه که شاخههای نظامی حماس و جهاد اسلامی فلسطین در آن بیش از ۴ هزار فروند خمپاره و موشک به دهها شهر و شهرک صهیونیستی پرتاب کردند. پس از پاسخ متقابل نیروهای مقاومت، آتش بس اعلام شد. آتش بسی که سیاستمداران احزاب راست گرای اسرائیلی آن را نشانه ضعف و تن دادن دولت نتانیاهو به خواستههای حماس دانستند. طی ماه ها، اگر چه کت از تن نتانیاهو در آمده و برتن «نفتالی بنت» شده، سیاست اسرائیل اما تغییری نکرده است. با همه آن چه گفته شد، درباره حمله در سطح گسترده به ایران و آن چه سران رژیم صهیونیستی تحت عنوان نابودی کامل برنامه هسته ای کشورمان از آن یاد می کنند نیز نکاتی وجود دارد که احتمال آن را بسیار کاهش می دهد. این نکات از توان بازدارندگی و تسلیحاتی ایران ،غیر قابل پیش بینی بودن سطح واکنش ایران و ناتوانی این رژیم در کنترل آن ، حضور قدرتمند متحدان محور مقاومت و برتری جغرافیایی ایران به لحاظ گستردگی در قبال مناطق اشغالی رژیم صهیونیستی را شامل میشود. ایران همواره آمادگی کامل خود برای مقابله با هرگونه شیطنت و اشتباه محاسباتی طرف مقابل را حفظ خواهد کرد اما بدیهی است دور جدید تهدید های رژیم صهیونیستی علیه کشورمان را باید در نظر گرفتن ملاحظات ذکر شده عملا در قالب اهرم جنگ روانی برای تاثیر گذاری بر روند آن چه در میز مذاکرات وین میگذرد ارزیابی کرد، نه چیزی که قرار است در عرصه عمل رنگ واقعیت بگیرد.