به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، در روزهای اخیر تنشهای متعددی از سوی برخی مخالفان دولت در کشور بوجود آمد. از ماجرای اصفهان گرفته تا ماجرای دلار. قطعا ریشه تمام این مشکلات در گذشته بوده و مخالفان دولت سیزدهم درصدد آن هستند تا با دامن زدن به این مشکلات، از تمرکز دولت بر رسیدگی و سر و سامان دادن اوضاع نابسامان کشور جلوگیری کند.
با روی کار آمدن هر دولتی معمول است، سیاستها و پروژههای جدیدی، برنامهریزی و آغاز گردد. اما آنچه میبینیم خلاف این است. دولت سیزدهم با گرفتن زمین سوختهای از دولت تدبیر و امید، مجبور است تا ابتدا ناکارآمدیهای آنها را جبران کرده و سپس به برنامههای خود روی بیاورد. با این حال در حین آواربرداری از خرابههای دولت قبل، سعی دارد وعدههای خود همچون ساخت 1میلیون مسکن در سال، کاهش نرخ ارز، بهبود معیشت و... را عملی سازد.
21 مهر 1399 قیمت دلار در بازار آزاد به بیش از 31 هزار تومان رسید. جالب است بدانید که واکنش رسانههای حامی روحانی به این افزایش نرخ ارز، "اتهام به نظام" یا "رکورد جدید قیمت دلار" بوده است.
اما واکنش اخیر رسانههای اصلاحطلب در واکنش به گرانی دلار، بسیار متفاوت با قبل بود. برخی از این رسانهها افزایش قیمت دلار را ناشی از بینتیجه بودن مذاکرات یا خودتحریمی دانستهاند!
سئوال اینجاست، دلیل این همه فشار سیاسی_رسانهای در آغازبکار دولت سیزدهم، سنگاندازی در برابر آن است یا چرخاندن انگشت اتهام از روی خودشان؟! هنوز دست پختهای دولت قبل در سفره مردم موجود است. باید توجه داشت، دلاری که در 8 سال به 31 هزار تومان رسیده در عرض 100 روز به هزار تومان برنمیگردد!
بسیاری از کارشناسان پیشبینی دلار 40 هزار تومانی را کرده بودند اما دولت با اهتمام خود به این مسئله، تابه الان از این اتفاق جلوگیری کرده است. روشن است که اقدامات دولت نظیر جلوگیری از چاپ پول، مبارزه با رانتهای موجود در ارز 4200، مقابله با خرید دلار از طریق کارت ملی دیگران و... در این قضیه موثر بوده است.
درخصوص ماجرای اصفهان نیز باید گفت قطعا اعتراضات مردم اصفهان در ماجرای کم آبی به حق است. اما مسئله اینجاست که این کم آبی اولا تنها محدود به اصفهان نیست و استانهای دیگر را نیز در بر گرفته (حتی نتنها ایران بلکه بسیاری از کشورهای دیگر نیز با کم آبی درگیر هستند)، ثانیا ریشه کم آبیهای جدی در کشور مربوط به 100 روز اخیر نیست و بایستی به ریل گذاری های غلط مدیران کشور در طول 50سال اخیر نگاه کرد! در واقع ریشه کمآبی زاینده رود در احداث غیرکارشناسی صنایع آببر در اصفهان است. به عنوان مثال کارخانه ذوب آهن اصفهان سال 1350 به بهرهبرداری رسیده (یعنی قبل از انقلاب) یا ساخت شرکت فولاد اصفهان به سال 1370 برمیگردد. لذا اثرات زیست محیطی ساخت و سازهای غیر کارشناسانه، پس از 50سال دامن گیر مردم شده است. از طرفی دیگر، خشکسالی زاینده رود هم تنها مربوط به 100 روز اخیر نیست بلکه زاینده رود از سال 1386 جریان دائمی خود در کل مسیر را از دست داده است. لذا سئوال اصلی اینجاست که چرا تاکنون این مسئله بطورجدی مورد مطالبه قرار نگرفته؟ آیا برخیها بدنبال سوءاستفاده از اعتراضات به حق مردم در جهت به چالش کشیدن دولت جدید هستند؟